حلية المتقين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'حليةالمتقين' به 'حلية المتقين')
    جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
    خط ۶۳: خط ۶۳:
    2. بدان كه از احاديث اهل‌بيت(ع) ظاهر مى‌شود كه طعام‌هاى لذيذ خوردن و به مردم خورانيدن و تكلف در خوبى و پاكيزگى اينها خوب است و طعام‌هاى لذيذ را بر خود حرام كردن خوب نيست، اما بايد از حلال باشد و آن‌قدر نخورد كه او را از عبادت الهى بازدارد و مانند حيوانات پيوسته همتش مصروف به خوردن و آشاميدن نباشد، بلكه بايد منظور و مقصود او از خوردن و آشاميدن، تحصيل قوت عبادت باشد و بايد آن‌قدر صرف كند كه نسبت به حال او اسراف نباشد؛ كه خدا مسرفان را دوست نمى‌دارد...<ref>همان، ص60-61</ref>
    2. بدان كه از احاديث اهل‌بيت(ع) ظاهر مى‌شود كه طعام‌هاى لذيذ خوردن و به مردم خورانيدن و تكلف در خوبى و پاكيزگى اينها خوب است و طعام‌هاى لذيذ را بر خود حرام كردن خوب نيست، اما بايد از حلال باشد و آن‌قدر نخورد كه او را از عبادت الهى بازدارد و مانند حيوانات پيوسته همتش مصروف به خوردن و آشاميدن نباشد، بلكه بايد منظور و مقصود او از خوردن و آشاميدن، تحصيل قوت عبادت باشد و بايد آن‌قدر صرف كند كه نسبت به حال او اسراف نباشد؛ كه خدا مسرفان را دوست نمى‌دارد...<ref>همان، ص60-61</ref>


    3. در احاديث معتبره از حضرت امام محمد باقر(ع)، منقول است كه آداب آب خوردن آن است كه در ابتدا، «بسم اللّه» بگو و چون فارغ شوى، «الحمد للّه» بگو و از پيش دسته كوزه و از جايى كه شكسته باشد يا رخنه داشته باشد، نخورى كه اين دو موضع، جاى شيطان است... از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] منقول است كه دميدن در آب وقتى مكروه است كه ديگرى حاضر باشد كه خواهد از آن آب بخورد كه مبادا او را خوش نباشد و در حديث ديگر از آن حضرت، نهى وارد شده است از آب خوردن به دست چپ و فرمود كه آب را بمكيد و كم‌كم بخوريد و دهان را پر مكنيد كه باعث درد جگر مى‌شود و منقول است كه حضرت رسول(ص) گاهى در قدح‌هاى آبگينه كه از شام مى‌آوردند، آب تناول مى‌كردند و گاهى در قدح چوب و گاهى در پوست و گاهى در خزف و اگر ظرف حاضر نبود، آب در كف مى‌كردند و مى‌آشاميدند<ref>همان، ص116</ref>
    3. در احاديث معتبره از حضرت امام محمدباقر(ع)، منقول است كه آداب آب خوردن آن است كه در ابتدا، «بسم اللّه» بگو و چون فارغ شوى، «الحمد للّه» بگو و از پيش دسته كوزه و از جايى كه شكسته باشد يا رخنه داشته باشد، نخورى كه اين دو موضع، جاى شيطان است... از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] منقول است كه دميدن در آب وقتى مكروه است كه ديگرى حاضر باشد كه خواهد از آن آب بخورد كه مبادا او را خوش نباشد و در حديث ديگر از آن حضرت، نهى وارد شده است از آب خوردن به دست چپ و فرمود كه آب را بمكيد و كم‌كم بخوريد و دهان را پر مكنيد كه باعث درد جگر مى‌شود و منقول است كه حضرت رسول(ص) گاهى در قدح‌هاى آبگينه كه از شام مى‌آوردند، آب تناول مى‌كردند و گاهى در قدح چوب و گاهى در پوست و گاهى در خزف و اگر ظرف حاضر نبود، آب در كف مى‌كردند و مى‌آشاميدند<ref>همان، ص116</ref>


    4. از حضرت رسول(ص) منقول است كه گلاب بر رو ريختن، آب رو را زياد مى‌كند و پريشانى را برطرف مى‌كند. در حديث ديگر فرمود كه هركه گلاب بر رو بمالد، در آن روز بدحالى و پريشانى به او نرسد و چون گلاب را بر رو و دست‌ها مالد، حمد خدا بكند و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد... به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين منقول است كه حضرت رسول(ص) هر دو كف را از گل سرخ پر كرده به من عطا فرمودند، چون نزديك به مشام خود بردند، فرمودند كه اين بهترين گل‌هاى بهشت است بعد از گل مورد<ref>همان، ص202</ref>
    4. از حضرت رسول(ص) منقول است كه گلاب بر رو ريختن، آب رو را زياد مى‌كند و پريشانى را برطرف مى‌كند. در حديث ديگر فرمود كه هركه گلاب بر رو بمالد، در آن روز بدحالى و پريشانى به او نرسد و چون گلاب را بر رو و دست‌ها مالد، حمد خدا بكند و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد... به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين منقول است كه حضرت رسول(ص) هر دو كف را از گل سرخ پر كرده به من عطا فرمودند، چون نزديك به مشام خود بردند، فرمودند كه اين بهترين گل‌هاى بهشت است بعد از گل مورد<ref>همان، ص202</ref>


    5. در حديث صحيح از حضرت رسول(ص) منقول است: هركه مؤمنى را شاد گرداند، مرا شاد گردانيده است و هركه مرا شاد گرداند، خدا را خوشنود گردانيده است. در حديث معتبر از حضرت امام محمد باقر(ع) منقول است كه: تبسم كردن در روى برادر مؤمن، حسنه است و خاشاكى از او برداشتن حسنه است. هيچ عبادتى را خدا دوست‌تر نمى‌دارد از شاد گردانيدن مؤمن<ref>همان، ص352</ref>
    5. در حديث صحيح از حضرت رسول(ص) منقول است: هركه مؤمنى را شاد گرداند، مرا شاد گردانيده است و هركه مرا شاد گرداند، خدا را خوشنود گردانيده است. در حديث معتبر از حضرت امام محمدباقر(ع) منقول است كه: تبسم كردن در روى برادر مؤمن، حسنه است و خاشاكى از او برداشتن حسنه است. هيچ عبادتى را خدا دوست‌تر نمى‌دارد از شاد گردانيدن مؤمن<ref>همان، ص352</ref>


    6. از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] منقول است كه در حكمت آل داود نوشته است كه نبايد كسى سفر كند مگر از براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش گردد يا سفرى كه از براى سير و لذتى باشد كه حرام نباشد<ref>همان، ص512</ref>
    6. از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] منقول است كه در حكمت آل داود نوشته است كه نبايد كسى سفر كند مگر از براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش گردد يا سفرى كه از براى سير و لذتى باشد كه حرام نباشد<ref>همان، ص512</ref>

    نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۰

    حلیة المتقین
    نام کتاب حلیة المتقین
    نام های دیگر کتاب حلیه المتقین در آداب و سنن و اخلاق اسلامی
    پدیدآورندگان مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏65‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ح‎‏8‎‏ ‎‏1369
    موضوع احادیث اخلاقی - قرن 11ق.

    احادیث شیعه

    اخلاق شیعه

    شیعه - شعایر و مراسم مذهبی

    ناشر لقمان
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1369 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE18014AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    حلية المتقين اثر علامه شيخ محمدباقر مجلسى (اصفهان، 1037-1110ق، همان جا)، به زبان فارسى است كه در آن، مجموعه‌اى از روايات اهل‌بيت(ع) را در موضوع آداب، سنن و اخلاق اسلامى بدون ذكر اسناد و بدون هيچ تحليل و توضيحى گرد آورده است.

    در اين اثر، ترجمه فارسى رواياتى در مورد آداب لباس و زيور پوشيدن، خوردن، آشاميدن، ازدواج و تربيت فرزندان، مسواك كردن، بوى خوش استعمال كردن، حمام رفتن، خوابيدن، حجامت، معاشرت با مؤمنان، سلام، عطسه، مصافحه... ورود به خانه و خروج از آن، سوار شدن و راه رفتن و بازار رفتن و تجارت و زراعت و سفر و... آورده شده است.

    ساختار

    كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و مقدمه مؤلف و متن اصلى (شامل 14 باب و يك خاتمه و هر باب داراى 12 فصل و در مجموع، داراى 144 فصل) تشكيل شده است.

    روش نويسنده در اين اثر، نقلى و روايى صرف؛ يعنى بدون تجزيه و تحليل و نقد و اجتهاد است؛ از همين روى، چندان مناسب و مطلوب نسل امروز و مطابق با فرهنگ جديد نيست.

    گزارش محتوا

    هرچند درباره محتواى اين اثر سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونه‌هايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مى‌شود:

    1. نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و مشخصاتش را معلوم نكرده، تأكيد نموده است: برترى انسان بر ساير موجودات، با آراسته شدن به اخلاق و آداب حسنه است و تمامى آداب پسنديده و جميع اخلاق حميده را شرع اسلام بيان كرده و چون مختصرى از مكارم اخلاق در كتاب عين الحياة بيان شده بود، جمعى از علاقه‌مندان درخواست كردند رساله‌اى در بيان اخلاق و آداب اسلامى با استفاده از روايات معتبر به‌صورت مختصر به زبان فارسى براى عموم مردم تأليف كنم؛ باآنكه فرصت، اندك بود و اشتغالات، فراوان، براى رعايت حقوق برادران ايمانى پذيرفتم و كتابى در چهارده باب و يك خاتمه (در بيان بعضى از فوايد متفرقه) تنظيم كرده و هريك از ابواب را بر دوازده فصل مشتمل ساخته و آن را حلية المتقين ناميدم[۱]

    2. بدان كه از احاديث اهل‌بيت(ع) ظاهر مى‌شود كه طعام‌هاى لذيذ خوردن و به مردم خورانيدن و تكلف در خوبى و پاكيزگى اينها خوب است و طعام‌هاى لذيذ را بر خود حرام كردن خوب نيست، اما بايد از حلال باشد و آن‌قدر نخورد كه او را از عبادت الهى بازدارد و مانند حيوانات پيوسته همتش مصروف به خوردن و آشاميدن نباشد، بلكه بايد منظور و مقصود او از خوردن و آشاميدن، تحصيل قوت عبادت باشد و بايد آن‌قدر صرف كند كه نسبت به حال او اسراف نباشد؛ كه خدا مسرفان را دوست نمى‌دارد...[۲]

    3. در احاديث معتبره از حضرت امام محمدباقر(ع)، منقول است كه آداب آب خوردن آن است كه در ابتدا، «بسم اللّه» بگو و چون فارغ شوى، «الحمد للّه» بگو و از پيش دسته كوزه و از جايى كه شكسته باشد يا رخنه داشته باشد، نخورى كه اين دو موضع، جاى شيطان است... از حضرت صادق(ع) منقول است كه دميدن در آب وقتى مكروه است كه ديگرى حاضر باشد كه خواهد از آن آب بخورد كه مبادا او را خوش نباشد و در حديث ديگر از آن حضرت، نهى وارد شده است از آب خوردن به دست چپ و فرمود كه آب را بمكيد و كم‌كم بخوريد و دهان را پر مكنيد كه باعث درد جگر مى‌شود و منقول است كه حضرت رسول(ص) گاهى در قدح‌هاى آبگينه كه از شام مى‌آوردند، آب تناول مى‌كردند و گاهى در قدح چوب و گاهى در پوست و گاهى در خزف و اگر ظرف حاضر نبود، آب در كف مى‌كردند و مى‌آشاميدند[۳]

    4. از حضرت رسول(ص) منقول است كه گلاب بر رو ريختن، آب رو را زياد مى‌كند و پريشانى را برطرف مى‌كند. در حديث ديگر فرمود كه هركه گلاب بر رو بمالد، در آن روز بدحالى و پريشانى به او نرسد و چون گلاب را بر رو و دست‌ها مالد، حمد خدا بكند و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد... به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين منقول است كه حضرت رسول(ص) هر دو كف را از گل سرخ پر كرده به من عطا فرمودند، چون نزديك به مشام خود بردند، فرمودند كه اين بهترين گل‌هاى بهشت است بعد از گل مورد[۴]

    5. در حديث صحيح از حضرت رسول(ص) منقول است: هركه مؤمنى را شاد گرداند، مرا شاد گردانيده است و هركه مرا شاد گرداند، خدا را خوشنود گردانيده است. در حديث معتبر از حضرت امام محمدباقر(ع) منقول است كه: تبسم كردن در روى برادر مؤمن، حسنه است و خاشاكى از او برداشتن حسنه است. هيچ عبادتى را خدا دوست‌تر نمى‌دارد از شاد گردانيدن مؤمن[۵]

    6. از حضرت صادق(ع) منقول است كه در حكمت آل داود نوشته است كه نبايد كسى سفر كند مگر از براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش گردد يا سفرى كه از براى سير و لذتى باشد كه حرام نباشد[۶]

    7. در حديث صحيح از حضرت صادق(ع) منقول است كه تصدق كن و در هر روز كه خواهى سفر برو. در حديث صحيح ديگر منقول است كه از آن حضرت پرسيدند كه آيا كراهت دارد سفر كردن در روزى از روزها، مثل چهارشنبه و غير آن؟ فرمودند كه افتتاح سفر خود به تصدق بكن و هر وقت كه خواهى به‌در رو... در حديث ديگر از حضرت صادق(ع) منقول است كه هركه در اول روز تصدق بكند، حق تعالى نحوست آن روز را از او دفع مى‌كند[۷]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، فقط فهرست تفصيلى مطالب[۸]تنظيم شده، ولى فهرست‌هاى فنى و حتى فهرست منابع نيز فراهم نشده است.

    اين اثر، مستند نيست و هيچ نوع ارجاعى در مقدمه، متن، پاورقى يا پى‌نوشت و خاتمه، مشاهده نشد، جز در چند مورد محدود كه به كتابى بدون ذكر شماره صفحه استناد كرده[۹]و از جمله، از كتاب «مكارم الأخلاق»، شكلى را براى دفع آبله نقل كرده[۱۰]و منظورش از شكل، همان جدول اعدادى است كه بعد از آن ذكر كرده است[۱۱]

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص3-5
    2. همان، ص60-61
    3. همان، ص116
    4. همان، ص202
    5. همان، ص352
    6. همان، ص512
    7. همان، ص514
    8. متن كتاب، ص565-575
    9. ر.ك: همان، ص19، 20، 28، 49، 303، 305 و 315
    10. ر.ك: همان، ص303
    11. همان، ص304

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها