حیات علمی در عهد آل بویه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''حيات علمى در عهد آل بويه''' اثر دكتر غلامرضا فدايى عراقى، بخش اول از مجموعه حيات علمى در عهد دولتهاى شيعى است كه به ذكر دانشمندان و محققان در عهد دولت آل بويه به عنوان يكى از مقتدرترين دولتهاى شيعى پرداخته است <ref>مقدمه، ص9</ref> | '''حيات علمى در عهد آل بويه''' اثر دكتر غلامرضا فدايى عراقى، بخش اول از مجموعه حيات علمى در عهد دولتهاى شيعى است كه به ذكر دانشمندان و محققان در عهد دولت آل بويه به عنوان يكى از مقتدرترين دولتهاى شيعى پرداخته است <ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
نويسنده علت انتخاب اين موضوع را سابقه تدريس درس مرجعشناسى در دانشگاههاى تهران و تربيت مدرس و علاقهمندى نسبت به متون مرجع و بهخصوص مراجع اسلامى عنوان كرده است <ref>مقدمه، ص23</ref> | نويسنده علت انتخاب اين موضوع را سابقه تدريس درس مرجعشناسى در دانشگاههاى تهران و تربيت مدرس و علاقهمندى نسبت به متون مرجع و بهخصوص مراجع اسلامى عنوان كرده است <ref>مقدمه، ص23</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است. | ||
روش كار نويسنده چنين است كه نخست منابعى به عنوان منابع اصلى انتخاب و مشخصات افرادى كه به نوعى با زمان دولت بويه مرتبط بودهاند، شناسايى شدهاند. منابع اصلى و پايه دراينباره عبارتند از: دائرة المعارفهاى بزرگ اسلامى، جهان اسلام، تشيع، لغتنامه دهخدا، [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، ريحانة الأدب، طبقات الفقهاء، بهطور عام و سپس صبح الأعشى في صناعة الإنشاء از قلقشندى، احياى فرهنگى در عهد آل بويه نوشته جوئل كرمر، آل بويه و اوضاع فرهنگى زمان ايشان اثر فقيهى بهطور خاص و نيز كتابهاى اعيان الشيعة، الأعلام و بسيارى از منابع ديگر بهطور موردى بررسى شده است <ref>مقدمه، ص24</ref> | روش كار نويسنده چنين است كه نخست منابعى به عنوان منابع اصلى انتخاب و مشخصات افرادى كه به نوعى با زمان دولت بويه مرتبط بودهاند، شناسايى شدهاند. منابع اصلى و پايه دراينباره عبارتند از: دائرة المعارفهاى بزرگ اسلامى، جهان اسلام، تشيع، لغتنامه دهخدا، [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]، ريحانة الأدب، طبقات الفقهاء، بهطور عام و سپس صبح الأعشى في صناعة الإنشاء از قلقشندى، احياى فرهنگى در عهد آل بويه نوشته جوئل كرمر، آل بويه و اوضاع فرهنگى زمان ايشان اثر فقيهى بهطور خاص و نيز كتابهاى اعيان الشيعة، الأعلام و بسيارى از منابع ديگر بهطور موردى بررسى شده است <ref>مقدمه، ص24</ref> | ||
انتخاب پارهاى از دائرة المعارفهاى فارسى به عنوان مبنا به دو علت بوده است: اول اينكه به اعتقاد نگارنده، دائرة المعارفهاى جديد فارسى كه حاصل تلاش پژوهشگرانه جمعى از محققان است، از منابع دست اولى كه صرفاً اخبار را از منابع قبل از خود نقل كردهاند و هيچگونه تحليلى بر آن نداشتهاند كمتر نيست و دوم اينكه هدف نگارنده احصاى دانشمندانى بوده است كه بهگونهاى با دولت شيعى آل بويه مرتبط بودهاند <ref>همان</ref> | انتخاب پارهاى از دائرة المعارفهاى فارسى به عنوان مبنا به دو علت بوده است: اول اينكه به اعتقاد نگارنده، دائرة المعارفهاى جديد فارسى كه حاصل تلاش پژوهشگرانه جمعى از محققان است، از منابع دست اولى كه صرفاً اخبار را از منابع قبل از خود نقل كردهاند و هيچگونه تحليلى بر آن نداشتهاند كمتر نيست و دوم اينكه هدف نگارنده احصاى دانشمندانى بوده است كه بهگونهاى با دولت شيعى آل بويه مرتبط بودهاند <ref>همان</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، توضيحات مفصل و مفيدى پيرامون موضوع و محتواى كتاب داده شده است <ref>همان، ص9</ref> | در مقدمه، توضيحات مفصل و مفيدى پيرامون موضوع و محتواى كتاب داده شده است <ref>همان، ص9</ref> | ||
