أصول الحديث علومه و مصطلحه: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR21337J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''أصول الحديث علومه و مصطلحه''' تأليف [[محمد عجاج خطيب]]، كتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوين آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث. | |||
كتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است. | كتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | ||
نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف كتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است | نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف كتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است <ref>تمهيد، ص12</ref>. | ||
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين كتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است | وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين كتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است <ref>همان، ص12-13</ref>. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، ضمن بيان موضوع كتاب | در مقدمه، ضمن بيان موضوع كتاب <ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است <ref>همان، ص4-5</ref>. | ||
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده | در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده <ref>تمهيد، ص7-10</ref> و سپس، چگونگى پيداش اين علم <ref>همان، ص10</ref> و كثرت انواع آن، توضيح داده شده <ref>همان، ص11</ref> و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف كتاب، پرداخته شده است <ref>همان، ص12</ref>. | ||
نويسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | نويسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | ||
1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است | 1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص17-19</ref>. | ||
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد | «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد <ref>همان، ص23-32</ref>. | ||
2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است | 2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است <ref>همان، ص36-46</ref>. | ||
3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... | 3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... <ref>همان، ص51-77</ref>. | ||
4. حديث در عصر صحابه و تابعين | 4. حديث در عصر صحابه و تابعين <ref>همان، ص79-88</ref>. | ||
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين | 5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين <ref>همان، ص95-129</ref>. | ||
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت كتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از كتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است | باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت كتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از كتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص139-142</ref>. در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده <ref>همان، ص194-200</ref> و سپس ديدگاه علمايى همچون [[محمد رشيد رضا]] و [[سيد حسن صدر بررسى]] و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است <ref>همان، ص307-218</ref>. | ||
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث | در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث <ref>همان، ص223-295</ref>. | ||
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | ||
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت | فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت <ref>همان، ص304-305</ref>. در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابی داود، عبد الله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است <ref>همان، ص304-328</ref>. | ||
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... | در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... <ref>همان، ص331-335</ref>. | ||
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... | فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... <ref>همان، ص337</ref>. | ||
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... | در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... <ref>همان، ص355-375</ref>. | ||
سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب كتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين | سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب كتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين <ref>همان، ص380-450</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
[[رده:علم الحدیث]] | [[رده:علم الحدیث]] | ||
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | [[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | ||
نسخهٔ ۱۱ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۵۵
نام کتاب | أصول الحديث علومه و مصطلحه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | خطیب، محمد عجاج (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 109 /خ6الف6 |
موضوع | حدیث - تاریخ
حدیث - علم الدرایه حدیث - علم الروایه |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1409 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 21337 |
معرفى اجمالى
أصول الحديث علومه و مصطلحه تأليف محمد عجاج خطيب، كتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوين آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث.
كتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.
نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف كتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است [۱].
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين كتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است [۲].
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن بيان موضوع كتاب [۳]، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است [۴].
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده [۵] و سپس، چگونگى پيداش اين علم [۶] و كثرت انواع آن، توضيح داده شده [۷] و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف كتاب، پرداخته شده است [۸].
نويسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:
1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است [۹].
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد [۱۰].
2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است [۱۱].
3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... [۱۲].
4. حديث در عصر صحابه و تابعين [۱۳].
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين [۱۴].
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت كتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از كتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است [۱۵]. در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده [۱۶] و سپس ديدگاه علمايى همچون محمد رشيد رضا و سيد حسن صدر بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است [۱۷].
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث [۱۸].
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت [۱۹]. در ادامه، از اقوال و مصنفات بخارى، مسلم، ابوداود سجستانى، ترمذى، نسائى و ابن ماجه بحث به ميان آورده است [۲۰].
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... [۲۱].
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... [۲۲].
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... [۲۳].
سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب كتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين [۲۴].
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، بههمراه فهرست مهمترين مصادر و منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها توضيحى بوده و در آنها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
- ↑ تمهيد، ص12
- ↑ همان، ص12-13
- ↑ مقدمه، ص3
- ↑ همان، ص4-5
- ↑ تمهيد، ص7-10
- ↑ همان، ص10
- ↑ همان، ص11
- ↑ همان، ص12
- ↑ همان، ص17-19
- ↑ همان، ص23-32
- ↑ همان، ص36-46
- ↑ همان، ص51-77
- ↑ همان، ص79-88
- ↑ همان، ص95-129
- ↑ همان، ص139-142
- ↑ همان، ص194-200
- ↑ همان، ص307-218
- ↑ همان، ص223-295
- ↑ همان، ص304-305
- ↑ همان، ص304-328
- ↑ همان، ص331-335
- ↑ همان، ص337
- ↑ همان، ص355-375
- ↑ همان، ص380-450