ابن دقماق، ابراهیم بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
«ابن دُقْماق، | «ابن دُقْماق، صارم الدين ابراهيم بن محمد بن آيدَمر العلائى» (ح 750-809ق)، مورخ حنفىمذهب است. وى در قاهره ديده به جهان گشود و همان جا درگذشت (دُقماق و تُخماق، واژهاى تركى به معنى چكش بزرگ چوبى است). پدر بزرگ آيدمر، عز الدين دقماق (د 734ق)، نقيب لشكر و از اميران ملك ناصر محمد بن قلاوون، از فرماندهان مماليك مصر بود. | ||
ابراهيم، نخست در زُمره نظاميان درآمد، سپس به تحصيل علاقهمند شد و نزد برخى از فقهاى حنفى فقه آموخت، آنگاه به ادبيات روى آورد و سرانجام، علم تاريخ را برگزيد و در آن مهارت يافت و آثار بسيار ارزشمندى در اين زمينه تأليف كرد. | ابراهيم، نخست در زُمره نظاميان درآمد، سپس به تحصيل علاقهمند شد و نزد برخى از فقهاى حنفى فقه آموخت، آنگاه به ادبيات روى آورد و سرانجام، علم تاريخ را برگزيد و در آن مهارت يافت و آثار بسيار ارزشمندى در اين زمينه تأليف كرد. | ||
[[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]]، مجموعه تأليفات و نوشتههاى او را بيش از 200 مىداند. در اواخر عمر، مدتى به سمت والى شهر دِمياط منصوب شد، اما پس از اندكى از مقام خود معزول گرديد و به قاهره بازگشت. وى كه يك حنفى متعصب بود، به اتهام نقل مطلبى توهينآميز عليه امام شافعى، از سوى | [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]]، مجموعه تأليفات و نوشتههاى او را بيش از 200 مىداند. در اواخر عمر، مدتى به سمت والى شهر دِمياط منصوب شد، اما پس از اندكى از مقام خود معزول گرديد و به قاهره بازگشت. وى كه يك حنفى متعصب بود، به اتهام نقل مطلبى توهينآميز عليه امام شافعى، از سوى جلال الدين قاضى شافعى قاهره، مورد بازپرسى و محاكمه قرار گرفت و با اينكه اين اتهام را رد كرد و يادآورى نمود كه مطلب مورد نظر را از کتابى كه نزد خاندان طرابلسى بوده، نقل كرده است، به حكم قاضى، تعزير و زندانى شد. | ||
با وجود اينكه ابن دُقماق، آثار متعددى به رشته تحرير درآورد، اما از ادبيات عرب بهره كافى نداشت و در نوشتن، از زبان عاميانه استفاده مىكرد. سرانجام، پس از حدود 60 سال زندگى، در ذىحجه 809ق درگذشت. حاجى خليفه، در چندين جاى کتاب خود، سال درگذشت ابن دقماق را 790ق آورده است. گرچه [[سيوطى]] نيز او را متوفى در همين سال دانسته، لكن سنش را بيش از 80 ذكر كرده است. از سوى ديگر، ابن اياس، تولد ابن دقماق را 745ق، ياد كرده است، اما با در نظر گرفتن گزارش مورخان همعصر وى، چون [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و ديگران، مىتوان گفت كه سال ولادت و مرگ او همان است كه در آغاز ذكر شد. وى در نوشتن کتابهايش از آثار دانشمندانى نظير الكندى، ابن سعيد مؤلف کتاب المغرب، ابن يونس و ديگران سود جسته و خود نيز مورد اعتماد مورخان و نويسندگان همزمان و سدههاى بعد بوده است. | با وجود اينكه ابن دُقماق، آثار متعددى به رشته تحرير درآورد، اما از ادبيات عرب بهره كافى نداشت و در نوشتن، از زبان عاميانه استفاده مىكرد. سرانجام، پس از حدود 60 سال زندگى، در ذىحجه 809ق درگذشت. حاجى خليفه، در چندين جاى کتاب خود، سال درگذشت ابن دقماق را 790ق آورده است. گرچه [[سيوطى]] نيز او را متوفى در همين سال دانسته، لكن سنش را بيش از 80 ذكر كرده است. از سوى ديگر، ابن اياس، تولد ابن دقماق را 745ق، ياد كرده است، اما با در نظر گرفتن گزارش مورخان همعصر وى، چون [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و ديگران، مىتوان گفت كه سال ولادت و مرگ او همان است كه در آغاز ذكر شد. وى در نوشتن کتابهايش از آثار دانشمندانى نظير الكندى، ابن سعيد مؤلف کتاب المغرب، ابن يونس و ديگران سود جسته و خود نيز مورد اعتماد مورخان و نويسندگان همزمان و سدههاى بعد بوده است. |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۶
نام | ابن دقماق، ابراهیم بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 809 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE562AUTHORCODE |
«ابن دُقْماق، صارم الدين ابراهيم بن محمد بن آيدَمر العلائى» (ح 750-809ق)، مورخ حنفىمذهب است. وى در قاهره ديده به جهان گشود و همان جا درگذشت (دُقماق و تُخماق، واژهاى تركى به معنى چكش بزرگ چوبى است). پدر بزرگ آيدمر، عز الدين دقماق (د 734ق)، نقيب لشكر و از اميران ملك ناصر محمد بن قلاوون، از فرماندهان مماليك مصر بود.
ابراهيم، نخست در زُمره نظاميان درآمد، سپس به تحصيل علاقهمند شد و نزد برخى از فقهاى حنفى فقه آموخت، آنگاه به ادبيات روى آورد و سرانجام، علم تاريخ را برگزيد و در آن مهارت يافت و آثار بسيار ارزشمندى در اين زمينه تأليف كرد.
مقريزى، مجموعه تأليفات و نوشتههاى او را بيش از 200 مىداند. در اواخر عمر، مدتى به سمت والى شهر دِمياط منصوب شد، اما پس از اندكى از مقام خود معزول گرديد و به قاهره بازگشت. وى كه يك حنفى متعصب بود، به اتهام نقل مطلبى توهينآميز عليه امام شافعى، از سوى جلال الدين قاضى شافعى قاهره، مورد بازپرسى و محاكمه قرار گرفت و با اينكه اين اتهام را رد كرد و يادآورى نمود كه مطلب مورد نظر را از کتابى كه نزد خاندان طرابلسى بوده، نقل كرده است، به حكم قاضى، تعزير و زندانى شد.
با وجود اينكه ابن دُقماق، آثار متعددى به رشته تحرير درآورد، اما از ادبيات عرب بهره كافى نداشت و در نوشتن، از زبان عاميانه استفاده مىكرد. سرانجام، پس از حدود 60 سال زندگى، در ذىحجه 809ق درگذشت. حاجى خليفه، در چندين جاى کتاب خود، سال درگذشت ابن دقماق را 790ق آورده است. گرچه سيوطى نيز او را متوفى در همين سال دانسته، لكن سنش را بيش از 80 ذكر كرده است. از سوى ديگر، ابن اياس، تولد ابن دقماق را 745ق، ياد كرده است، اما با در نظر گرفتن گزارش مورخان همعصر وى، چون ابن حجر و ديگران، مىتوان گفت كه سال ولادت و مرگ او همان است كه در آغاز ذكر شد. وى در نوشتن کتابهايش از آثار دانشمندانى نظير الكندى، ابن سعيد مؤلف کتاب المغرب، ابن يونس و ديگران سود جسته و خود نيز مورد اعتماد مورخان و نويسندگان همزمان و سدههاى بعد بوده است.
آثار
معروفترين آثار علمى او كه تاكنون باقى مانده يا نام آنها در منابع معتبر آمده، عبارتند از:
1. الانتصار لواسطة عَقد الامصار؛
2. نزهة الانام فى تاريخ الاسلام؛
3. الجوهر الثمين فى سير الملوك و السلاطين يا الجوهر الثمين فى سير الخلفاء و السلاطين؛
4. نظم الجمان فى طبقات اصحاب امامنا النعمان؛
5. ترجمان الزمان فى تراجم الاعيان؛
6. عقد الجواهر فى سيرة الملك الظاهر؛
7. فرائد الفوائد كه در تعبير خواب است؛
8. الدر المنضد فى وفيات اعيان امه محمد.
منابع مقاله
علىاكبر ديانت، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص 507-509.