الإمام المهدي عليهالسلام من المهد الی الظهور: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نور الابصار' به 'نور الابصار ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مؤلف در مقدمه، ابتدا تعدادى از منابع مهدويت را ذكر كرده كه از آن جمله است: فرائد السمطين، شيخ ابراهيم ذهبى جوينى شافعى؛ ينابيع المودة، [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|سليمان قندوزى]] حنفى؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر هيثمى شافعى؛ [[نور الأبصار في مناقب آل بيت النبي المختار (صلی اللهعلیهوآلهوسلم)|نور الابصار]] ، [[شبلنجی، مومن|شبلنجى]] شافعى؛ الفصول المهمه، ابن صباع مالكى؛ المعجم الكبير، حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]. سپس اين سؤال را مطرح مىكند كه آيا اين منابع، مصادر، اسناد و مدارك معتبر و مورد اعتماد اهل سنت، براى اقناع منكران مهدويت از جهان تسنن، كافى نيست؟ آيا دانشمندان و محدثين سنى مذهبى كه انبوه كتابها را در مورد اين اصل عقيدتى نگاشته و آن همه روايات را دستهبندى كردهاند، همگى دروغپردازند؟ | مؤلف در مقدمه، ابتدا تعدادى از منابع مهدويت را ذكر كرده كه از آن جمله است: فرائد السمطين، شيخ ابراهيم ذهبى جوينى شافعى؛ ينابيع المودة، [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|سليمان قندوزى]] حنفى؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر هيثمى شافعى؛ [[نور الأبصار في مناقب آل بيت النبي المختار (صلی اللهعلیهوآلهوسلم)|نور الابصار]]، [[شبلنجی، مومن|شبلنجى]] شافعى؛ الفصول المهمه، ابن صباع مالكى؛ المعجم الكبير، حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]. سپس اين سؤال را مطرح مىكند كه آيا اين منابع، مصادر، اسناد و مدارك معتبر و مورد اعتماد اهل سنت، براى اقناع منكران مهدويت از جهان تسنن، كافى نيست؟ آيا دانشمندان و محدثين سنى مذهبى كه انبوه كتابها را در مورد اين اصل عقيدتى نگاشته و آن همه روايات را دستهبندى كردهاند، همگى دروغپردازند؟ | ||
به باور نگارنده، مهمترين سبب اين حقناپذيرى مستمر و همه اين ايرادها و اشكالتراشىها در مورد حضرت مهدى(عج)، غيبت طولانى و عمر شريف ايشان و نيز ترديدافكنىها در انبوه رواياتى كه از آنحضرت(عج) و ظهورش سخن مىگويد، بدين دليل است كه آن مهدى(عج) نجاتبخشى كه قرآن و روايات نويدش را به بشريت مىدهد، «علوى نسب» و از امامان شيعه است. به نظر او اگر مهدى(عج) اموى نسب بود و يا از خاندان اموى ريشه مىگرفت، ديگر اين همه بدگويى، ايراد و اشكالتراشى پيرامون آنحضرت(عج) صورت نمىگرفت. | به باور نگارنده، مهمترين سبب اين حقناپذيرى مستمر و همه اين ايرادها و اشكالتراشىها در مورد حضرت مهدى(عج)، غيبت طولانى و عمر شريف ايشان و نيز ترديدافكنىها در انبوه رواياتى كه از آنحضرت(عج) و ظهورش سخن مىگويد، بدين دليل است كه آن مهدى(عج) نجاتبخشى كه قرآن و روايات نويدش را به بشريت مىدهد، «علوى نسب» و از امامان شيعه است. به نظر او اگر مهدى(عج) اموى نسب بود و يا از خاندان اموى ريشه مىگرفت، ديگر اين همه بدگويى، ايراد و اشكالتراشى پيرامون آنحضرت(عج) صورت نمىگرفت. |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۵
نام کتاب | الإمام المهدي(علیهالسلام) من المهد الی الظهور |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قزوینی، محمدکاظم (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 51 /ق4الف8 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - سرگذشت نامه
مهدویت |
ناشر | دار الانصار |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1427 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13654AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
الإمام المهدي(عج) من المهد إلى الظهور اثر سيد محمد كاظم قزوينى موسوى، پژوهشى است پيرامون شخصيت امام زمان(عج)، غيبت، ظهور و حكومت ايشان كه به زبان عربى و در سال 1397ق نوشته شده است.
نويسنده انگيزه خويش از تأليف اين اثر را عدم وجود كتابى جامع و كامل كه زيبنده مقام والا و ترسيمكننده نقش شكوهبار ولىعصر(عج) باشد، عنوان كرده است.== ساختار==
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده است. مطالب كتاب در بيستوچهار فصل تنظيم شده است كه مىتوان آن را به سه بخش كلى تقسيم نمود.
نويسنده به منظور بررسى شخصيت حضرت مهدى(عج)، نخست، اسم و نسب امام و بشارتهاى قرآن، پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) را بر وجود آنحضرت، حيات، و غيبت وى و نايبان او در دوران غيبت را بيان داشته است. پس از آن مطالب متنوع ديگرى را بيان نموده كه اشاره به توقيعات امام به شيخ مفيد و نقل داستان كسانى كه آنحضرت را مشاهده كردهاند از آن جمله است.
در نگارش اين اثر، از كتب زيادى همچون مسند احمد بن حنبل، الكامل ابن اثير، السنن ابوداود سجستانى بهره گرفته شده و كليه مطالب، مستند به آيات و روايات معتبر است.
گزارش محتوا
مؤلف در مقدمه، ابتدا تعدادى از منابع مهدويت را ذكر كرده كه از آن جمله است: فرائد السمطين، شيخ ابراهيم ذهبى جوينى شافعى؛ ينابيع المودة، سليمان قندوزى حنفى؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر هيثمى شافعى؛ نور الابصار، شبلنجى شافعى؛ الفصول المهمه، ابن صباع مالكى؛ المعجم الكبير، حافظ ابونعيم اصفهانى. سپس اين سؤال را مطرح مىكند كه آيا اين منابع، مصادر، اسناد و مدارك معتبر و مورد اعتماد اهل سنت، براى اقناع منكران مهدويت از جهان تسنن، كافى نيست؟ آيا دانشمندان و محدثين سنى مذهبى كه انبوه كتابها را در مورد اين اصل عقيدتى نگاشته و آن همه روايات را دستهبندى كردهاند، همگى دروغپردازند؟
به باور نگارنده، مهمترين سبب اين حقناپذيرى مستمر و همه اين ايرادها و اشكالتراشىها در مورد حضرت مهدى(عج)، غيبت طولانى و عمر شريف ايشان و نيز ترديدافكنىها در انبوه رواياتى كه از آنحضرت(عج) و ظهورش سخن مىگويد، بدين دليل است كه آن مهدى(عج) نجاتبخشى كه قرآن و روايات نويدش را به بشريت مىدهد، «علوى نسب» و از امامان شيعه است. به نظر او اگر مهدى(عج) اموى نسب بود و يا از خاندان اموى ريشه مىگرفت، ديگر اين همه بدگويى، ايراد و اشكالتراشى پيرامون آنحضرت(عج) صورت نمىگرفت.
وى معتقد است كه بيشتر دانشمندان شيعه و نويسندگان و متفكران آنان، در برابر مسأله سرنوشتساز و پراهميت امام مهدى(عج) كه يك حقيقت عقيدتى و قرآنى است، به گونهاى كه شايسته و بايسته است، به مسئوليت خويش عمل نكرده و نقش شايستهاى ايفا ننموده و كتابهاى جامع و كاملى كه زيبنده مقام آنحضرت(عج) باشد، ننوشتهاند.
بخش اول كتاب مباحثى است كه نويسنده در آنها به نام و نسب حضرت مهدى(عج)، فرمايشات امامان معصوم(ع) در مورد ايشان، غيبت صغرى و كبرى، نايبان خاص آنحضرت و نقل داستان كسانى كه در دوران غيبت با ايشان ملاقات داشتهاند از جمله محمد بن عيسى، شيخ على رشتى، اسماعيل هرقلى، مقدس اردبيلى، سيد محمد قزوينى پرداخته است.
مؤلف عقيده دارد سخن از امام مهدى(ع) سخن از يك موضوع عقيدتى و مذهبى بسيار حساس و مهمى است كه رابطه گسستناپذيرى با اسلام دارد، نه افسانهاى كه شيعه آنرا به منظور آرامش بخشيدن به روان خود سرهم كرده باشد و نه خرافهاى كه داستانسرايان ساخته و به اسلام چسبانده باشند؛ چرا كه وجود گرانمايه او، يك واقعيت دينى و از مهمترين مسائل اسلام است. بدين جهت سرفصلهاى اوليه كتاب پيرامون شخصيت امام زمان(عج) تدوين شده است.
در ادامه مباحث، شرح حال مفصلى از نواب اربعه، به همراه مدعيانى كه به دروغ خود را از نائبان آنحضرت(عج) معرفى كرده بودند بيان شده است. برخى از اين افراد عبارتند از: حسن شريعى، محمد بن نصير نميرى، احمد بن هلال عبرتايى، محمد بن على بن بلال، شلمغانى، ابودلف كاتب و محمد بن احمد بغدادى.
مؤلف اشخاصى كه در دوران غيبت صغرى مفتخر به ديدار امام زمان(عج) شدهاند را به دو دسته تقسيم كرده است:
- كسانى كه در دوران حيات حضرت عسكرى(ع) به ديدار مؤفق شدهاند؛ مانند: حكيمه خاتون عمه حضرت عسكرى(ع)، نسيم از كنيزان آنحضرت، گروهى از برجستگان شيعه كه شمارشان به چهل نفر مىرسد.
- افرادى پس از رحلت حضرت عسگرى(ع) مانند: ابوالأديان، حاجز بن يزيد وشاء، على بن مهزيار و محمد بن عثمان. شرح برخى از اين ملاقاتها مفصلاً بيان شده است.
مؤلف بر اين باور است كه گفتگو در مورد طول عمر امام عصر(ع) بحث سازنده و هدفدارى نيست و كسانى كه براى خدشهدار كردن اصل عقيده به وجود آنحضرت، به اين بهانهجويىها دست مىزنند، به نوعى حقستيزى پرداخته و خود را به ناآگاهى مىزنند. به نظر او اگر براستى مسأله طول عمر براى آنها مطرح است، چرا در مورد طول عمر حضرت خضر(ع) كه از زمان موسى(ع) تاكنون زنده است چون و چرا نمىكنند؟
بخش دوم كتاب دوران ظهور آنحضرت را به تصوير كشيده است. در اين بخشها، راز پنهان بودن زمان ظهور و آزمايش بندگان در آن، پيشگويىهاى بىاساسى كه در مورد ظهور شده است، نشانههاى ظهور از جمله سومين جنگ جهانى، خسوف و كسوف به تفصيل بيان شده است.
در ادامه مؤلف احتمالاتى در مورد حكمت مخفى بودن زمان ظهور بيان كرده و به توضيح آنها پرداخته است از جمله اينكه: 1- مؤمنان در همه قرون منتظر آنحضرت باشند تا براى اين انتظار پاداش برند؛2- اصل امتحان و آزمايش كه يكى از سنتهاى الهى است.
وى نشانههاى ظهور را به سه بخش تقسيم كرده است:
- نشانههاى عمومى كه از انحرافات گسترده فكرى، عقيدتى و عملى در سراسر جهان خبر مىدهند.
- علائمى كه نزديك ظهور پديدار مىگردند.
- نشانههايى كه در همان سال ظهور رخ خواهند داد: الف) علائم غيرقطعى؛ ب) علائم قطعى. هريك از اين علائم بعد از بيان، توضيح داده شدهاند.
مدعيان دروغين مهدويت از ديدگاه مؤلف، به چهار دسته تقسيم شدهاند:
- گروهى كه از نظر نسب، هويت، هدف و مذهب ناشناختهاند.
- گروهى كه با كارهاى جنونآميز، خويش را از نظرها ساقط كردند.
- برخى نام، نشان، دعوت و پيروانشان از صفحه روزگار به گونهاى محو شدهاند كه نشانى از آنها نيست.
- برخى نيز مردهاند اما نام و يادى از آنان هست و مؤلف، نظرى گذرا به زندگى و عملكرد شمارى از آنان افكندهاست.
بخش سوم كتاب به مسأله ظهور، حكومت آنحضرت و رجعت پس از ايشان پرداخته است. به نظر مؤلف، بحث چگونگى ظهور و مكان آن بسيار با اهميت بوده و روايات موجود در اين زمينه، ما را از هرگونه پيشگويى درمورد آن بىنياز مىكند. به عقيده وى ظهور يك واقعيت و قيام و نهضت، واقعيتى ديگر است كه از نظر مكانى و زمانى باهم متفاوتند. مؤلف ضمن بررسى و تحقيق در مورد اين دو امر بيان مىدارد: هنگامى كه در مورد اين دو، به احاديث مراجعه مىكنيم، با ناهماهنگى در برخى واژهها، اختلاف در نامها، حذف در برخى روايات و از همه بدتر با اغلاط و اشتباهات چاپى بسيارى روبرو مىگرديم كه تعدادى از آنها را از نظر لفظ و معنا متزلزل مىكنند؛ به همين جهت مؤلف سعى كرده است تا فشرده برخى روايات و مفهوم برخى ديگر را به گونهاى كه خود دريافت كرده است بياورد تا مباحث از هماهنگى و نظم بايستهاى برخوردار باشد.
مؤلف در پى پاسخ به اين پرسش كه آنحضرت چگونه حكومت خواهد كرد؟ مهمترين عامل نيكبختى يا نگونبختى جوامع را در قوانين و مقررات حاكم بر آنها دانسته و بيان مىكند كه حكومت امام مهدى(ع) بر دو محور استوار است: 1- وضع قوانين بر اساس تعاليم اسلام واقعى؛ 2- داورى براساس حق و عدالت.
در بحث رجعت، مؤلف ضمن بررسى آيات و روايات، آن را چنين تعريف مىكند كه: امامان(ع) و جمعى از كسانى كه از دنيا رفتهاند، بار ديگر پس از ظهور حضرت مهدى(ع) و پيش از شهادت ايشان، به اراده خداوند به اين جهان باز مىگردند كه اولين آنها امام حسين(ع) است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. پاورقىها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات اختصاص دارد.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- «امام مهدى(عج) در آينه قلم، كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، 1388، ج1، ص469.