طبقات ناصری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ اوت ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - 'لالدين' به 'ل‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۸۳: خط ۸۳:
طبقات ناصرى قاضى منهاج سراج از دو جهت داراى ارزش تاريخى است.
طبقات ناصرى قاضى منهاج سراج از دو جهت داراى ارزش تاريخى است.


يكى اينكه قاضى خود شاهد وقايع و حوادثى بوده كه در زمان او اتفاق افتاده و ديده‌ها و شنيده‌ها را آنچنانكه بايد ضبط كرده و از سوى ديگر از تواريخ متعدد كسب اطلاع نموده و آنچه را كه مطالعه كرده و آنچه كه سينه به سينه بدو رسيده مورد استفاده قرار داده و در نتيجه تاريخى مفصل و جامع از زمان خلقت آدم تا عهد مولف به رشته تحرير در آورده، او ضمن اينكه از كتب گذشته سود برده و نيز مشاهدات خود را نگاشته است، در بيشتر فصول حرفهاى خود را از قول ثقات بازگو كرده است، مثلا-جماعتى از ثقات چنين روايت كرده‌اند/ثقات چنين روايت كرده‌اند/بدانكه ثقات در كتب حديث اشتراط ساعت قيامت روايت كرده‌اند، چنانكه صحيح سنن ابى داود سجستانى و كتاب بدء تاريخ مقدسى و تاريخ ابن هيصم نابى رحمهم الله و كتاب احداث الزمان، در اين كتاب خروج آن طايفه (مغول) مسطور و مرويست ص 643.
يكى اينكه قاضى خود شاهد وقايع و حوادثى بوده كه در زمان او اتفاق افتاده و ديده‌ها و شنيده‌ها را آنچنانكه بايد ضبط كرده و از سوى ديگر از تواريخ متعدد كسب اطلاع نموده و آنچه را كه مطالعه كرده و آنچه كه سينه به سينه بدو رسيده مورد استفاده قرار داده و در نتيجه تاريخى مفصل و جامع از زمان خلقت آدم تا عهد مؤلف به رشته تحرير در آورده، او ضمن اينكه از كتب گذشته سود برده و نيز مشاهدات خود را نگاشته است، در بيشتر فصول حرفهاى خود را از قول ثقات بازگو كرده است، مثلا-جماعتى از ثقات چنين روايت كرده‌اند/ثقات چنين روايت كرده‌اند/بدانكه ثقات در كتب حديث اشتراط ساعت قيامت روايت كرده‌اند، چنانكه صحيح سنن ابى داود سجستانى و كتاب بدء تاريخ مقدسى و تاريخ ابن هيصم نابى رحمهم الله و كتاب احداث الزمان، در اين كتاب خروج آن طايفه (مغول) مسطور و مرويست ص 643.


همين روش را [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در كتاب سيره جلال‌الدين منكبرنى دنبال كرده و در همه جاى كتابش مى‌گويد: نقله اخبار چنين گفته‌اند كه... سيره جلال‌الدين، طبقات ناصرى در واقع منبع مهم و ماخذ مقتنى است كه براى مراجعه كننده اعتبار فراوانى دارد. مخصوصا طبقه بيست و سوم تا آخر كه معتبرترين اخبار درباره فتنه مغول و هجوم اين قوم وحشى و غارت و چپاول آنان است و چگونگى سلطنت محمد خوارزمشاه و جنگ جلال‌الدين با قوم خونخوار مغول.
همين روش را [[نسوی، محمد بن احمد|نسوى]] در كتاب سيره جلال‌الدين منكبرنى دنبال كرده و در همه جاى كتابش مى‌گويد: نقله اخبار چنين گفته‌اند كه... سيره جلال‌الدين، طبقات ناصرى در واقع منبع مهم و ماخذ مقتنى است كه براى مراجعه كننده اعتبار فراوانى دارد. مخصوصا طبقه بيست و سوم تا آخر كه معتبرترين اخبار درباره فتنه مغول و هجوم اين قوم وحشى و غارت و چپاول آنان است و چگونگى سلطنت محمد خوارزمشاه و جنگ جلال‌الدين با قوم خونخوار مغول.
خط ۹۱: خط ۹۱:
مصحح فاضل كتاب استاد عبدالحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كرده‌اند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مى‌پردازيم.
مصحح فاضل كتاب استاد عبدالحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كرده‌اند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مى‌پردازيم.


تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبدالرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مولف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخرالدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و دهها كتاب ديگر.
تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبدالرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مؤلف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخرالدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و دهها كتاب ديگر.


علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد:
علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد:
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:




از لحاظ جنبه‌هاى تاريخ نگارى مولانا قاضى بر عكس ابوالفضل بيهقى كه شجاع و نترس و بيباك است و از اظهار حقايق باكى ندارد او طرف احتياط و اعتدال و ميانه روى را رعايت كرده و صراحت لهجه و شهامت كلامى كه بيهقى داشته قاضى نداشته است. استاد حبيبى مى‌گويند: منهاج سراج در صراحت لهجه از اسلاف خويش چون بيهقى پيروى نكرده (وى شخصى بود نهايت محتاط و مداح و جز مراتب سپاس و ستايش بزرگان و ملوك چيزى را ننگاشته و جنبه تنقيد را از تاريخ نگارى خويش دور داشت و در اكثر فصول و پايان ابحاث، دعاى غير مستجاب، حيات دائمى پادشاه و ملوك و امرا را بر خود لازم داشت. بنابراين كتاب وى با تألیف گرانبها و ارجمند بيهقى همدوش و همباز قرار داد نمى‌توانيم ص 770 ترجمه مولف.
از لحاظ جنبه‌هاى تاريخ نگارى مولانا قاضى بر عكس ابوالفضل بيهقى كه شجاع و نترس و بيباك است و از اظهار حقايق باكى ندارد او طرف احتياط و اعتدال و ميانه روى را رعايت كرده و صراحت لهجه و شهامت كلامى كه بيهقى داشته قاضى نداشته است. استاد حبيبى مى‌گويند: منهاج سراج در صراحت لهجه از اسلاف خويش چون بيهقى پيروى نكرده (وى شخصى بود نهايت محتاط و مداح و جز مراتب سپاس و ستايش بزرگان و ملوك چيزى را ننگاشته و جنبه تنقيد را از تاريخ نگارى خويش دور داشت و در اكثر فصول و پايان ابحاث، دعاى غير مستجاب، حيات دائمى پادشاه و ملوك و امرا را بر خود لازم داشت. بنابراين كتاب وى با تألیف گرانبها و ارجمند بيهقى همدوش و همباز قرار داد نمى‌توانيم ص 770 ترجمه مؤلف.


مولانا از بدو كتاب تا اتمام آن تماما آداب دربار ملوك و سلاطين فعال ما يشاء را نگاه داشت و در ضبط حوادث از صراحت لهجه اعراض نمود و از صداقت محض كار نگرفت و از لف نوشته‌هاى او بر ميآيد كه در مقابل هر مدحى طمعى كرد و ثناى ملوك را بر اساس منافع شخصى خود نهاد كه از سراپاى عبارات كتابش هويدا است ص 770، نمونه‌هاى زيادى را مى‌توان، از كتاب بعنوان شاهد آورد كه در مدح امرا و حكام و حتى خونخواران مغول گفته است و در حقيقت درّ لفظ درى را در پاى خوكان ريخته است.
مولانا از بدو كتاب تا اتمام آن تماما آداب دربار ملوك و سلاطين فعال ما يشاء را نگاه داشت و در ضبط حوادث از صراحت لهجه اعراض نمود و از صداقت محض كار نگرفت و از لف نوشته‌هاى او بر ميآيد كه در مقابل هر مدحى طمعى كرد و ثناى ملوك را بر اساس منافع شخصى خود نهاد كه از سراپاى عبارات كتابش هويدا است ص 770، نمونه‌هاى زيادى را مى‌توان، از كتاب بعنوان شاهد آورد كه در مدح امرا و حكام و حتى خونخواران مغول گفته است و در حقيقت درّ لفظ درى را در پاى خوكان ريخته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش