رازی، محمد بن زکریا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    اين خلاصه‌اى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است.
    اين خلاصه‌اى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است.


    بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتاب‌هاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيص‌هايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است<ref>همان، صص 5 - 15</ref> با گذشت ايام، آگاهى‌هاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشته‌هاى ديگران راه يافت. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، بزرگ فهرست‌شناس و زندگى‌نامه‌نويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامه‌نگارى كرده است<ref>[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350ش، صص 9 - 356</ref> [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]  همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمى‌رسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است<ref>همان جا</ref>
    بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتاب‌هاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيص‌هايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است<ref>همان، صص 5 - 15</ref>با گذشت ايام، آگاهى‌هاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشته‌هاى ديگران راه يافت. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، بزرگ فهرست‌شناس و زندگى‌نامه‌نويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامه‌نگارى كرده است<ref>[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350ش، صص 9 - 356</ref>[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]  همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمى‌رسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است<ref>همان جا</ref>


    گزارش [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  نيز حاوى آگاهى‌هايى است كه ديگران ذكرى از آن نكرده‌اند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است<ref>[[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310</ref> [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است<ref>همان، ص 315</ref>
    گزارش [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  نيز حاوى آگاهى‌هايى است كه ديگران ذكرى از آن نكرده‌اند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است<ref>[[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310</ref>[[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است<ref>همان، ص 315</ref>


    مفصل‌ترين گزارش از آثار رازى نيز توسط [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آن‌ها به 238 عنوان مى‌رسد<ref>همان، صص 21 - 316</ref> اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسنده‌اى از رازى گزارش كرده است.
    مفصل‌ترين گزارش از آثار رازى نيز توسط [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابى‌اصيبعه]]  نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آن‌ها به 238 عنوان مى‌رسد<ref>همان، صص 21 - 316</ref>اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسنده‌اى از رازى گزارش كرده است.


    در طول تاريخ، رازى به لقب‌هاى بسيارى ملقب شده است كه نشانه‌ى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را [[جالینوس]]  عرب<ref>همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6</ref>، فيلسوف عرب<ref>ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144</ref>، طبيب مارستانى يا بيمارستانى<ref>ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77</ref>، طبيب مسلمانان<ref>على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271</ref> و علامه در علوم اوايل<ref>ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209</ref> ناميده‌اند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشكى و طبيعيات و فلسفه است. بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است (بيرونى، پيشين). به نظر مى‌رسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد<ref>[[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ نگارش‌هاى عربى، جلد سوم: پزشكى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشكى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382ش، ج 3، ص 274</ref>، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است<ref>همان جا</ref>
    در طول تاريخ، رازى به لقب‌هاى بسيارى ملقب شده است كه نشانه‌ى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را [[جالینوس]]  عرب<ref>همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6</ref>، فيلسوف عرب<ref>ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144</ref>، طبيب مارستانى يا بيمارستانى<ref>ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77</ref>، طبيب مسلمانان<ref>على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271</ref>و علامه در علوم اوايل<ref>ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209</ref>ناميده‌اند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشكى و طبيعيات و فلسفه است. بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است (بيرونى، پيشين). به نظر مى‌رسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد<ref>[[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ نگارش‌هاى عربى، جلد سوم: پزشكى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشكى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382ش، ج 3، ص 274</ref>، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است<ref>همان جا</ref>


    در سده‌ى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخ‌نگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است<ref>محمد بن احمد [[ذهبى]]، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354</ref> سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديده‌اى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سده‌هاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى به‌شمار مى‌آمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مى‌توان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضى‌دان و ستاره‌شناس نامى سده‌ى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست.
    در سده‌ى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخ‌نگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است<ref>محمد بن احمد [[ذهبى]]، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354</ref>سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديده‌اى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سده‌هاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى به‌شمار مى‌آمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مى‌توان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضى‌دان و ستاره‌شناس نامى سده‌ى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست.


    == برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است==
    == برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است==

    نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۲۹

    رازی، محمد بن زکریا‏
    نام رازی، محمد بن زکریا‏
    نام های دیگر محمد بن زکریای رازی

    ابوبكر محمد بن زكرياى رازى

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 313 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE752AUTHORCODE


    ابوبكر محمد بن زكرياى رازى ، يكى از اثرگذارترين پزشكان در گستره‌ى دانش پزشكى اسلامى است. رازى اين شهرت و افتخار را در حال حاضر و يا طى دو سه سده‌ى گذشته كه شناسايى و بررسى نقش پزشكى و پزشكان اسلامى در غرب و به‌وسيله‌ى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نياورده است. وى از آغاز دوران زندگى و مدت كوتاهى پس از آن مشهور شده بود. دليل اين گفته، فهرستى است كه يكى ديگر از بزرگ‌ترين دانشمندان اسلامى، ابوريحان محمد بن احمد بيرونى تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقه‌ى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مى‌دانسته، با مطالعه كتاب «فهرست كتاب‌هاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مى‌شود. امروزه بخش اعظم دانسته‌هاى ما درباره‌ى رازى نيز از طريق نوشته‌هاى بيرونى به دست آمده است.

