ابن شداد، یوسف بن رافع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صلاح‌ الدين' به 'صلاح‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'رضى‌ الدين' به 'رضى‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'صلاح‌ الدين' به 'صلاح‌الدين')
خط ۴۴: خط ۴۴:
وى پس از ازدواج، به بغداد رفت و چهار سال مُعيد مدرسه نظاميه شد. در 569ق، به موصل بازگشت و در مدرسه‌اى كه كمال‌ الدين شهرزورى، تأسيس كرده بود، به تدريس پرداخت. در همين دوران بود كه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] از درس وى بهره برد.
وى پس از ازدواج، به بغداد رفت و چهار سال مُعيد مدرسه نظاميه شد. در 569ق، به موصل بازگشت و در مدرسه‌اى كه كمال‌ الدين شهرزورى، تأسيس كرده بود، به تدريس پرداخت. در همين دوران بود كه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] از درس وى بهره برد.


او در 583ق / 1188م، به حج رفت، سپس براى زيارت قدس و خليل(ع) به شام رهسپار شد و چون به دمشق رسيد، صلاح‌ الدين ايوبى او را نزد خود خواند و گرامى داشت. پس از بازگشت از قدس، به درخواست صلاح‌ الدين در دژ اكراد با او ديدار كرد و کتابى به او هديه نمود و در اوايل جمادى‌الاول 584ق / ژوئيه 1188، به خدمت او درآمد.
او در 583ق / 1188م، به حج رفت، سپس براى زيارت قدس و خليل(ع) به شام رهسپار شد و چون به دمشق رسيد، صلاح‌الدين ايوبى او را نزد خود خواند و گرامى داشت. پس از بازگشت از قدس، به درخواست صلاح‌الدين در دژ اكراد با او ديدار كرد و کتابى به او هديه نمود و در اوايل جمادى‌الاول 584ق / ژوئيه 1188، به خدمت او درآمد.


او گاه از طرف صلاح‌ الدين، براى ميانجى‌گرى يا جمع‌آورى نيروهاى كمكى از خليفه وقت و ديگر حاكمان به سنجار، جزيره، موصل، اربل و ساير شهرها مى‌رفت.
او گاه از طرف صلاح‌الدين، براى ميانجى‌گرى يا جمع‌آورى نيروهاى كمكى از خليفه وقت و ديگر حاكمان به سنجار، جزيره، موصل، اربل و ساير شهرها مى‌رفت.


وى همچنين قاضى عسكر و قاضى بيت‌المقدس شد و از اين زمان تا 589ق؛ يعنى تا درگذشت صلاح‌ الدين، چونان دوست، مشاور و دستيارى تاريخ‌نگار، در تمام سفرها و جنگ‌ها، همراه او بود. اين دوستى موجب شد كه بتواند شرح زنده وقايع دوران صلاح‌ الدين را بنويسد.
وى همچنين قاضى عسكر و قاضى بيت‌المقدس شد و از اين زمان تا 589ق؛ يعنى تا درگذشت صلاح‌الدين، چونان دوست، مشاور و دستيارى تاريخ‌نگار، در تمام سفرها و جنگ‌ها، همراه او بود. اين دوستى موجب شد كه بتواند شرح زنده وقايع دوران صلاح‌الدين را بنويسد.


او در 591ق / 1195م، به خدمت ملك ظاهر غياث‌ الدين فرزند صلاح‌ الدين درآمد و او قضاى حلب و سرپرستى اوقاف را بر عهده وى نهاد. ابن شداد افزون بر آن، در كارهاى سياسى و حكومتى مورد مشورت غياث‌ الدين بود.
او در 591ق / 1195م، به خدمت ملك ظاهر غياث‌ الدين فرزند صلاح‌الدين درآمد و او قضاى حلب و سرپرستى اوقاف را بر عهده وى نهاد. ابن شداد افزون بر آن، در كارهاى سياسى و حكومتى مورد مشورت غياث‌ الدين بود.


حلب در آن زمان چند مدرسه‌اى بيش نداشت و شمار دانشمندان مقيم آنجا اندك بود؛ ازاين‌رو، وى درآمد اقطاعى را كه عماد الدين عثمان، پسر صلاح‌ الدين به او داده بود و بيش از صد هزار درهم در سال برآورد مى‌شد و به علت نداشتن فرزند و خويشاوند، نيازى به آن نداشت، صرف نوسازى مدارس كرد و دانشمندان را از دور و نزديك به آنجا دعوت نمود. وى در 601ق / 1204م، نيز مدرسه‌اى براى شافعيان و در نزديك آن، مركزى براى تدريس حديث نبوى ساخت و بين آن دو، مقبره‌اى براى خود بنا كرد كه دو در به آن دو مدرسه داشت.
حلب در آن زمان چند مدرسه‌اى بيش نداشت و شمار دانشمندان مقيم آنجا اندك بود؛ ازاين‌رو، وى درآمد اقطاعى را كه عماد الدين عثمان، پسر صلاح‌الدين به او داده بود و بيش از صد هزار درهم در سال برآورد مى‌شد و به علت نداشتن فرزند و خويشاوند، نيازى به آن نداشت، صرف نوسازى مدارس كرد و دانشمندان را از دور و نزديك به آنجا دعوت نمود. وى در 601ق / 1204م، نيز مدرسه‌اى براى شافعيان و در نزديك آن، مركزى براى تدريس حديث نبوى ساخت و بين آن دو، مقبره‌اى براى خود بنا كرد كه دو در به آن دو مدرسه داشت.


در 607ق / 1210م، از طرف ظاهر كه عزم ملك عادل را بر لشگركشى به شام و جنگ با سپاهيان صليبى، براى مقابله با خود پنداشته بود، به مصر رفت و با عادل، پيمانى سياسى بست. در 608ق / 1211م، دوباره به نمايندگى از جانب ظاهر به قاهره رفت تا دختر عادل را براى او خواستگارى كند و عادل نيز پذيرفت. پس از مردن ظاهر، الملك العزيز كه دو سال و اندى بيش نداشت، به حكومت رسيد و عملا ابن شداد به همراه كفيل عزيز؛ يعنى شهاب‌ الدين ابوسعيد طغرل كه متولى تدبير حكومت بود، كارها را حل و فصل مى‌كردند.
در 607ق / 1210م، از طرف ظاهر كه عزم ملك عادل را بر لشگركشى به شام و جنگ با سپاهيان صليبى، براى مقابله با خود پنداشته بود، به مصر رفت و با عادل، پيمانى سياسى بست. در 608ق / 1211م، دوباره به نمايندگى از جانب ظاهر به قاهره رفت تا دختر عادل را براى او خواستگارى كند و عادل نيز پذيرفت. پس از مردن ظاهر، الملك العزيز كه دو سال و اندى بيش نداشت، به حكومت رسيد و عملا ابن شداد به همراه كفيل عزيز؛ يعنى شهاب‌ الدين ابوسعيد طغرل كه متولى تدبير حكومت بود، كارها را حل و فصل مى‌كردند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش