المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
برخى از روايات، بسيار كوتاه و بعضى ديگر بسيار مفصل و طولانى هستند. اين روايات، بدون هيچگونه تنظيم خاصى در كتاب، كنار هم آمدهاند و هيچ تنظيم، تبويب و حتى چينش منطقى در آن به چشم نمىخورد. مؤلف در سراسر كتاب، سخنى از خود بيان نكرده و تنها به نقل متن روايات اكتفا كرده است.<ref>همان</ref> | برخى از روايات، بسيار كوتاه و بعضى ديگر بسيار مفصل و طولانى هستند. اين روايات، بدون هيچگونه تنظيم خاصى در كتاب، كنار هم آمدهاند و هيچ تنظيم، تبويب و حتى چينش منطقى در آن به چشم نمىخورد. مؤلف در سراسر كتاب، سخنى از خود بيان نكرده و تنها به نقل متن روايات اكتفا كرده است.<ref>همان</ref> | ||
از مزيتهاى كتاب اين است كه تمامى روايات بهصورت اسناد متصل آورده شدهاند. اين كتاب، همچون ساير كتب صدوق، از شهرت و اقبال عام برخوردار نيست، ولى اين عدم شهرت، بدين معنى نيست كه در نسبت آن به مؤلف و يا اعتبار آن خدشه باشد، بلكه بسيارى از بزرگان علماى شيعه، بر آن اعتماد كرده و از آن روايت كردهاند، از جمله [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] و [[وحید بهبهانی، | از مزيتهاى كتاب اين است كه تمامى روايات بهصورت اسناد متصل آورده شدهاند. اين كتاب، همچون ساير كتب صدوق، از شهرت و اقبال عام برخوردار نيست، ولى اين عدم شهرت، بدين معنى نيست كه در نسبت آن به مؤلف و يا اعتبار آن خدشه باشد، بلكه بسيارى از بزرگان علماى شيعه، بر آن اعتماد كرده و از آن روايت كردهاند، از جمله [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] و [[وحید بهبهانی، محمد باقر|وحيد بهبهانى]].<ref>همان، ص 394</ref> | ||
«فضائل الشيعة»: كتاب كمحجم و كوچكى درباره فضايل شيعه است كه تمامى روايات آن، با اسناد متصل نقل شدهاند و تنها سه روايت از بين آنها (دو روايت از ابوحمزه و يكى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]])، روشن نيست كه آيا سندشان به دليل اشتراك با سند قبلى حذف شده است و يا اين روايات، بدون سند است.<ref>همان، ص 395</ref> | «فضائل الشيعة»: كتاب كمحجم و كوچكى درباره فضايل شيعه است كه تمامى روايات آن، با اسناد متصل نقل شدهاند و تنها سه روايت از بين آنها (دو روايت از ابوحمزه و يكى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]])، روشن نيست كه آيا سندشان به دليل اشتراك با سند قبلى حذف شده است و يا اين روايات، بدون سند است.<ref>همان، ص 395</ref> |
نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۷
نام کتاب | المواعظ و صفات الشیعة و فضائل الشیعة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | صفات الشیعه
فضائل الشیعه |
پدیدآورندگان | ابنبابویه، محمد بن علی (نويسنده)
بدری، محمود (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 24 /الف2م8 |
موضوع | احادیث اخلاقی
احادیث شیعه - قرن 4ق. اخلاق اسلامی |
ناشر | موسسة المعارف |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1421 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14448AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
المواعظ و صفات الشيعة و فضائل الشيعة، حاوى سه كتاب به زبان عربى از ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى، معروف به شيخ صدوق (متوفى 381ق) مىباشد كه توسط محمود بدرى، گردآورى و تحقيق شده است.
در اين اثر، نگارنده با استناد به آيات قرآن كريم و روايات متعدد، مهمترين صفات و فضايل شيعيان را برمىشمارد كه از آن جمله عبارتند از: صبر، مقاومت، شجاعت، عبادت، اعتقاد به خداوند، زهد و تقوى، گذشت و دوستى اهل بيت(ع). بخشى از كتاب نيز به شرح كوتاهى از زندگى، سيره و سخنان ائمه(ع) اختصاص يافته است.
جلالت شأن مؤلف، بهخودىخود اعتماد به كتابهاى او را در بين عالمان شيعه موجب گرديده است و در صورت اثبات صحت انتساب بدو، بىنياز از اثبات اعتبار است. بسيارى از مجموعههاى روايى، از جمله «الدمعة الساكبة»، «بحار الانوار»، «وسائل الشيعة» و «مستدرك الوسائل» از كتب وى نقل حديث نمودهاند.
نويسنده، استفاده دوستان و مؤمنين از سخنان گوهربار معصومين(ع) را انگيزه خويش از تدوين كتاب، عنوان نموده است.
ساختار
كتاب، با مقدمهاى از محقق در اشاره به زندگىنامه مؤلف آغاز و هر سه كتاب، در يك جلد ارائه گرديده است به شرح زير:
«المواعظ»: اين كتاب، داراى 163 روايت است كه برخى بسيار طولانى و بعضى كوتاهند. مواعظ رسول اكرم(ص) - 82 روايت - و پس از آن روايات امام صادق(ع) - 49 روايت - بيشترين روايات اين مجموعه را تشكيل مىدهند. از اميرالمؤمنين(ع)، 16 روايت، از امام سجاد(ع)، 2 روايت، از امام رضا(ع)، 4 روايت و از امام هادى(ع)، امام باقر(ع) و امام حسين(ع)، هركدام، 1 روايت نقل شده است.[۱]
كتاب، پس از مقدمهاى كوتاه از مؤلف در اشاره به مضمون آن، با وصاياى بسيار مفصل رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين(ع) شروع شده و سپس با مواعظ ديگرى از آن حضرت و پس از آن با مواعظ اميرالمؤمنين(ع) و ساير ائمه(ع) ادامه مىيابد.
پايانبخش اين مواعظ، روايتى از رسول اكرم(ص) در سفارش به اميرالمؤمنين(ع)، فاطمه زهرا(س) و حسنين(ع) است كه آنها را اهل بيت خود معرفى و براى آنها و دوستانشان، دعا مىكند.
متأسفانه كتاب از هيچگونه نظم خاصى برخوردار نيست؛ اگرچه، ابتدا روايت رسول اكرم(ص) آمده است و بر اساس ترتيب منطقى، بايد مواعظ ساير ائمه(ع) به ترتيب ذكر مىشد، ولى چنين نشده است، بلكه پس از ذكر موعظهاى از اميرالمؤمنين(ع)، مواعظى از پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع)، بدون هيچ ترتيب خاصى پشت سر هم ذكر شده است.
در برخى موارد نيز تحت عنوانى كه در كتاب ذكر شده، رواياتى كه با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلا تحت عنوان «مواعظ الصادق»، رواياتى از امام باقر(ع)، امام هادى(ع)، امام رضا(ع) و... نقل شده است؛ بنابراين، به نظر مىرسد تهيه فهرست موضوعى و فهرستى بر اساس گوينده روايات، براى كتاب ضرورى است.[۲]
بااينحال، شايد بتوان مطالب اين كتاب را با كمى تسامح، در نه بخش تنظيم نمود.
در آغاز اين كتاب آمده است: «اما بعد، فهذه لئالى الغوالى و جواهر زواهر وصايا...»؛ اين جمله، باعث شده است كه گروهى نام كتاب را «لئالى الغوالى» دانسته و با اين نام از آن ياد كنند.[۳]
«صفات الشيعة»: بدون هيچ مقدمهاى، تنها با ذكر يك خطبه كوتاه آغاز شده است. روايات اين مجموعه، گونههاى مختلفى هستند. برخى از آنها بيانگر صفات اخلاقى، تعدادى بيانگر خطوط اعتقادى، بعضى بيانكننده برخورد شيعه با مسائل فقهى و احكام عملى اسلامى و تعدادى نيز بيانگر خلقت و ويژگىهاى جسمى شيعه است. بعضى از روايات هم مجموع صفات اخلاقى، اعتقادى، فقهى و... را در كنار هم ذكر كرده است.[۴]
برخى از روايات، بسيار كوتاه و بعضى ديگر بسيار مفصل و طولانى هستند. اين روايات، بدون هيچگونه تنظيم خاصى در كتاب، كنار هم آمدهاند و هيچ تنظيم، تبويب و حتى چينش منطقى در آن به چشم نمىخورد. مؤلف در سراسر كتاب، سخنى از خود بيان نكرده و تنها به نقل متن روايات اكتفا كرده است.[۵]
از مزيتهاى كتاب اين است كه تمامى روايات بهصورت اسناد متصل آورده شدهاند. اين كتاب، همچون ساير كتب صدوق، از شهرت و اقبال عام برخوردار نيست، ولى اين عدم شهرت، بدين معنى نيست كه در نسبت آن به مؤلف و يا اعتبار آن خدشه باشد، بلكه بسيارى از بزرگان علماى شيعه، بر آن اعتماد كرده و از آن روايت كردهاند، از جمله شيخ حر عاملى، محدث نورى و وحيد بهبهانى.[۶]
«فضائل الشيعة»: كتاب كمحجم و كوچكى درباره فضايل شيعه است كه تمامى روايات آن، با اسناد متصل نقل شدهاند و تنها سه روايت از بين آنها (دو روايت از ابوحمزه و يكى از امام صادق(ع))، روشن نيست كه آيا سندشان به دليل اشتراك با سند قبلى حذف شده است و يا اين روايات، بدون سند است.[۷]
در اين كتاب، 45 روايت ذكر شده است كه يكى از آنها حديث قدسى، 16 روايت نبوى، 2 روايت از اميرالمؤمنين(ع)، 3 روايت از امام باقر(ع)، 22 روايت از امام صادق(ع) و 1 روايت از امام رضا(ع) است.
اين كتاب، مانند ساير كتب صدوق، مشهور و معروف نيست، ولى انتساب آن به مؤلف و نقل بزرگان علماى شيعه از اين كتاب، همچون نقل علامه مجلسى و علامه حر عاملى و ديگران دليل بر استوارى و صحت انتساب اين كتاب به مؤلفش است.[۸]
يكى از خصايص تأليفات شيخ صدوق، عربى بودن آنها مىباشد. يك علت آن، ضعف زبان فارسى در آن دوره بوده است كه چندان قدرت و فصاحتى نداشت تا جوابگوى تعبيرات علمى باشد؛ چنانكه پس از هزار سال هنوز هم نمىتوان بعضى از اصطلاحات فقهى و فلسفى را به زبان فارسى منتقل نمود و چارهاى جز بيان به لغت عربى نيست؛ مخصوصا آنكه كتب صدوق بيشتر متن روايات بوده و گفته و نظر شخصى كمتر دارد و براى امانت، همان بهتر بوده كه به عربى نگاشته شود؛ منتهى عربى ساده و شيوايى كه همه از آن بهرهمند مىگردند و از پرداختن سجع و قافيه در آن پرهيز شده است.
از ديگر خصايص تأليفات شيخ آن است كه در اصول عقايد و معارف پيرامون اصطلاحات عرفانى، فلسفى، كلامى و استدلالات منطقى نگاشته شده و روش ساده و بىپيرايه شريعت پيامبر اكرم(ص) و جانشينان(ع) او را كه به زبان ساده و برهانهاى همهفهم و استدلالات عقلى كه آفاقى و انفسى بوده، به كار بسته است و همانطور كه پيشوايان دين در عين آنكه مىتوانستند مطالب خود را در قالب استدلالات و اصطلاحات پيچيده و مشكل ريخته و بيان كنند و نكردند، شيخ هم مسلما از چنين قلمى بهرهمند بوده، ولى عالما و عامدا، استدلالات قرآنيه و اخبار ائمه معصومين(ع) را كافى دانسته و به كار مىبسته است، چون براى اداى اينگونه تعبيرات براى همگان، زبان و قلمى بهتر از آن نمىتوان يافت.
گزارش محتوا
شيخ صدوق در پى جمعآورى مواعظ پيامبر(ص) و اهل بيت گرامىاش(ع) كتاب «المواعظ» را نگاشته است. وى در موارد بسيار اندك، از جمله در اواسط حديث اول، توضيحاتى كوتاه راجع به برخى لغات روايات، ذكر كرده است. در برخى از مواعظ، افراد خاصى مورد خطاب بودهاند؛ نظير وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين(ع)، سخنان اميرالمؤمنين(ع) به زيد بن صوحان، وصاياى آن حضرت به محمد بن حنفيه، موعظه امام موسى بن جعفر(ع) به برخى از فرزندانش و بعضى نيز كلىاند و مخاطب خاصى ندارند.[۹]
در بخش نخست اين اثر، وصاياى رسول اكرم(ص) به اميرالمؤمنين(ع) آمده است. در بخشى از اين وصايا، چنين آمده است:
- هركس از انتقام دست بكشد و از آن چشم بپوشد، درصورتىكه قدرت بر انتقام داشته باشد، خداوند روز قيامت او را در محل امنى قرار خواهد داد و مزه عفو را خواهد چشيد.
- هركس در هنگام مرگ، حدود وصيت را مراعات نكند و حقوق ورّاث را در نظر نگيرد و وصيت خود را كامل انجام ندهد، در مردانگى او نقص بوده است و در روز قيامت به شفاعت ما نخواهد رسيد.
- بهترين جهاد براى آدم اين است كه چون صبح كرد و وارد جامعه شد، همش اين باشد كه به هيچ فردى ستم روا ندارد و به حقوق احدى تجاوز نكند.
بخش دوم، به وصيتهاى موجز و كلمات قصار حضرت رسول(ص) اختصاص يافته است. برخى از اين كلمات عبارتند از:
- آنچه كم باشد و كفايت كند، از آنچه بيشتر باشد و مشغول نمايد، بهتر است.
- بهترين توشه، تقوى و پرهيزكارى است.
- بهترين چيزى كه در قلب جاى مىگيرد، يقين است و شك و ترديد، از ناسپاسى است.
- غيبت كردن مؤمن، نافرمانى كردن خداوند است.
در بخش سوم، سؤالات مردى از اهل شام از خدمت اميرالمؤمنين(ع) آمده است. در روايتى از امام موسى كاظم(ع) آمده است كه يكى از روزها، اميرالمؤمنين(ع) با گروهى از ياران خود نشسته و آنها را براى جنگ آماده مىكرد، در اين هنگام، پيرمردى كه گرد و غبار سفر در چهرهاش بود، وارد شد.
مرد مسافر گفت: يا اميرالمؤمنين(ع) من از طرف شام مىآيم و شنيدهام در وجودت، فضايل بسيارى هست و گمان مىكنم كه بهزودى كشته خواهى شد و اينك آنچه را خداوند به تو تعليم داده، به من تعليم فرما. از جمله فرمايشات اميرالمؤمنين به اين فرد، بدين قرار مىباشد: اى پيرمرد، هركس دو روزش مساوى باشد، در زندگى خود زيان ديده است و هركس كوشش خود را براى رسيدن به دنيا متمركز كند، از ادبار دنيا حسرت خواهد خورد و هرآنكس كه دو روز از ايام زندگىاش در شر و فساد بگذرد، از مواهب الهى محروم مىگردد.
در بخش چهارم، وصيت اميرالمؤمنين(ع) به فرزندش محمد بن حنفيه جاى گرفته است. حضرت على(ع) در ضمن وصايايى به ايشان فرمود: اى فرزند من، از آمال و آرزوها دورى كن، آرزوهاى دور و دراز از حماقت سرچشمه گرفته و موجب مىشود كه آدمى امور آخرت را به تعويق اندازد و يكى از بهترين حظهاى انسان در زندگى، همنشينى با مردمان شايسته است.
مواعظ حضرت صادق(ع) در بخش پنجم آمده است. در روايتى زيبا، آن حضرت فرمودهاند: اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس اين همه حرص و ولع تو براى چيست؟ اگر روزى تقسيم شده است، پس حرص آزار براى چيست؟ اگر حساب روز قيامت حق است، پس خوشحالى چيست؟ اگر حساب مردم در روز قيامت به خداوند عرضه مىشود، پس مكر و حيله براى چيست؟ اگر شيطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مىكند، پس غفلت مردم، براى چيست؟ و...
برخى ديگر از وصيتهاى پيامبر(ص) و امام صادق(ع) در بخش ششم و هفتم، گنجانده شده است كه از جمله آنها عبارتند از:
- رسول الله(ص): خوشا به حال كسى كه عمرش طولانى گردد و كارهايش به نيكى بگذرد و سرانجامش نيكو باشد و خداوند از وى راضى گردد و واى بر آن كسى كه زندگانىاش به طول انجامد و كارهايش بد باشد و پايان كارش بهخوبى نينجامد و خداوند را برخود خشمگين كند.
- امام صادق(ع): هركس در هنگام ميل و رغبت به يك چيز و يا ترس از چيزى، خود را از شهوت و غضب، نگه دارد و به آنچه خداوند به او ارزانى داشته است، راضى باشد، پروردگار بدن او را بر آتش جهم حرام مىكند.
وصيتهاى حضرت باقر(ع) در بخش هشتم آمده است. آن حضرت مىفرمايند: عزتى بالاتر از بردبارى، حسبى بهتر از ادب، مشقتى سختتر از غضب و تندخويى، زيبايىاى بيشتر از عقل، بدىاى بدتر از دروغ، نگهدارىاى نگهدارندهتر از سكوت، لباسى از عافيت و غايبى نزديكتر از مرگ نيست.
در آخرين بخش، وصايايى از ديگر ائمه(ع)، آمده است از جمله:
- امام سجاد(ع): محبوبترين شما در نزد خداوند، كسى است كه اعمالش از همگان بيشتر و نيكوتر باشد.
- امام موسى بن جعفر(ع): اى فرزند، از آن بترس كه خداوند تو را در حال معصيت مشاهده كند، درصورتىكه تو را از آن معصيت، نهى كرده باشد و بترس از اينكه طاعتى را كه خداوند تو را به انجام آن امر كرده است، ترك كرده باشى.
- امام رضا(ع) : پيامبر(ص) به على(ع) فرمود: هرگز با ترسو مشورت نكن كه او راه بيرون شدن از كارها را براى تو مشكل مىكند و...
مؤلف در اين كتاب، در نقل سند روايات، به سه طريق عمل كرده است:
الف) برخى از روايات را با سند كامل آورده كه تعداد اينگونه روايات، بسيار اندك است.
ب) تعدادى از روايات را با ذكر قسمتى از سند آورده است، مانند رواياتى كه از حسن بن محبوب، على بن حكم، عمرو بن شمر، محمد بن ابى عمير و يا يونس بن ظبيان نقل مىكند كه روشن است مؤلف نمىتواند بدون واسطه از اينها نقل كند، ولى سند مؤلف به اين افراد و يا كتابهاى آنان، بيان نشده است.
ج) رواياتى كه بدون سند و بهصورت مرسل به معصومين(ع) نسبت داده شده است كه اكثر روايات كتاب را تشكيل مىدهد.[۱۰]
«صفات الشيعة»: حاوى تعداد زيادى از منقولات، احاديث و سخنان معصومين(ع) در توصيف شيعيان واقعى و مناقب و فضايل آنهاست. اين روايات از متون كهن روايى شيعه، مانند «امالى» طوسى، تفسير «نور الثقلين»، «بشارة المصطفى»، «بحار الانوار»، «الكافى»، «امالى» صدوق و ديگر مجامع روايى نقل شده و مضامين مشترك آنها اشاره به پيوند شيعه با ائمه(ع)، جايگاه بهشتى شيعيان، خلق شدن شيعيان از طينت ائمه(ع)، مجالست با اشرار و اخيار، مودت اهل بيت(ع)، تقواى شيعيان و كثرت دشمنان ايشان، سيماى شيعه، اوامر ائمه(ع) به شيعيان، برائت از جبت و طاغوت، سرنوشت اعمال عبادى شيعه و پاداشها و بشارتهاى بسيار به شيعيان واقعى است؛ ضمن اينكه صفات شيعه و تفاوتهاى ايمان و اسلام نيز در اين روايات آمده است.
مؤلف در «فضائل الشيعة»، مجموعه رواياتى را از ائمه(ع) درباره مقام و منزلت شيعيان آورده و آنها را تنها راهيان حق و پيروان حقيقى حضرت رسول(ص) مىداند. در اين كتاب كه روايات اخلاقى و اعتقادى را بيان كرده است، از زمان نگارش، مانند ساير كتابهاى شيخ، مورد توجه علماء و بزرگان شيعه قرار گرفته است. بسيارى از علماء و محدثان، از جمله علامه مجلسى در بحار، از روايات آن بهره جستهاند.
اولين حديث اين كتاب، بيان مىكند كه گروهى درباره حضرت على(ع) از پيامبر(ص) سؤال كردند. حضرت خشمناك شد و فرمود: «چرا گروهى پيرامون كسى به جستوجو و پرسش پرداختهاند كه منزلتش نزد من، همچون منزلت من نزد خداست».[۱۱]
اين اثر، براى شناخت مقام و منزلت اهل بيت(ع)، شيعيان و پيروان ايشان، كتابى بس ارزشمند و بىنظير است؛ بهطورى كه خواننده با مطالعه آن به جايگاه واقعى شيعه در اسلام و نزد پيامبر(ص) و ائمه(ع) پى مىبرد.
وضعيت كتاب
مجموع اين سه كتاب، به زبان انگليسى نيز ترجمه شده است.
نسخه اصل «المواعظ» را آقاى حاج شيخ عزيز الله عطاردى از كتابخانه صاحب «عبقات الانوار» عكسبردارى كرده و خود آن را ترجمه نموده است و ميكروفيلم آن در كتابخانه خصوصى مترجم موجود مىباشد. اكنون چاپهاى مختلفى از اين كتاب در دست است:
1. چاپ انتشارات هجرت، ص 139؛
2. به نام ترجمه مواعظ صدوق، انتشارات عطارد، 160 ص، 1373؛
3. به نام مواعظ چهارده معصوم(ع)، بنياد فرهنگى امام رضا(ع)، 139 ص.
وضعيت نشر «صفات الشيعة»:
1. اين اثر نفيس به همراه اثر ديگرى از شيخ صدوق به نام «فضائل الشيعة» ظاهراً براى نخستين بار توسط آقاى حسين فشاهى و با مقدمه بسيار خوبى از ايشان در سال 1342ش، به فارسى ترجمه شده و در ايران به زيور طبع درآمده است.
2. توسط انتشارات اعلمى تهران در يك جلد، به زبان عربى به همراه ترجمه فارسى آن به قلم استاد عزيز الله عطاردى چاپ شده است.
3. فضائل الشیعة با تصحيح و ترجمه آقاى امير توحيدى، توسط انتشارات زواره در تهران به چاپ رسيده است.
فضائل الشيعة به همراه ترجمه فارسى آن در يك جلد از سوى انتشارات اعلمى تهران در قطع وزيرى چاپ شده است.
در هر سه كتاب، فهرست مطالب، آيات، احاديث، اسماء معصومين(ع) و اعلام مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.