۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در بخش دیگری تعبیرات اعتراف آمیز عمر پیرامون مشکلگشاییهای علمی و قضائی امیر مؤمنان(ع) ذکر شده است. نویسنده به خاطر رعایت اختصار و محدودیت حجم کتاب از ذکر مشروح قضایا پرهیز کرده و تنها به ایراد فهرستی از تعبیرات عمر درباره امام بسنده کرده است. در این فهرست چهل مورد از این اعترافات با ترجمه و آدرس منابع ذکر شده است. خلیفه دوم دهها مرتبه در پیشامدهای اسلامى و مشکلات قضائى که از ناحیه امام امیر مؤمنان(ع) به سرانجام میرسید، کلمه «لو لا على لهلک عمر» اگر علی نبود عمر هلاک شده بود؛ را تکرار نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص134-120</ref>.. نویسنده به 51 منبع که در آن، اعتراف «لو لا علی لهلک عمر» آمده اشاره کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. | در بخش دیگری تعبیرات اعتراف آمیز عمر پیرامون مشکلگشاییهای علمی و قضائی امیر مؤمنان(ع) ذکر شده است. نویسنده به خاطر رعایت اختصار و محدودیت حجم کتاب از ذکر مشروح قضایا پرهیز کرده و تنها به ایراد فهرستی از تعبیرات عمر درباره امام بسنده کرده است. در این فهرست چهل مورد از این اعترافات با ترجمه و آدرس منابع ذکر شده است. خلیفه دوم دهها مرتبه در پیشامدهای اسلامى و مشکلات قضائى که از ناحیه امام امیر مؤمنان(ع) به سرانجام میرسید، کلمه «لو لا على لهلک عمر» اگر علی نبود عمر هلاک شده بود؛ را تکرار نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص134-120</ref>.. نویسنده به 51 منبع که در آن، اعتراف «لو لا علی لهلک عمر» آمده اشاره کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. | ||
در بخش نقلیات حدیثی عثمان درباره علی(ع)، ابن عساکر دمشقى با ذکر سند، از یونس مولى و غلام رشید نقل نموده که گفت: من بالاى سر مأمون ایستاده بودم و یحیى بن اکثم هم حضور داشت که سخن از فضل على به میان آمد. پس مأمون گفت شنیدم پدرم رشید مىگوید... شنیدم [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | در بخش نقلیات حدیثی عثمان درباره علی(ع)، ابن عساکر دمشقى با ذکر سند، از یونس مولى و غلام رشید نقل نموده که گفت: من بالاى سر مأمون ایستاده بودم و یحیى بن اکثم هم حضور داشت که سخن از فضل على به میان آمد. پس مأمون گفت شنیدم پدرم رشید مىگوید... شنیدم [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] میگوید: عثمان رجوع به على کرد و على متوجه شد عثمان به او خیره شده و نگاه عمیق میکند. پس على با روى سخن به عثمان گفت: ازچهرو اینگونه به من نگاه مىکنى اى عثمان؟ عثمان پاسخ داد شنیدم رسول خدا(ص) میفرمود: النظر الى (وجه) على عبادة؛ نگاه به –صورت- على عبادت است.<ref>ر.ک: همان، ص178</ref>. | ||
از دیگر بخشهای خواندنی کتاب سؤالها و ارجاعات معاویه به امیر مؤمنان و اعتراف او به فضائل آن حضرت است. در ابتدای این بخش به نقل از زینالدین عبدالرئوف مناوی شافعی چنین میخوانیم: معاویه افرادى را به نزد على(ع) میفرستاد تا درباره مشکلات (خود یا دیگران) استعلام نمایند؛ و چون آن حضرت بدانها پاسخ میداد، یکى از فرزندانش گفت: به سؤالهاى دشمن خود جواب میدهى؟! على گفت: آیا این براى ما کافى نیست که او محتاج و نیازمند به ما باشد و از ما سؤال کند؟.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>. | از دیگر بخشهای خواندنی کتاب سؤالها و ارجاعات معاویه به امیر مؤمنان و اعتراف او به فضائل آن حضرت است. در ابتدای این بخش به نقل از زینالدین عبدالرئوف مناوی شافعی چنین میخوانیم: معاویه افرادى را به نزد على(ع) میفرستاد تا درباره مشکلات (خود یا دیگران) استعلام نمایند؛ و چون آن حضرت بدانها پاسخ میداد، یکى از فرزندانش گفت: به سؤالهاى دشمن خود جواب میدهى؟! على گفت: آیا این براى ما کافى نیست که او محتاج و نیازمند به ما باشد و از ما سؤال کند؟.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>. |
ویرایش