سعیدی، احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سبحانى' به 'سبحانى ')
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    همزمان با دوره دبيرستان، مسئله مهم تجاوز صدام به انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پيش آمد كه طبق وظيفه دينى و ملى خود و براى دفاع از اسلام و انقلاب و ميهن اسلامى، به فرمان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] عزيز، طى چهار مرحله توفيق حضور در جبهه را داشتم و بهترين دوره عمرم را و شيرين‌ترين لحظه‌هاى زندگى‌ام را سپرى كردم كه هيچگاه فراموش نخواهم كرد؛ چه در سرماى كردستان و چه در گرماى خوزستان، در آن حال و هواى ملكوتى و در كنار رزمندگان اسلام و با دوستان شهيدم كه هميشه به يادشان هستم. تا آن‌گاه كه بعد از عمليات بدر و در جاده خندق از جزاير مجنون، جانباز شدم. با ادامه تحصيل و اخذ ديپلم، دوباره هواى حوزه و طلبگى را كردم. اين بار به قم آمدم، امتحان دادم و پذيرفته شدم؛ ولى چون در امتحان كنكور هم شركت كرده بودم و در سهميه جانبازان رتبه ده را آوردم، به فرموده پدر و مادرم در سال 1366ش به دانشگاه رفتم، رشته حقوق قضايى دانشگاه شيراز؛ البته در دانشگاه امام صادق(ع) تهران هم قبول شده بودم كه يك ماه هم در آنجا مشغول تحصيل بودم. به هر حال در دانشگاه شيراز و در كنار دروس آنجا با يكى از دوستان طلبه به نام جناب آقاى رستگار كه در حوزه شيراز و دانشجو هم بود آشنا شدم و مشغول كتاب سيوطى گرديدم. تا اينكه در سال 70، از شيراز مرخص شدم. النهايه در سال 71-70 و پس از اخذ مدرك ليسانس، به قم آمدم و به آرزوى ديرينه‌ام رسيدم و رسماً طلبه حوزه علميه قم شدم و در مدرسه‌اى كه اكثر طلاب آن جانباز بودند و به همت جناب حجت الاسلام دكتر ساريخانى و كمك بنياد جانبازان و همكارى حوزه تأسيس شده بود، مستقر شدم. دروس مقدمات: دروس صرف و نحو و ادبيات عرب و منطق و [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]]  و اصول را تقريباً هر سال دو پايه در مدرسه علميه جانبازان در محضر اساتيد بزرگوار گذراندم.
    همزمان با دوره دبيرستان، مسئله مهم تجاوز صدام به انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پيش آمد كه طبق وظيفه دينى و ملى خود و براى دفاع از اسلام و انقلاب و ميهن اسلامى، به فرمان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] عزيز، طى چهار مرحله توفيق حضور در جبهه را داشتم و بهترين دوره عمرم را و شيرين‌ترين لحظه‌هاى زندگى‌ام را سپرى كردم كه هيچگاه فراموش نخواهم كرد؛ چه در سرماى كردستان و چه در گرماى خوزستان، در آن حال و هواى ملكوتى و در كنار رزمندگان اسلام و با دوستان شهيدم كه هميشه به يادشان هستم. تا آن‌گاه كه بعد از عمليات بدر و در جاده خندق از جزاير مجنون، جانباز شدم. با ادامه تحصيل و اخذ ديپلم، دوباره هواى حوزه و طلبگى را كردم. اين بار به قم آمدم، امتحان دادم و پذيرفته شدم؛ ولى چون در امتحان كنكور هم شركت كرده بودم و در سهميه جانبازان رتبه ده را آوردم، به فرموده پدر و مادرم در سال 1366ش به دانشگاه رفتم، رشته حقوق قضايى دانشگاه شيراز؛ البته در دانشگاه امام صادق(ع) تهران هم قبول شده بودم كه يك ماه هم در آنجا مشغول تحصيل بودم. به هر حال در دانشگاه شيراز و در كنار دروس آنجا با يكى از دوستان طلبه به نام جناب آقاى رستگار كه در حوزه شيراز و دانشجو هم بود آشنا شدم و مشغول كتاب سيوطى گرديدم. تا اينكه در سال 70، از شيراز مرخص شدم. النهايه در سال 71-70 و پس از اخذ مدرك ليسانس، به قم آمدم و به آرزوى ديرينه‌ام رسيدم و رسماً طلبه حوزه علميه قم شدم و در مدرسه‌اى كه اكثر طلاب آن جانباز بودند و به همت جناب حجت الاسلام دكتر ساريخانى و كمك بنياد جانبازان و همكارى حوزه تأسيس شده بود، مستقر شدم. دروس مقدمات: دروس صرف و نحو و ادبيات عرب و منطق و [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]]  و اصول را تقريباً هر سال دو پايه در مدرسه علميه جانبازان در محضر اساتيد بزرگوار گذراندم.


