تاج العروس الحاوي لتهذيب النفوس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۷۳: خط ۷۳:




در كتاب اول، مؤلف، سخن را با بحث توبه شروع نموده و با ذكر آيات توبه مانند ''' «ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين» ''' ...<ref>بقره، 222</ref>، به بيان اين مطلب مى‌پردازد كه اگر كسى بخواهد توبه كند مى‌بايست در تمام عمر خالى از تفكر نباشد؛ در اين بينديشد كه در طول روز، چه امورى را انجام داده است؛ اگر اطاعت خدا كرده است، او را شكر كند و اگر معصيت نموده، توبه نمايد.
در كتاب اول، مؤلف، سخن را با بحث توبه شروع نموده و با ذكر آيات توبه مانند ''' «ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين» ''' ....<ref>بقره، 222</ref>، به بيان اين مطلب مى‌پردازد كه اگر كسى بخواهد توبه كند مى‌بايست در تمام عمر خالى از تفكر نباشد؛ در اين بينديشد كه در طول روز، چه امورى را انجام داده است؛ اگر اطاعت خدا كرده است، او را شكر كند و اگر معصيت نموده، توبه نمايد.


در ادامه، روى سخن را به افرادى مى‌گرداند كه مى‌خواهند اهل عبرت باشند و بينا گردند و بيان مى‌دارد كه كسى كه از تدبير امور خويش خارج گردد، خداوند تدبير امور او را به دست مى‌گيرد. وى تدبير را به دو قسم، تقسيم مى‌نمايد: تدبير محمود و تدبير مذموم. تدبير مذموم، هر تدبيرى است كه نفس انسان از آن بهره‌ور مى‌گردد و هيچ انگيزه الهى در آن نيست، مانند تدبير در انجام معصيت يا تدبير در عبادتى كه در آن رياء باشد. همه اين امور، مذموم است، زيرا موجب عقاب الهى يا موجب حجاب مى‌شود.
در ادامه، روى سخن را به افرادى مى‌گرداند كه مى‌خواهند اهل عبرت باشند و بينا گردند و بيان مى‌دارد كه كسى كه از تدبير امور خويش خارج گردد، خداوند تدبير امور او را به دست مى‌گيرد. وى تدبير را به دو قسم، تقسيم مى‌نمايد: تدبير محمود و تدبير مذموم. تدبير مذموم، هر تدبيرى است كه نفس انسان از آن بهره‌ور مى‌گردد و هيچ انگيزه الهى در آن نيست، مانند تدبير در انجام معصيت يا تدبير در عبادتى كه در آن رياء باشد. همه اين امور، مذموم است، زيرا موجب عقاب الهى يا موجب حجاب مى‌شود.
خط ۷۹: خط ۷۹:
در پايان به ذكر مناجات خدا با بنده و مناجات بنده با خداى خويش پرداخته است.
در پايان به ذكر مناجات خدا با بنده و مناجات بنده با خداى خويش پرداخته است.


در كتاب دوم (اصول الهداية)، مؤلف، با ذكر 18 آيه از سوره اسراء ...<ref>آيات 22 تا 39</ref>، بدين مطلب اشاره مى‌كند كه تمامى اصول هدايت و رستگارى در اين آيات ذكر شده است، سپس در ذيل 5 عنوان كلى به توضيح و تفسير آيات مزبور پرداخته است.
در كتاب دوم (اصول الهداية)، مؤلف، با ذكر 18 آيه از سوره اسراء ....<ref>آيات 22 تا 39</ref>، بدين مطلب اشاره مى‌كند كه تمامى اصول هدايت و رستگارى در اين آيات ذكر شده است، سپس در ذيل 5 عنوان كلى به توضيح و تفسير آيات مزبور پرداخته است.


وى در ذيل اين عناوين به توحيد علمى و عملى اشاره مى‌كند و با آوردن اين آيه كه مى‌فرمايد: ''' «لا تجعل مع الله الها آخر فتقعد مذموما مخذولا» ''' ...<ref>اسراء، 22</ref>، اشاره مى‌كند كه اصل دين، توحيد علمى است و نجات و پذيرش عمل، وابسته به آن است و همه فرستادگان الهى دعوت‌كننده به اين امر بوده‌اند.
وى در ذيل اين عناوين به توحيد علمى و عملى اشاره مى‌كند و با آوردن اين آيه كه مى‌فرمايد: ''' «لا تجعل مع الله الها آخر فتقعد مذموما مخذولا» ''' ....<ref>اسراء، 22</ref>، اشاره مى‌كند كه اصل دين، توحيد علمى است و نجات و پذيرش عمل، وابسته به آن است و همه فرستادگان الهى دعوت‌كننده به اين امر بوده‌اند.


همچنين نيكى به والدين، اصلاح نفس و اداى حقوق مردم را خاطرنشان مى‌كند. در قسمت آخر اين آيه كه بحث اداى حقوق است، چند حق را از آيه استفاده مى‌كند، مانند حق آشنا و قريب، حق مسكين، حق ابن سبيل، بخشش مال در غير وجه شرعى، عدالت در انفاق كردن و...
همچنين نيكى به والدين، اصلاح نفس و اداى حقوق مردم را خاطرنشان مى‌كند. در قسمت آخر اين آيه كه بحث اداى حقوق است، چند حق را از آيه استفاده مى‌كند، مانند حق آشنا و قريب، حق مسكين، حق ابن سبيل، بخشش مال در غير وجه شرعى، عدالت در انفاق كردن و...
خط ۸۷: خط ۸۷:
در كتاب سوم (الورع)، از «حقيقت ورع»، «حكم و تفاوت درجات آن» و «منهيات شرعى و اسباب نهى از آنها» سخن به ميان آمده است.
در كتاب سوم (الورع)، از «حقيقت ورع»، «حكم و تفاوت درجات آن» و «منهيات شرعى و اسباب نهى از آنها» سخن به ميان آمده است.


در كتاب چهارم (الطريق الى الله)، درباره راه رسيدن به خدا بحث شده و توضيح داده شده كه راه رسيدن به خدا، يك راه بيشتر نيست؛ چنان‌كه خداوند متعال در قرآن مى‌فرمايد: ''' «و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله وصاكم به لعلكم تتقون» '''...<ref>انعام، 153</ref>
در كتاب چهارم (الطريق الى الله)، درباره راه رسيدن به خدا بحث شده و توضيح داده شده كه راه رسيدن به خدا، يك راه بيشتر نيست؛ چنان‌كه خداوند متعال در قرآن مى‌فرمايد: ''' «و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله وصاكم به لعلكم تتقون» '''....<ref>انعام، 153</ref>


مؤلف در فصلى كه براى رسيدن به طريق الهى، راهنما را ضرورى مى‌داند، راهنما را فقط وجود مقدس رسول خدا(ص) مى‌خواند و به آيه 31 سوره آل عمران استناد مى‌جويد است: ''' «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم» '''.
مؤلف در فصلى كه براى رسيدن به طريق الهى، راهنما را ضرورى مى‌داند، راهنما را فقط وجود مقدس رسول خدا(ص) مى‌خواند و به آيه 31 سوره آل عمران استناد مى‌جويد است: ''' «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم» '''.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش