ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فخر الدين' به 'فخرالدين')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:




صلاح‌ الدين ابوعبدالله محمد بن شاكر بن احمد بن عبدالرحمن بن شاكر بن هارون بن شاكر دارانى، مورخ و اديب دمشقى است. حاجى خليفه لقب او را فخرالدين ياد كرده‌است. از جزئيات زندگى وى، اطلاعات دقيقى در دست نيست. از شهرت او به دارانى چنين بر مى‌آيد كه در «داريا»، از روستاهاى اطراف دمشق زاده شده و سپس به شهر دمشق منتقل شده است. سال تولد وى روشن نيست، اما در منابع جديد، آن را 681ق/ 1282م يا 686ق/ 1287م ضبط كرده‌اند، ولى معلوم نيست اين دو رقم، از كدام منابع برگرفته شده است.به هر حال او از ابوالعباس الحجّار معروف به ابن شحنه (د 730ق1330/م) و ابوالحجاج يوسف بن عبدالرحمان المزى (د742ق1341/م) و شمس‌الدين [[ذهبى]] حديث شنيد. او چنان‌كه خود گفته، به مطالعۀ آثار تاريخى علاقۀ بسيار داشت و چون از زن و فرزند فارغ بود، دست به تصنيف گشود، اما ظاهراً در ادب دستى قوى نداشت و اصول نحوى و لغوى را در نوشته‌هاى خود رعايت نمى‌كرد. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] متذكر شده كه ابن شاكر در آغاز كار، مردى سخت تهيدست بود و سپس به خريد و فروش و استنساخ کتاب پرداخت و از آن راه ثروتى اندوخت. اين شغل كه وى را به خواندن کتاب‌ها وامى‌داشت، گذشته از علاقۀ بسيارى كه خود وى به كسب دانش نشان مى‌داد، انبوهى آگاهى‌هاى تاريخى و تراجم احوال بزرگان دانش و سياست در اختيار وى گذاشت كه حاصل آن را در دو اثر بزرگ او، «فوات الوفيات» و «عيون التواريخ»، مى‌توان ديد.
'''صلاح‌ الدين ابوعبدالله محمد بن شاكر بن احمد بن عبدالرحمن بن شاكر بن هارون بن شاكر دارانى'''، مورخ و اديب دمشقى است. حاجى خليفه لقب او را فخرالدين ياد كرده‌است. از جزئيات زندگى وى، اطلاعات دقيقى در دست نيست. از شهرت او به دارانى چنين بر مى‌آيد كه در «داريا»، از روستاهاى اطراف دمشق زاده شده و سپس به شهر دمشق منتقل شده است. سال تولد وى روشن نيست، اما در منابع جديد، آن را 681ق/ 1282م يا 686ق/ 1287م ضبط كرده‌اند، ولى معلوم نيست اين دو رقم، از كدام منابع برگرفته شده است.به هر حال او از ابوالعباس الحجّار معروف به ابن شحنه (د 730ق1330/م) و ابوالحجاج يوسف بن عبدالرحمان المزى (د742ق1341/م) و شمس‌الدين [[ذهبى]] حديث شنيد. او چنان‌كه خود گفته، به مطالعۀ آثار تاريخى علاقۀ بسيار داشت و چون از زن و فرزند فارغ بود، دست به تصنيف گشود، اما ظاهراً در ادب دستى قوى نداشت و اصول نحوى و لغوى را در نوشته‌هاى خود رعايت نمى‌كرد. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] متذكر شده كه ابن شاكر در آغاز كار، مردى سخت تهيدست بود و سپس به خريد و فروش و استنساخ کتاب پرداخت و از آن راه ثروتى اندوخت. اين شغل كه وى را به خواندن کتاب‌ها وامى‌داشت، گذشته از علاقۀ بسيارى كه خود وى به كسب دانش نشان مى‌داد، انبوهى آگاهى‌هاى تاريخى و تراجم احوال بزرگان دانش و سياست در اختيار وى گذاشت كه حاصل آن را در دو اثر بزرگ او، «فوات الوفيات» و «عيون التواريخ»، مى‌توان ديد.


دو تن از مورخان معاصر وى، از او به نيكى ياد كرده‌اند. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه لقب او را «ليثى» ذكر كرده، در فن خود يگانۀ روزگارش شمرده و از كوشش‌هاى او در تعليم و تعلم، سخن گفته و ابن رافع سلامى پس از ذكر مرگ ابن شاكر، او را به جوانمردى ستوده است. اين اشارات، آشكارا نظر عباس را مبنى بر آن‌كه ابن شاكر در ميان معاصران خود، به دانش پرآوازه نبود، نقض مى‌كند. با اين همه، به گفتۀ همو، ابن شاكر به شهرت وراقانى چون ابوحيان توحيدى و [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] نرسيد. ابن شاكر در دمشق درگذشت و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در جامع آن‌جا بر او نماز گزارد و پيكرش را در مقبرۀ باب‌الصغير دمشق به خاك سپردند.
دو تن از مورخان معاصر وى، از او به نيكى ياد كرده‌اند. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كه لقب او را «ليثى» ذكر كرده، در فن خود يگانۀ روزگارش شمرده و از كوشش‌هاى او در تعليم و تعلم، سخن گفته و ابن رافع سلامى پس از ذكر مرگ ابن شاكر، او را به جوانمردى ستوده است. اين اشارات، آشكارا نظر عباس را مبنى بر آن‌كه ابن شاكر در ميان معاصران خود، به دانش پرآوازه نبود، نقض مى‌كند. با اين همه، به گفتۀ همو، ابن شاكر به شهرت وراقانى چون ابوحيان توحيدى و [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] نرسيد. ابن شاكر در دمشق درگذشت و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] در جامع آن‌جا بر او نماز گزارد و پيكرش را در مقبرۀ باب‌الصغير دمشق به خاك سپردند.
۶٬۵۹۱

ویرایش