۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
استنباط شده است كه كتاب التمهيد براى پسر عضد الدوله تأليف شده است، ولى چنين مطلبى از مقدمۀ التمهيد بر نمىآيد؛بلكه ظاهر مقدمه مىرساند كه كتاب براى خود عضد الدوله تأليف شده است و در آن اشارههاى زيركانه است به اينكه عضد الدوله به مذهب باقلاّنى نبوده است، مانند جمله دعائيّۀ «منّ بارشاده و هداه» و نظاير آن.اما در همين مقدمه بصراحت مىگويد كه در اين كتاب از «خلاف ميان اهل حق...و رافضه و از مناقب صحابه و فضايل ائمّۀ اربعه...» سخن خواهد گفت.كتاب التمهيد دوبار به طبع رسيده است:بار اول در قاهره در 1947 با مقدمۀ عبدالهادى ابوريده و محمود خضيرى كه از روى نسخۀ ناقص پاريس چاپ شده است و به همين جهت قسمت مهمى از مطالب كتاب را ندارد؛پس از آن،در سال 1957، ريچارد جوزف مكارتى آن را دوباره نشر و نقص آن را از روى نسخ خطى ديگر تكميل كرد، اما قسمت امامت را منتشر نكرد. | استنباط شده است كه كتاب التمهيد براى پسر عضد الدوله تأليف شده است، ولى چنين مطلبى از مقدمۀ التمهيد بر نمىآيد؛بلكه ظاهر مقدمه مىرساند كه كتاب براى خود عضد الدوله تأليف شده است و در آن اشارههاى زيركانه است به اينكه عضد الدوله به مذهب باقلاّنى نبوده است، مانند جمله دعائيّۀ «منّ بارشاده و هداه» و نظاير آن.اما در همين مقدمه بصراحت مىگويد كه در اين كتاب از «خلاف ميان اهل حق...و رافضه و از مناقب صحابه و فضايل ائمّۀ اربعه...» سخن خواهد گفت.كتاب التمهيد دوبار به طبع رسيده است:بار اول در قاهره در 1947 با مقدمۀ عبدالهادى ابوريده و محمود خضيرى كه از روى نسخۀ ناقص پاريس چاپ شده است و به همين جهت قسمت مهمى از مطالب كتاب را ندارد؛پس از آن،در سال 1957، ريچارد جوزف مكارتى آن را دوباره نشر و نقص آن را از روى نسخ خطى ديگر تكميل كرد، اما قسمت امامت را منتشر نكرد. | ||
#اعجاز القرآن، كه چندين بار در قاهره به چاپ رسيده است و چاپ منقّح آن با مقدمهاى در شرح حال باقلاّنى و تأليفات او به قلم سيد احمد صقر در 1954 در قاهره صورت گرفته است. | #اعجاز القرآن، كه چندين بار در قاهره به چاپ رسيده است و چاپ منقّح آن با مقدمهاى در شرح حال باقلاّنى و تأليفات او به قلم سيد احمد صقر در 1954 در قاهره صورت گرفته است. | ||
#الانصاف | #الانصاف في اسباب الخلاف،در علم كلام، كه در 1369 در قاهره به طبع رسيده است و، به گفتۀ احمد صقر (در مقدمۀ اعجاز القرآن،ص 51)همان «رسالة الحرّة» است. | ||
#الانتصار لصّحة نقل القرآن و الردّ على من نحله الفساد بزيادة او نقصان (براى نسخ خطى آن-سزگين،ج 1،ص 609). | #الانتصار لصّحة نقل القرآن و الردّ على من نحله الفساد بزيادة او نقصان (براى نسخ خطى آن-سزگين،ج 1،ص 609). | ||
#[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]] و المقنع | #[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]] و المقنع في معرفة اصولالدين (سزگين، همانجا). | ||
#مناقب الائمّة و نقض المطاعن على سلف الأمّة(مقدمۀ احمد صقر،ص 48). | #مناقب الائمّة و نقض المطاعن على سلف الأمّة(مقدمۀ احمد صقر،ص 48). | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
از عقايد خاص باقلاّنى، كه با عقيدۀ اشعرى مخالفت دارد، يكى دربارۀ صفت «بقا» براى خداوند است.باقلاّنى معتقد بوده است كه «بقا» وصفى زائد بر ذات نيست و ازينرو، به گفتۀ غزالى (ص 131)، بعضى از اشاعره او را «تكفير» کردهاند. | از عقايد خاص باقلاّنى، كه با عقيدۀ اشعرى مخالفت دارد، يكى دربارۀ صفت «بقا» براى خداوند است.باقلاّنى معتقد بوده است كه «بقا» وصفى زائد بر ذات نيست و ازينرو، به گفتۀ غزالى (ص 131)، بعضى از اشاعره او را «تكفير» کردهاند. | ||
يكى از كسانى كه باقلاّنى را تكفير كرده و او را جاهل خوانده و دشنامهاى ديگر نيز به او داده است [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] (متوفى 456) است در كتاب الفصل | يكى از كسانى كه باقلاّنى را تكفير كرده و او را جاهل خوانده و دشنامهاى ديگر نيز به او داده است [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] (متوفى 456) است در كتاب الفصل في الملل و الاهواء و النّحل كه بخصوص در جلد چهارم،در مواضع متعدد، او را به باد انتقاد گرفته است.حملات او به ارباب مذاهب ديگر، از جمله اشاعره كه باقلاّنى خود شاخص آنهاست، بسيار تند و از طريق اعتدال خارج است و ذكر آنها در اينجا ضرورت ندارد.[1] | ||
(1) منبع:دانشنامه جهان اسلام،ج 1،ص 6-642، عباس زرياب. | (1) منبع:دانشنامه جهان اسلام،ج 1،ص 6-642، عباس زرياب. |
ویرایش