    دروس سطح [[كتاب المكاسب|مكاسب]]  و [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]]  و [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|[[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] ]]  را نزد حضرات بزرگوار: استاد مرحوم فاضل هرندى، استاد نكونام، استاد خسروشاهى، استاد اعتمادى گذراندم.
    دروس سطح [[كتاب المكاسب|مكاسب]]  و [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]]  و [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]]   را نزد حضرات بزرگوار: استاد مرحوم فاضل هرندى، استاد نكونام، استاد خسروشاهى، استاد اعتمادى گذراندم.


    دروس خارج فقه و اصول خود را نيز از محضر آيات عظام استفاده نمودم: در محضر حضرات آيات [[سبحانی تبریزی، جعفر|سبحانى]] ، [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، تبريزى، [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] و [[وحید خراسانی، حسین|وحيد خراسانى]] . بيش از ده سال درس تفسير حضرت آیت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، البته به طور پراكنده. دروس خارج حضرت حجت الاسلام و المسلمين [[عابدی، احمد|دكتر احمد عابدى]] كه از سال 1386 تا كنون ادامه دارد. درس خارج فقه (حج و [[كتاب المكاسب|مكاسب]]  محرمه) آیت‌الله محمدى كه از سال 1384 تا كنون شركت مى‌كنم.
    دروس خارج فقه و اصول خود را نيز از محضر آيات عظام استفاده نمودم: در محضر حضرات آيات [[سبحانی تبریزی، جعفر|سبحانى]] ، [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، تبريزى، [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] و [[وحید خراسانی، حسین|وحيد خراسانى]] . بيش از ده سال درس تفسير حضرت آیت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، البته به طور پراكنده. دروس خارج حضرت حجت الاسلام و المسلمين [[عابدی، احمد|دكتر احمد عابدى]] كه از سال 1386 تا كنون ادامه دارد. درس خارج فقه (حج و [[كتاب المكاسب|مكاسب]]  محرمه) آیت‌الله محمدى كه از سال 1384 تا كنون شركت مى‌كنم.

    نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۵۲

    سعیدی، احمد
    نام سعیدی، احمد
    نام های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت
    اساتید
    برخی آثار اوصاف المهدي(عج)
    کد مؤلف AUTHORCODE5468AUTHORCODE


    احمد سعيدى از جمله نويسندگانى است كه زندگينامه خود را به رشته تحرير درآورده است. آنچه در ذيل مى‌آيد زندگينامه خود نوشت اوست:

    «آنچه از تاريخ تولدم در شناسنامه درج شده، اول خرداد سال 1346ش است لكن تاريخ دقيق آن به فرموده مادر گرامى‌ام بيست‌وسوم ماه مبارك رمضان آن سال مى‌باشد. در شهر تاريخى بسطام كه اكنون از توابع شهرستان شاهرود محسوب مى‌شود. دوره‌هاى دبستان و راهنمايى و دبيرستان را در شهر خودم و در جوار بارگاه امام‌زاده محمد فرزند امام جعفر صادق(ع) گذراندم. در ابتداى دوره دبيرستان علاقمند به حوزه و روحانيت شدم و با دو سه نفر از دوستان به حوزه علميه شاهرود مراجعه كردم ولى به فرمايش پدر گرامى‌ام كه فعلاً مدرك ديپلم را اخذ كن و سپس به حوزه برو، به دبيرستان برگشتم. لكن همزمان و به‌طور پراكنده در مدرسه علميه شاهرخيه بسطام كه بسيار باقدمت است در خدمت حضرت حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج شيخ عبدالرسول حسنى و چند نفر از دوستان طلبه به فراگيرى جامع المقدمات مشغول شدم و يكى دو تابستان را هم در حجره آن مدرسه ساكن بودم.

    همزمان با دوره دبيرستان، مسئله مهم تجاوز صدام به انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پيش آمد كه طبق وظيفه دينى و ملى خود و براى دفاع از اسلام و انقلاب و ميهن اسلامى، به فرمان امام خمينى عزيز، طى چهار مرحله توفيق حضور در جبهه را داشتم و بهترين دوره عمرم را و شيرين‌ترين لحظه‌هاى زندگى‌ام را سپرى كردم كه هيچگاه فراموش نخواهم كرد؛ چه در سرماى كردستان و چه در گرماى خوزستان، در آن حال و هواى ملكوتى و در كنار رزمندگان اسلام و با دوستان شهيدم كه هميشه به يادشان هستم. تا آن‌گاه كه بعد از عمليات بدر و در جاده خندق از جزاير مجنون، جانباز شدم. با ادامه تحصيل و اخذ ديپلم، دوباره هواى حوزه و طلبگى را كردم. اين بار به قم آمدم، امتحان دادم و پذيرفته شدم؛ ولى چون در امتحان كنكور هم شركت كرده بودم و در سهميه جانبازان رتبه ده را آوردم، به فرموده پدر و مادرم در سال 1366ش به دانشگاه رفتم، رشته حقوق قضايى دانشگاه شيراز؛ البته در دانشگاه امام صادق(ع) تهران هم قبول شده بودم كه يك ماه هم در آنجا مشغول تحصيل بودم. به هر حال در دانشگاه شيراز و در كنار دروس آنجا با يكى از دوستان طلبه به نام جناب آقاى رستگار كه در حوزه شيراز و دانشجو هم بود آشنا شدم و مشغول كتاب سيوطى گرديدم. تا اينكه در سال 70، از شيراز مرخص شدم. النهايه در سال 71-70 و پس از اخذ مدرك ليسانس، به قم آمدم و به آرزوى ديرينه‌ام رسيدم و رسماً طلبه حوزه علميه قم شدم و در مدرسه‌اى كه اكثر طلاب آن جانباز بودند و به همت جناب حجت الاسلام دكتر ساريخانى و كمك بنياد جانبازان و همكارى حوزه تأسيس شده بود، مستقر شدم. دروس مقدمات: دروس صرف و نحو و ادبيات عرب و منطق و لمعه و اصول را تقريباً هر سال دو پايه در مدرسه علميه جانبازان در محضر اساتيد بزرگوار گذراندم.

    دروس سطح مكاسب و رسائل و كفايه را نزد حضرات بزرگوار: استاد مرحوم فاضل هرندى، استاد نكونام، استاد خسروشاهى، استاد اعتمادى گذراندم.

    دروس خارج فقه و اصول خود را نيز از محضر آيات عظام استفاده نمودم: در محضر حضرات آيات سبحانى ، فاضل لنكرانى، تبريزى، جوادى آملى و وحيد خراسانى . بيش از ده سال درس تفسير حضرت آیت‌الله جوادى آملى، البته به طور پراكنده. دروس خارج حضرت حجت الاسلام و المسلمين دكتر احمد عابدى كه از سال 1386 تا كنون ادامه دارد. درس خارج فقه (حج و مكاسب محرمه) آیت‌الله محمدى كه از سال 1384 تا كنون شركت مى‌كنم.

    همزمان با تحصيل و به‌طور متفرقه، برخى از دروس صرف و نحو و ادبيات عرب و منطق و گاه لمعه را در مدرسه و منزل و حرم مطهر حضرت معصومه(س) تدريس نموده‌ام.

    در كنار تحصيل و از حدود سال 1382 كه توفيق خدمت در مسجد مقدس جمكران به صورت خادم افتخارى نصيب اينجانب شد، در واحد پژوهش انتشارات مسجد مشغول خدمت به امام زمان(عج) مى‌باشم در ويرايش و تصحيح و تحقيق متون دينى و اسلامى كه جهت چاپ ارائه مى‌شود، همكارى مى‌كنم. نتيجه فعاليت هاى شخصى اينجانب، گردآورى، تألیف و چاپ كتاب هايى است كه فهرست آن ارائه شده است. بخشى از وقت خود را نيز در موسسه علمى پژوهشى تعالى كه توسط دوستان روحانى جانباز و زير نظر استاد دكتر عابدى تاسيس شده، در كنار طلاب جانباز مى‌باشم كه در زمينه احياى نسخ خطى فعاليت مى‌كند.»

    آثار

    1. آثار و بركات دعا براى امام زمان(عج)؛
    2. از خدا چه بخواهيم؛
    3. اوصاف الرسول(ص) (اسامى و القاب)؛
    4. اوصاف المهدى(عج)؛
    5. اوصاف اميرالمؤمنين(ع)؛
    6. پيمان منتظران؛
    7. چرايى نماز و برخى از احكام؟؛
    8. چهل حديث برگزيده پيامبر اعظم(ص)؛
    9. دستوراتى از قرآن: خدا از ما چه مى خواهد؟؛
    10. روزشمار تاريخ پيامبراعظم(ص)؛
    11. مهدى موعود در كلام پيامبر موعود(ص)؛
    12. نشانه‌هايى از مهدى(ع)؛
    13. همراه با مهدى منتظر(عج): بررسى تطبيقى مهدويت در انديشه شيعه و سنى.

    و بيش از 25 مقاله در موضوعات مختلف.

    منبع مقاله

    پايگاه انديشوران حوزه؛ نخستين بانك اطلاعات محققان حوزوى صفحه شخصى پديدآور.


    وابسته‌ها

    اوصاف المهدي(عج)