۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''المسلك في أصول الدين''' مهمترين اثر [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] است كه در كلام نگاشته است. او در مقدمۀ كتاب مىگويد: چون ديدم تحقيق در علم عقائد از نفيسترين كارها و گرانبهاترين امور است؛ به طورى كه بر هر صاحب فكرى واجب است در آن غور و حقائق آن را كشف كند، لذا اين كتاب را تأليف نمودم.....<ref>ص1</ref> | '''المسلك في أصول الدين''' مهمترين اثر [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] است كه در كلام نگاشته است. او در مقدمۀ كتاب مىگويد: چون ديدم تحقيق در علم عقائد از نفيسترين كارها و گرانبهاترين امور است؛ به طورى كه بر هر صاحب فكرى واجب است در آن غور و حقائق آن را كشف كند، لذا اين كتاب را تأليف نمودم.....<ref>ص1</ref> | ||
مؤلف شيوۀ تحقيق در كلام را متعدد دانسته و قائل است كه شيوه و منهج متأخرين معتزله بهترين شيوه براى تحقيق در علم عقائد مىباشد. لذا مؤلف مطالب اين كتاب را براساس شيوۀ ياد شده نگاشته است. او سعى نموده مطالب و آراء خود را كاملا منسجم، ولى به صورت مختصر بيان كند. چنانكه گفته است «اين كتاب را به صورت مختصر نوشتم تا مدخلى باشد براى كتب مطول كلامى»....<ref>ص2</ref>اسم كتاب در رجال ابن داود «المسلك | مؤلف شيوۀ تحقيق در كلام را متعدد دانسته و قائل است كه شيوه و منهج متأخرين معتزله بهترين شيوه براى تحقيق در علم عقائد مىباشد. لذا مؤلف مطالب اين كتاب را براساس شيوۀ ياد شده نگاشته است. او سعى نموده مطالب و آراء خود را كاملا منسجم، ولى به صورت مختصر بيان كند. چنانكه گفته است «اين كتاب را به صورت مختصر نوشتم تا مدخلى باشد براى كتب مطول كلامى»....<ref>ص2</ref>اسم كتاب در رجال ابن داود «المسلك في اصول الدين» ثبت شده است و در آغاز نسخۀ خطى «كتاب المسلك في علم الكلام» ثبت شده و در آخر تنها نسخۀ خطى اين كتاب آمده است «كم كتاب المسلك في علم الاصول»....<ref>ص3</ref>تاريخ نگارش اين اثر مشخص نمىباشد. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
مطالب كتاب به طور كلى به چهار قسمت اصلى تقسيم مىشوند كه مؤلف آنها را با تعبير النظر الاول و...بيان نموده است. هر يك از ابواب به فصولى تقسيم مىشوند: | مطالب كتاب به طور كلى به چهار قسمت اصلى تقسيم مىشوند كه مؤلف آنها را با تعبير النظر الاول و...بيان نموده است. هر يك از ابواب به فصولى تقسيم مىشوند: | ||
النظر الاول | النظر الاول في التوحيد: در اين بخش مؤلف مباحث مربوط به توحيد را مورد بررسى قرار مىدهد. او تمام مباحث توحيد را در سه فصل كه عبارتند از: اثبات علم به صانع، صفات ثبوتيۀ حضرت حق و صفات سلبيه خداوند بيان مىكند. | ||
او براى اثبات صانع به برهان حدوث استناد كرده و صفات ثبوتيه را به دو قسم تقسيم مىنمايد كه عبارتند از صفات ذات و صفات اضافه و از تكتك آنها بحث مىكند. | او براى اثبات صانع به برهان حدوث استناد كرده و صفات ثبوتيه را به دو قسم تقسيم مىنمايد كه عبارتند از صفات ذات و صفات اضافه و از تكتك آنها بحث مىكند. | ||
النظر الثانى | النظر الثانى في افعاله سبحانه و تعالى: در اين باب به مباحث زير پرداخته شده است: افعال خداوند، افعال انسان، حسن و قبح عقلى و اين كه خداوند فعل قبيح انجام نمىدهد. او بخشى از مباحث را به عنوان فروع مباحث عدل مطرح كرده است كه عبارتند از: تكليف، الطاف، الام و اعواض، آجال و ارزاق و اسعار، وعده و وعيد مؤلف مباحث مربوط به معاد را در همين جا مطرح مىكند. | ||
النظر الثالث | النظر الثالث في النبوات: مؤلف مباحث مربوط به نبوت را در سه فصل بيان مىكند. او در فصل اول از اين باب نبوت را تعريف كرده و در فصل دوم صفات نبى را بيان مىنمايد. در فصل سوم آنچه را كه مىتواند بر صدق مدعاى پيامبر دلالت كند، بيان مىكند و معجزات پيامبر(ص) را شرح مىدهد. | ||
النظر الرابع | النظر الرابع في الامامة: اين بخش از سه فصل تشكيل يافته كه عبارتند از: بيان حقيقت امامت و اثبات وجوب آن، صفات امام و راه شناخت امام. | ||
مؤلف در ذيل فصل سوم چهار مقصد بيان كرده و در آنها اثبات مىكند كه امام بعد از نبى(ص) حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] مىباشد. او همچنين ادلهاى كه بر امامت ابوبكر از طرف اهل تسنن اقامه شده است را ابطال مىكند و اثبات مىكند كه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] افضل بوده و افضليت ابوبكر را نفى مىكند. | مؤلف در ذيل فصل سوم چهار مقصد بيان كرده و در آنها اثبات مىكند كه امام بعد از نبى(ص) حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] مىباشد. او همچنين ادلهاى كه بر امامت ابوبكر از طرف اهل تسنن اقامه شده است را ابطال مىكند و اثبات مىكند كه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] افضل بوده و افضليت ابوبكر را نفى مىكند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
شيوۀ كتاب: مؤلف همچنانكه در اول كتاب گفته است، «اما بعد فانه لما كان الخوض | شيوۀ كتاب: مؤلف همچنانكه در اول كتاب گفته است، «اما بعد فانه لما كان الخوض في تحقيق العقائد من انفس الفوائد و اعز الفرائد وجب على كل ذى فطنة أن يصرف رويته الى استخراج حقائقها و كشف غوامضها و دقائقها و لما كانت الطرق الى ذلك مختلفة و الوسائل اليه منكرة و معرفة وجب أن نسلك اتمها تحقيقا و اوضحها مسلكا و طريقا و هو النهج الذى سلكه متأخروا المعتزلة» از شيوۀ متأخرين معتزله براى بيان مطالب عقائد استفاده نموده كه احتمالا مراد كتب قاضى عبدالجبار همدانى باشد. | ||
او شيوۀ خود را چنين توصيف مىكند «رأيت أن املى مختصرا يقصر عن هجنة التطويل و يرتفع عن لكنة التقليل يكون مدخلا الى مطول كتبهم و موصلا الى تحصيل مذاهبهم»....<ref>ص4</ref> | او شيوۀ خود را چنين توصيف مىكند «رأيت أن املى مختصرا يقصر عن هجنة التطويل و يرتفع عن لكنة التقليل يكون مدخلا الى مطول كتبهم و موصلا الى تحصيل مذاهبهم»....<ref>ص4</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
2-انقطاع عذاب اخروى: مؤلف مىگويد، در اين كه عذاب فساق در آخرت ابدى است يا منقطع مىشود، دو قول است. عدهاى قائل شدهاند آنها در عذاب خالد خواهند بود و استناد كردهاند به اين آيات'''«يدخله نارا خالدا فيها»''' و '''«فجزاؤه جهنم خالدا فيها»''' و عدهاى قائل شدهاند، عذاب آنها منقطع مىشود و به آياتى همچون'''«من جاء بالسيئة فلا يجزى الامثلها»،''' '''«من يعمل سوءا يجز به»''' و...استناد نمودهاند. | 2-انقطاع عذاب اخروى: مؤلف مىگويد، در اين كه عذاب فساق در آخرت ابدى است يا منقطع مىشود، دو قول است. عدهاى قائل شدهاند آنها در عذاب خالد خواهند بود و استناد كردهاند به اين آيات'''«يدخله نارا خالدا فيها»''' و '''«فجزاؤه جهنم خالدا فيها»''' و عدهاى قائل شدهاند، عذاب آنها منقطع مىشود و به آياتى همچون'''«من جاء بالسيئة فلا يجزى الامثلها»،''' '''«من يعمل سوءا يجز به»''' و...استناد نمودهاند. | ||
مؤلف در جمع اين دو گروه به انقطاع عذاب قائل شده و مىگويد، «فاذن الحق ان الآيات المذكورة | مؤلف در جمع اين دو گروه به انقطاع عذاب قائل شده و مىگويد، «فاذن الحق ان الآيات المذكورة في غاية التعارض لكن مع تعارضها يكون الترجيح لجانب من يقول بانقطاع عقابه لانه مصير الى الاصل و انسب بالعدل» ....<ref>ص5</ref> | ||
==نسخه شناسى== | ==نسخه شناسى== |
ویرایش