    به نوشته‌ى بيرونى، «رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد. به كار كيميا اشتغال داشت، هيچ‌گاه از خواندن غافل نمى‌شد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مى‌داد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد. كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانه‌روزى، موجب بيمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به پزشكى پرداخت و پزشكى بزرگ و كارآمد شد، رازى در پايان عمر چشمانش آب آورد و به يكى از شاگردانش كه از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دليل دردهايى كه اين درمان در پى داشت، اجازه‌ى ادامه‌ى مداوا نداد. پس از اين بيمارى چندان نزيست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت»[۱]

    اين خلاصه‌اى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است.

    بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتاب‌هاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيص‌هايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است[۲]با گذشت ايام، آگاهى‌هاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشته‌هاى ديگران راه يافت. ابن نديم، بزرگ فهرست‌شناس و زندگى‌نامه‌نويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامه‌نگارى كرده است[۳]ابن نديم همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمى‌رسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است[۴]

    گزارش ابن ابى‌اصيبعه نيز حاوى آگاهى‌هايى است كه ديگران ذكرى از آن نكرده‌اند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است[۵]ابن ابى‌اصيبعه همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است[۶]

    مفصل‌ترين گزارش از آثار رازى نيز توسط ابن ابى‌اصيبعه نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آن‌ها به 238 عنوان مى‌رسد[۷]اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسنده‌اى از رازى گزارش كرده است.

    در طول تاريخ، رازى به لقب‌هاى بسيارى ملقب شده است كه نشانه‌ى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را جالینوس عرب[۸]، فيلسوف عرب[۹]، طبيب مارستانى يا بيمارستانى[۱۰]، طبيب مسلمانان[۱۱]و علامه در علوم اوايل[۱۲]ناميده‌اند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشكى و طبيعيات و فلسفه است. بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است (بيرونى، پيشين). به نظر مى‌رسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد[۱۳]، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است[۱۴]

    در سده‌ى پنجم هجرى، ذهبى، تاريخ‌نگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. ذهبى همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است[۱۵]سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديده‌اى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سده‌هاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى به‌شمار مى‌آمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مى‌توان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضى‌دان و ستاره‌شناس نامى سده‌ى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست.

    برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است

    1. الحاوي يا الجامع الكبير: الحاوى بزرگ‌ترين دانش‌نامه‌ى پزشكى است كه در آن نظريه‌هاى پزشكان پيش از رازى گردآورى شده است.
    2. الكناش المنصوري: اين كتاب پس از الحاوى مهم‌ترين اثر پزشكى رازى به شمار مى‌آيد. رازى اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والى رى، نام نهاده است. او در اين كتاب كه به طب منصورى پرآوازه شده، مفاهيم پايه‌ى پزشكى را در ده مقاله آورده است. مقاله‌ى نهم اين كتاب، با عنوان «درباره‌ى درمان همه‌ى بيمارى‌ها از فرق سر تا نوك پا»، بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا به‌صورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرح‌هاى گوناگونى بر آن نوشته شده است.
    3. كتاب الجدرى و الحصبة: اين كتاب، كهن‌ترين و مهم‌ترين كتابى است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازى نخستين پزشكى است كه اين دو بيمارى را دو بيمارى جداگانه دانسته و شيوه‌ى نگارش آن به اندازه‌اى با اصول علمى امروزى هم‌خوانى دارد كه برخى از پژوهشگران تاريخ پزشكى، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشكى خود، آن را برجسته‌ترين خدمت فرهنگ اسلامى به علم پزشكى دانسته‌اند.
    4. تقاسيم العلل: كتاب تقسيم‌هاى بيمارى‌ها، گونه‌اى فرهنگ پزشكى است كه بيمارى‌ها و چگونگى درمان آن‌ها چكيده‌وار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايى به لاتين ترجمه كرده است.
    5. من لا يحضره الطبيب: چنان‌كه از نام اين كتاب برمى‌آيد، براى كسى نوشته شده است كه به پزشك دسترسى ندارد. شيخ صدوق كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابى با نام «من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه» در فقه شيعى نوشته است.
    6. دفع مضار الأغذية: اين كتاب درباره‌ى جلوگيرى از زيان غذاهاست و عبدالعلى نائينى آن را به فارسى ترجمه و با عنوان بهداشت غذايى منتشر كرده است.
    7. في محنة الطبيب و كيف ينبغي أن يكون: كتابى در چگونكى آزمايش كردن پزشكان و اينكه يك پزشك چگونه بايد باشد.
    8. المرشد: كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته مى‌شود، چكيده‌ى دانش پزشكى است.
    9. الأدوية المسهلة الموجود في كل مكان: اين كتاب پيرامون داروهاى آسان‌يافتنى است كه در هر جايى وجود دارند.
    10. القرابازين: رازى دو كتاب با اين نام دارد كه يكى، كبير (بزرگ) و ديگرى، صغير (كوچك) ناميده مى‌شود. اين كتاب‌ها پيرامون داروهايى هستند كه پزشكان بايد با آن‌ها آشنا باشند.

    ديگر كتاب‌هاى برجسته‌ى رازى در پزشكى عبارتند از: أطمعة المرضى (غذاى بيماران)؛ برء الساعة (فوريت‌هاى پزشكى)؛ كتابه في تولد الحصاة (كتاب او در پديد آمدن سنگ‌ريزه)؛ كتابه في القولنج (كتاب او در درد رودكان)؛ كتابه في النقرس و أوجاع المفاصل (كتاب او در درد پا و مفصل‌ها)؛ الطب الملوكي (پزشكى شاهانه)؛ في العلة التي صار الخريف ممرضا (در چرايى آنكه پاييز بيمارى‌آور است)؛ في العلة التي تحدث الورم و الزكام في رؤوس الناس وقت الورد (در علت آنكه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مى‌گردد)؛ تقديم الفاكهة قبل الطعام و تأخير منه (خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)؛ في العلة التي لها ينجح جهال الأطباء و العوام و النساء أكثر من العلماء (در علت آنكه طبيبان نادان و عامه‌ى مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مى‌يابند) و...

    پانويس

    1. ابوريحان بيرونى، فهرست كتاب‌هاى رازى و نام‌هاى كتاب‌هاى بيرونى، ترجمه و چاپ مهدى محقق، تهران: 1371ش، صص 4 - 5
    2. همان، صص 5 - 15
    3. ابن نديم، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350ش، صص 9 - 356
    4. همان جا
    5. ابن ابى‌اصيبعه، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310
    6. همان، ص 315
    7. همان، صص 21 - 316
    8. همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6
    9. ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144
    10. ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77
    11. على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271
    12. ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209
    13. فؤاد سزگين، تاريخ نگارش‌هاى عربى، جلد سوم: پزشكى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشكى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382ش، ج 3، ص 274
    14. همان جا
    15. محمد بن احمد ذهبى، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354

    منابع مقاله

    برگرفته از ديباچه كتاب الحاوي في الطب (ترجمه كتاب چهارم در بيمارى‌هاى شش)، به قلم دكتر على‌اكبر ولايتى، صفحه 1 و 2.


    وابسته‌ها

    السیره الفلسفیه

    الشكوك للرازي علی كلام فاضل الأطباء جالينوس في الكتب التي نسبت اليه

    القولنج

    الحاوي في الطب

    تقاسیم العلل (کتاب التقسیم و التشجیر)

    المدخل الی صناعه الطب (ایساغوجی)

    مجموعه رسائل طبی محمد بن زکریای رازی

    کتاب منافع الاغذیه و دفع مضارها

    مقالة في نقرس

    الأبدال

    برء الساعة (بهبود آنی)

    طبیب من لا طبیب له

    منافع الأغذیة و دفع مضارها

    ثلاث رسائل في الطب العربي الإسلامي (الرازی - ماسویه - ابن سینا)

    ترجمه کتاب الجدری و الحصبه (آبله و سرخک)

    مجلة معهد المخطوطات العربية / نوع اثر: نشريه / نقش: نويسنده

    سه رساله در طب (تدبیر الصبیان، في الجنین و کونه في الرحم، أرجوزة في الحمیات)

    رسائل فلسفیة

    المنصوري في الطب

    منصوری فی الطب

    الطب الملوکي

    خواص الأشیاء

    من‌ لا‌يحضره‌ الطبيب

    مجموعه‌ای از برخی آثار طبی رازی

    قولنج

    الحاوي في الطب (ترجمه کتاب چهارم در بیماری های شش)

    مقالة في النقرس (حجة الطب في العالم منذ زمانه و حتي العصر الحديث)

    الشکوک علي جالینوس

    ما الفارق (الفروق یا کلام فی الفروق بین الامراض)

    التقسيم و التشجير (تقاسيم العلل) (تهران)

    کتاب الفاخر

    بايسته هاي اخلاق پزشکي از نگاه رازي

    تحفه سليمانية (برگردان پارسي از من لا يحضره الطبيب محمد بن زکرياي رازي)

    بهداشت غذايي (منافع الأغذية و دفع مضارها. فارسی)

    القولنج

    طب الملوکي

    ترجمه من لا يحضره الطبيب

    مجموعه شرح جالینوس بر فصول بقراط و سه کتاب طبي ديگر

    مجموعه رسائل متفرقه طبية

    ترجمه من لا یحضره الطبیب (نسخه بازنویسی شده)