۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
آيه فوق، در تبليغ رسالت پيامبر(ص) عموميت دارد. طبق ديدگاه قرطبى، از جانب شيعه، براى اين تبليغ، مخصصى وجود داشته و پيامبر(ص) برخى از آنچه دريافت كرده بود را بهخاطر ترس، به مردم نرساند. بنابراين، از ديدگاه قرطبى، شيعه به عموميت اين آيه اعتقادى ندارد. وى، بهزعم خود، با بيان آيه '''(يا أيها النبي حسبك الله)''' ....<ref>انفال / 64</ref>اين تخصيص را از آيه رفع كرده و در واقع، با توجه به آيات مشابه در محتوا، شبهه عدم تكميل رسالت را برطرف كرده است ....<ref>همان</ref> | آيه فوق، در تبليغ رسالت پيامبر(ص) عموميت دارد. طبق ديدگاه قرطبى، از جانب شيعه، براى اين تبليغ، مخصصى وجود داشته و پيامبر(ص) برخى از آنچه دريافت كرده بود را بهخاطر ترس، به مردم نرساند. بنابراين، از ديدگاه قرطبى، شيعه به عموميت اين آيه اعتقادى ندارد. وى، بهزعم خود، با بيان آيه '''(يا أيها النبي حسبك الله)''' ....<ref>انفال / 64</ref>اين تخصيص را از آيه رفع كرده و در واقع، با توجه به آيات مشابه در محتوا، شبهه عدم تكميل رسالت را برطرف كرده است ....<ref>همان</ref> | ||
شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى همرأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مىداند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] | شيعه در اين مسئله كه پيامبر(ص) تمامى رسالت خويش را به انجام رساند، با قرطبى همرأى است و اينكه هيچ چيز از آنچه به او تكليف شده بود كه به مردم برساند، فروگذار نكرد؛ فقط قرطبى معتقد است كه اين تبليغ، درباره زينب بنت جحش است. در واقع سبب نزول آيه را درباره وى مىداند، اما اعتقاد شيعه بر آن است كه اين رسالت، درباره اعلام ولايت [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] در روز غدير خم بوده است و براى اثبات اين سبب نزول، مدارك فراوانى ارائه مىكند ....<ref>همان</ref> | ||
شيعه كه قرطبى گاه و بىگاه او را به باد دشنام مىگيرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعايى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرك است و اساسا هرگاه وى، از شيعيان در كتاب خود نقل مطلبى مىكند، نيازى به ارائه سند نمىبيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است ....<ref>همان، ص 37</ref> | شيعه كه قرطبى گاه و بىگاه او را به باد دشنام مىگيرد، اتفاقا معتقد است تقيه، در احاديث پيامبر(ص) راه ندارد؛ چه رسد به اينكه پيامبر(ص) در رسالت خود تقيه كرده باشد و رسالت خود را كامل نكرده باشد. اينكه قرطبى چنين ادعايى درباره شيعه كرده است، بدون ارائه مدرك است و اساسا هرگاه وى، از شيعيان در كتاب خود نقل مطلبى مىكند، نيازى به ارائه سند نمىبيند؛ اگرچه خودش در مقدمه كتابش يكى از اصول خود را در اين تفسير، ذكر مأخذ معرفى كرده است ....<ref>همان، ص 37</ref> |
ویرایش