نقد الرجال: تفاوت میان نسخهها
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
2. در توثيقات متأخّران بهويژه [[علامه حلّى]] مناقشاتى دارد كه آنها را نقد مىكند. | 2. در توثيقات متأخّران بهويژه [[علامه حلّى]] مناقشاتى دارد كه آنها را نقد مىكند. | ||
3. از متن رجال [[ابن غضائرى]] نكاتى را نقل مىكند كه در «[[خلاصة الرجال]]» [[علامه حلّى]] و [[ابن داود حلّى]] وجود ندارد. | 3. از متن رجال [[ابن غضائرى]] نكاتى را نقل مىكند كه در «[[خلاصة الاقوال|خلاصة الرجال]]» [[علامه حلّى]] و [[ابن داود حلّى]] وجود ندارد. | ||
4. متعرّض مشايخ راوى و شاگردان او شده است. | 4. متعرّض مشايخ راوى و شاگردان او شده است. |
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۵۳
نام کتاب | نقد الرجال |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث (محقق)
تفرشی، مصطفی بن حسین (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 115 /ت7ن7 1377 |
موضوع | حدیث - علم الرجال
محدثان شیعه |
ناشر | موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1044 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 501 |
معرفى اجمالى
«نقد الرجال»، تأليف سيد مصطفى بن حسين حسينى تفرشى از عالمان قرن يازدهم به زبان عربى است كه توسط مؤسسه آل البيت مورد تحقيق قرار گرفته و منتشر شده است.
نويسنده به آغاز تأليف كتاب اشارهاى نكرده است و درباره فراغت از كتاب خود گفته [۱] كه در ماه رمضان 1015ق از تأليف آن فراغت يافته است [۲].
هدف وى از تأليف اين اثر، به گفته خودش [۳]، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، بهدور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجالشناسى دانستهاند [۴].
در نقد الرجال بهصراحت يادآور شده كه عمده محاسن كتابش، دستاوردهاى شاگردى ملا عبدالله شوشترى است [۵].
او در نقد الرجال كوشيده است كه با نگرشى انتقادى، اقوال و آراء مختلف را در ترتيبى نيكو و عباراتى جامع و كوتاه گرد آورد. شيخ حر عاملى و بهتبع او افندى و استرآبادى گويند كه تفرشى در اين كتاب، كمتر به رجال متأخر از شيخ طوسى نظر داشته است. در برابر، خوانسارى معتقد است كه به نسبت ديگر كتابهاى رجالى، تفرشى بيشتر به متأخران پرداخته و حتى به نظر مىرسد كه برخلاف ديگر رجاليان، قصدش جامعيت در ذكر علماى بزرگ متأخر بوده است [۶].
تفرشى در مقدمهاى كه بر كتاب خود نوشته است، منابع خود را در نگارش اين كتاب ذكر مىكند. البته منابع او بيش از آنهاست و بسيارى از آنها را در ضمن كتاب آورده است. بدينطريق، برخى نقلها كه از كتب قدما كرده، تنها منبع ما براى دستيابى به آن ديدگاههاست [۷].
ساختار
اين كتاب پنج جلدى، حاوى مقدمه مؤلف و 31 باب است. متن كتاب حاوى اسماء روات به ترتيب حروف الفبا در 28 باب است و در پايان كتاب سه باب كنيه، القاب و نساء بههمراه يك خاتمه آمده است.
شيوه كار نويسنده از زبان خود چنين است كه: اراده كردم كتابى به نگارش درآورم كه مشتمل بر تمام رجال ممدوح، مذموم و مهمل و خالى از غلط و تكرار باشد و در ذيل هر راوى، اقوال علما درباره آن راوى ذكر شود [۸].
گزارش محتوا
همانطوركه از نام كتاب برمىآيد، مرحوم تفرشى در تأليف «نقد الرجال» به شيوه نقد وارد شده و بنا را بر نقّادى سخنان علماى رجال گذاشته است. او برخلاف رجالى معاصر خود ميرزا محمّد بن على استرآبادى بر قرائن تكيه ننموده است؛ لذا مىبينيم راويانى كه از مشايخ اجازه هستند را توثيق ننموده و شيخوخت اجازه را قرينه بر توثيق راوى برنمىشمارد [۹].
امتيازات «نقد الرجال» بهطور كلى داراى ويژگىهايى است كه به بعضى از آنها مىپردازيم:
1. براى اثبات وثاقت راويان علاوه بر توثيقات علماى رجال، بر آرا و توثيقات فقها نيز توجه شده است.
2. در توثيقات متأخّران بهويژه علامه حلّى مناقشاتى دارد كه آنها را نقد مىكند.
3. از متن رجال ابن غضائرى نكاتى را نقل مىكند كه در «خلاصة الرجال» علامه حلّى و ابن داود حلّى وجود ندارد.
4. متعرّض مشايخ راوى و شاگردان او شده است.
5. آراى جديد، بهويژه درباره مفردات و مشتركات، همراه نقد نظريات علامه حلّى و ابن داود را آورده است.
6. به لحاظ اختصار، داراى ارزش فراوانى است؛ درعينحال، مجموعه عبارات نجاشى، شيخ طوسى و علامه حلّى را در بر دارد.
7. به نظر او دو غضائرى وجود دارد و رجالىاى كه آراى او در طعن راويان، وجود دارد، احمد بن حسين بن عبيداللّه غضائرى است [۱۰].
برخى از ويژگىهاى ديگر اين كتاب عبارت است از: اكتفا نكردن به توثيق يا تضعيف افراد و استناد به توثيقهاى فقها در منابع فقهى؛ ژرفنگرى در اختلاف نسخههاى اصول رجالى؛ ابتكار در حل برخى مشكلات رجالى.
تفرشى برخلاف روش معمول رجاليان معاصرش، برخى از فقهاى بزرگ را در شمار راويان آورده است [۱۱].
از ديگر مزاياى كتاب تفرشى را آن دانستهاند كه تا سرحد امكان، اقوال علما را بدون تغيير نقل كرده است. نيز از ديگر مزاياى كار او، تعرض به مستندات رجاليان در توثيق و تضعيف، برشمردن مشايخ و شاگردان هر راوى، دقت در اختلاف نسخ و كوشش در ضبط صحيح اسامى است [۱۲].
نقد الرجال از همان آغاز نگارش، با استقبال گستردهاى در ميان علماى حديث مواجه گشت و حتى برخى از همعصران خود تفرشى در زمان حياتش بر آن حاشيه زدند. پس از آن، حاشيه، شرح و تكملههايى بر آن نوشتهاند كه نشان از تداول اين كتاب در دورههاى مختلف دارد. در ميان تكملههايى كه بر اين كتاب نوشته شده است، مىتوان به «تكملة الرجال» عبدالنبى كاظمى و در ميان حاشيهها، به تعليقه محمدتقى مجلسى اشاره كرد [۱۳].
در پايان كتاب، خاتمهاى مشتمل بر شش فايده بر آن نگاشته است:
فايده اول: ذكر كنيههاى ائمّه(ع) و القاب آنان (عند اهل الرجال) هنگام روايت كردن.
نويسنده در اين فايده چنين گفته است كه وقتى در سند روايتى «عن أبيجعفر(ع)» آمده باشد، ظاهرا مراد همان امام باقر(ع) مىباشد و منظور از «ابوجعفر ثانى(ع)» همان امام جواد(ع) مىباشد.
«ابوعبدالله(ع)» در سند روايت همان امام صادق(ع) است.
«ابوالحسن(ع)» در سند روايت اگر مطلق آمده باشد مىتواند امام رضا(ع) يا امام هادى(ع) باشد و تمييز آن بهوسيله راوى از امام است.
«ابوالحسن اول(ع)» همان امام كاظم(ع)، «ابوالحسن ثانى(ع)» همان امام رضا(ع) و «ابوالحسن ثالث(ع)» همان امام هادى(ع) است.
«ابوابراهيم»، «العبد الصالح»، «عبد صالح» و «الفقيه» در سند روايات همان امام كاظم(ع) مىباشد و در برخى از موارد نيز امام عسكرى(ع) و امام زمان(عج) به نام «الفقيه» آمدهاند [۱۴].
فايده دوم: بيوگرافى مختصرى از تاريخ ائمّه(ع): تاريخ ولادت، وفات، مدّت عمر.
فايده سوم: توضيح «عدّه» كلينى.
فايده چهارم: اشاره به طرق شيخ طوسى در دو كتاب حديثى «تهذيب الأحكام» و «استبصار» و همينطور طرق شيخ صدوق در كتاب «منلايحضرهالفقيه».
فايده پنجم: مشخّص نمودن اصولى كه شيخ از آنها روايت نموده است.
فايده ششم: در بيان طريق خود به شيخ طوسى، كلينى، صدوق و مفيد.
وضعيت كتاب
پاورقىهاى كتاب به ارجاعنويسى و اختلاف نسخ اختصاص يافته است.
پانویس
- ↑ متن كتاب، ج5، ص492
- ↑ ربانى، محمدحسن، ص252
- ↑ ج1، ص34
- ↑ رهايى، يحيى، ج7، ص614
- ↑ مهروش، فرهنگ، ج15، ص679
- ↑ مهروش، فرهنگ، ج15، ص679
- ↑ مهروش، فرهنگ، ج15، ص679
- ↑ ربانى، محمدحسن، ص253
- ↑ ربانى، محمدحسن، ص252
- ↑ ربانى، محمدحسن، ص252 و 253
- ↑ رهايى، يحيى، ج7، ص614
- ↑ مهروش، فرهنگ، ج15، ص679
- ↑ مهروش، فرهنگ، ج15، ص679
- ↑ ر.ك: متن كتاب، ج5، ص317
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. مهروش، فرهنگ، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، تهران، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ اول، 1387ش.
3. رهايى، يحيى، دانشنامه جهان اسلام، زير نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، بنياد دايرةالمعارف اسلامى، چاپ اول، 1382ش.