اين كتاب از دو بخش مجزا تشكيل شده است: بخش اول در مورد اوضاع سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، علمى و دينى عصر آل بويه است كه اگرچه در كتابهاى ديگر نيز مىتوان اطلاعاتى در اين زمينه به دست آورد و در واقع موضوع اصلى اين پژوهش هم نبوده است، ولى به لحاظ تكميل شدن مبحث، نويسنده ناگزير از اشاراتى به آن بوده است، ضمن آنكه خودبهخود مىتواند پاسخ به سؤالاتى باشد كه نمونههايى از آن عبارتند از: آيا دولت آل بويه در ايجاد فرهنگ تسامح و تساهل مذهبى مؤثر بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انهدام دستگاه خلافت بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انتقال خلافت به آل على(ع) بوده است؟ آيا دولت آل بويه در ايجاد شور و نشاط علمى مؤثر بوده است؟در بخش اول، كوشش شده است تا در حد ميسور و با توجه به اطلاعات موجود، به سؤالات فوق پاسخ داده شود <ref>همان، ص25</ref> | اين كتاب از دو بخش مجزا تشكيل شده است: بخش اول در مورد اوضاع سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، علمى و دينى عصر آل بويه است كه اگرچه در كتابهاى ديگر نيز مىتوان اطلاعاتى در اين زمينه به دست آورد و در واقع موضوع اصلى اين پژوهش هم نبوده است، ولى به لحاظ تكميل شدن مبحث، نويسنده ناگزير از اشاراتى به آن بوده است، ضمن آنكه خودبهخود مىتواند پاسخ به سؤالاتى باشد كه نمونههايى از آن عبارتند از: آيا دولت آل بويه در ايجاد فرهنگ تسامح و تساهل مذهبى مؤثر بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انهدام دستگاه خلافت بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انتقال خلافت به آل على(ع) بوده است؟ آيا دولت آل بويه در ايجاد شور و نشاط علمى مؤثر بوده است؟در بخش اول، كوشش شده است تا در حد ميسور و با توجه به اطلاعات موجود، به سؤالات فوق پاسخ داده شود <ref>همان، ص25</ref> | ||
در بخش دوم، محور عمده مطالب كتاب است، شامل پاسخ به سؤالات زير است: | در بخش دوم، محور عمده مطالب كتاب است، شامل پاسخ به سؤالات زير است: | ||
در دولت آل بويه، چه تعداد دانشمند حضور داشته است؟؛ در دولت آل بويه تركيب دانشمندان به لحاظ موضوعى چگونه بوده است؟؛ شمار اين افراد به لحاظ اعتقادات و مذهب چگونه است؟ <ref>همان</ref> | در دولت آل بويه، چه تعداد دانشمند حضور داشته است؟؛ در دولت آل بويه تركيب دانشمندان به لحاظ موضوعى چگونه بوده است؟؛ شمار اين افراد به لحاظ اعتقادات و مذهب چگونه است؟ <ref>همان</ref> | ||
از آنجا كه دولت آل بويه تقريباً بين سالهاى 320 تا 450ق حكومت مىكردهاند و سرزمينهاى تحت سلطه آنان منطقه وسيعى از ايران شامل رى، اصفهان و فارس و بعضاً خوزستان، کرمان، عراق عجم و عراق عرب شامل بغداد، بصره، كوفه و مانند آن بوده است، از اينرو افرادى كه بين اين سالها زندگى مىكردهاند يا عمر مفيد علمى آنان در اين محدوده زمانى بوده است و نيز بهگونهاى مرتبط با شهرهايى هستند كه در تحت حكومت آل بويه بوده يا در آنجا زندگى كرده يا تردد داشته، تلمذ يا تدريس كردهاند، به نوعى با شاهان يا وزراى آل بويه يا با افراد علمى و سرشناس اين زمان در ارتباط بوده و مراوده داشتهاند، شناسايى شده و به حساب آمدهاند <ref>همان، ص 24</ref> | از آنجا كه دولت آل بويه تقريباً بين سالهاى 320 تا 450ق حكومت مىكردهاند و سرزمينهاى تحت سلطه آنان منطقه وسيعى از ايران شامل رى، اصفهان و فارس و بعضاً خوزستان، کرمان، عراق عجم و عراق عرب شامل بغداد، بصره، كوفه و مانند آن بوده است، از اينرو افرادى كه بين اين سالها زندگى مىكردهاند يا عمر مفيد علمى آنان در اين محدوده زمانى بوده است و نيز بهگونهاى مرتبط با شهرهايى هستند كه در تحت حكومت آل بويه بوده يا در آنجا زندگى كرده يا تردد داشته، تلمذ يا تدريس كردهاند، به نوعى با شاهان يا وزراى آل بويه يا با افراد علمى و سرشناس اين زمان در ارتباط بوده و مراوده داشتهاند، شناسايى شده و به حساب آمدهاند <ref>همان، ص 24</ref> | ||
