۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ايشان معناى قلب را نيز بيان كرده و جايگاه آن را در وجود انسانى مشخص مىكند و اين كه وحى و تنزيلات الهى در قلب وارد مىشوند و ذكر و فهم نيز جايگاهشان قلب است و همچنين استحقاق جزا بر قلب است، زيرا طلب و سعى از قلب مىباشد. او رئيس اعضاء را قلب مىداند و ذكاوت و بلادت را به قلب نسبت مىدهد. | ايشان معناى قلب را نيز بيان كرده و جايگاه آن را در وجود انسانى مشخص مىكند و اين كه وحى و تنزيلات الهى در قلب وارد مىشوند و ذكر و فهم نيز جايگاهشان قلب است و همچنين استحقاق جزا بر قلب است، زيرا طلب و سعى از قلب مىباشد. او رئيس اعضاء را قلب مىداند و ذكاوت و بلادت را به قلب نسبت مىدهد. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از لحاظ طبّى نيز به تشريح قلب پرداخته و با استناد به قول [[جالینوس]] | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از لحاظ طبّى نيز به تشريح قلب پرداخته و با استناد به قول [[جالینوس]] رابطۀ قلب را با اعصاب و شرايين معيّن مىكند. | ||
بيان قواى نفس و تقسيمات آن از جمله مسائلى است كه در كتاب النفس و الروح بدان پرداخت شده است. مؤلف در اين جا براى نفس قوۀ نباتيه، حيوانيّه و انسانيه را به ترتيب عنوان نموده و قواى زير مجموعۀ هر يك را بيان كرده است. | بيان قواى نفس و تقسيمات آن از جمله مسائلى است كه در كتاب النفس و الروح بدان پرداخت شده است. مؤلف در اين جا براى نفس قوۀ نباتيه، حيوانيّه و انسانيه را به ترتيب عنوان نموده و قواى زير مجموعۀ هر يك را بيان كرده است. |
ویرایش