ابن کلبی، هشام بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابینضر ' به 'ابینضر ') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
کلبی، ابومنذر هشام بن محمد | کلبی، ابومنذر هشام بن محمد | ||
کلبی، هشام بن | کلبی، هشام بن ابینضر محمد بن سائب | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر |
نسخهٔ ۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۴۲
نام | ابن کلبی، هشام بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | ابن السائب الکلبی
ابن الکلبی، هشام بن محمد کلبی، هشام بن محمد هشام الکلبی کلبی، ابومنذر هشام بن محمد کلبی، هشام بن ابینضر محمد بن سائب |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 204 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE524AUTHORCODE |
«هشام بن محمد بن سايب كلبى» نسبشناس معروف كوفه متوفاى 204 يا 206ق است. او در كوفه مدفون است اما از تاريخ تولد او، مدت عمرش، محل سكونت پيشين او يا تحصيل و تدريس او اطلاعى در دست نيست. برخى از منابع او را همعصر امام موسى كاظم(ع) و فرزندش امام رضا(ع) دانستهاند و در برخى از كتب هم وى را از صحابهى امام صادق(ع) و شيعه دانستهاند.
پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابنعدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم.
بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابننديم و جاحظ و ابنخلكان و ذهبى، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هر چند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به اين وسيله مهارت و توانايى خويش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد.
«جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در اين اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نويسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آميخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در اين علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است.
نجاشى در کتابش به حديث مشهور و ارزشمندى از او اشاره كرده است كه بيانگر اعتقاد او به اهلبيت(ع) است. او مىگويد: به بيمارى بزرگى دچار شدم كه علمم را فراموش كردم، به نزد جعفر بن محمد(ع) رفتم و علم را در كاسهاى به من نوشانيد و دانشم بازگشت. امام جعفر صادق(ع) او را نزديك خود مىنشاند و با روى گشاده وى را مىپذيرفت.
او گامهاى بلندى در جهت تحقيق و تأليف آثار تاريخى به روش علمى برداشته است. تكنگاريهايش محدوده وسيعى، از تاريخ انبياء تا ايامالعرب و عقايد عصر جاهلى و تاريخ ايران و يمن و اسلام، را دربر مىگرفته، اما از آن همه، تنها نقلقولهايى در منابع ديگر و چند کتاب در انساب و نيز کتاب اصنام باقى مانده است.
کتابهاى هشام و پدرش از مهمترين مصادر و منابعى كه مورد اعتماد مىباشد و منابع اسلامى از آثار آن دو نفر فراوان نقل كردهاند.
آثار
آثار او را تا 150 اثر نيز ذكر كردهاند كه از آن جمله است:
1- جمهرةالنسب؛
2- نسب معدّ و اليمن الكبير؛
3- حروب الأوس و الخزرج؛
4- المشاتمات بين الاشراف؛
5- القداح و الميسر؛
6- أسواق العرب؛
7- أنساب الأمم؛
8- أخبار بنى تغلب و أيامهم و أنسابهم؛
9- کتاب الأصنام؛
10- کتاب فتوح فارس؛
11- کتاب الجمل؛
12- کتاب النهروان؛
13- کتاب مقتل أميرالمؤمنين(ع)؛
14- کتاب مقتل الحسين(ع)؛
15- کتاب قيام الحسن(ع)؛
16- کتاب أخبار محمد بن حنفيه.