همچنين از آنجا كه مذهب و نيز تخصص علمى افراد از روى منابع اصلى مورد بحث تهيه شده و با اعتماد به صحت گفتار آن منابع، اگر مهمترين تخصص فردى را فقه، حديث يا فلسفه و مانند آن ذكر كرده است، نويسنده نيز آن را به عنوان تخصص اول يا وجه غالب علمى فرد مورد نظر قرار داده و سپس تبحر و مهارتهاى ديگر وى را به عنوان تخصص جانبى ذكر كرده است <ref>همان، ص26</ref> | همچنين از آنجا كه مذهب و نيز تخصص علمى افراد از روى منابع اصلى مورد بحث تهيه شده و با اعتماد به صحت گفتار آن منابع، اگر مهمترين تخصص فردى را فقه، حديث يا فلسفه و مانند آن ذكر كرده است، نويسنده نيز آن را به عنوان تخصص اول يا وجه غالب علمى فرد مورد نظر قرار داده و سپس تبحر و مهارتهاى ديگر وى را به عنوان تخصص جانبى ذكر كرده است <ref>همان، ص26</ref> | ||
در هر زمينه موضوعى، به لحاظ تتميم فايده، ابتدا تاريخچهاى اجمالى از آن موضوع آورده شده و سپس اسامى الفبايى شده افراد با شماره ترتيب عددى، پشت سرهم قرار گرفتهاند. در آخر هر بخش موضوعى، با عبارت «نيز نگاه كنيد»، تخصصهاى جانبى ساير افراد در آن موضوع خاص آمده است كه حاصل جمع اعداد اصلى مندرج در هر موضوع با شمارههاى آخر بحث (نيز نگاه كنيد)، تعداد كل افراد صاحبنظر در هر موضوع را در اين دوران مشخص مىكند <ref>همان</ref> | در هر زمينه موضوعى، به لحاظ تتميم فايده، ابتدا تاريخچهاى اجمالى از آن موضوع آورده شده و سپس اسامى الفبايى شده افراد با شماره ترتيب عددى، پشت سرهم قرار گرفتهاند. در آخر هر بخش موضوعى، با عبارت «نيز نگاه كنيد»، تخصصهاى جانبى ساير افراد در آن موضوع خاص آمده است كه حاصل جمع اعداد اصلى مندرج در هر موضوع با شمارههاى آخر بحث (نيز نگاه كنيد)، تعداد كل افراد صاحبنظر در هر موضوع را در اين دوران مشخص مىكند <ref>همان</ref> | ||
تقسيمبندى موضوعات در بخش دوم، بر اساس طرح جديدى است كه با تقسيمبندىهاى متداول فرق دارد. اين طرح كه به «طرح جديد طبقهبندى علوم» معروف است، ابتكار جديدى است كه مقالاتى درباره آنان در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران چاپ شده است <ref>همان</ref> | تقسيمبندى موضوعات در بخش دوم، بر اساس طرح جديدى است كه با تقسيمبندىهاى متداول فرق دارد. اين طرح كه به «طرح جديد طبقهبندى علوم» معروف است، ابتكار جديدى است كه مقالاتى درباره آنان در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران چاپ شده است <ref>همان</ref> | ||
افراد معرفى شده در اين پژوهش، حدود 350 نفرند كه به ترتيب تخصص اوليهشان عبارتند از: در نجوم 8 نفر، شيمى 1 نفر، جغرافى 2 نفر، پزشكى 21 نفر، فلسفه و منطق 4 نفر، رياضيات 7 نفر، كلام 18 نفر، حديث 64 نفر، علوم قرآنى و تفسير 8 نفر، فقه 70 نفر، قرائت 9 نفر، تصوف و عرفان 16 نفر، خوشنويسى 3 نفر، شعر 31 نفر، موسيقى 1 نفر، لغت 11 نفر، ادب 37 نفر كه با احتساب 5 نفر زنان دانشمند و اديب به 42 نفر بالغ مىگردد، تاريخ 7 نفر، رجال و نسبشناسى 8 نفر، سياست 14 نفر و فهرستنگارى 2 نفر <ref>همان، ص 26-27</ref> | افراد معرفى شده در اين پژوهش، حدود 350 نفرند كه به ترتيب تخصص اوليهشان عبارتند از: در نجوم 8 نفر، شيمى 1 نفر، جغرافى 2 نفر، پزشكى 21 نفر، فلسفه و منطق 4 نفر، رياضيات 7 نفر، كلام 18 نفر، حديث 64 نفر، علوم قرآنى و تفسير 8 نفر، فقه 70 نفر، قرائت 9 نفر، تصوف و عرفان 16 نفر، خوشنويسى 3 نفر، شعر 31 نفر، موسيقى 1 نفر، لغت 11 نفر، ادب 37 نفر كه با احتساب 5 نفر زنان دانشمند و اديب به 42 نفر بالغ مىگردد، تاريخ 7 نفر، رجال و نسبشناسى 8 نفر، سياست 14 نفر و فهرستنگارى 2 نفر <ref>همان، ص 26-27</ref> | ||
در تجزيه و تحليل آمارى اين پژوهش، مشخص شده است كه سهم شيعيان در توليد و احياى معارف و علوم، بسيار قابل توجه است و برخلاف تصور عدهاى كه شيعيان را فاقد حيات علمى مىدانستند، اين دوره، كه دوره شكوفايى علم و دانش بطور عام و فرهنگ اسلامى بطور خاص است، سهم شيعيان بسيار زياد است و اين در حالى است كه دولت آل بويه علىرغم تمايل و علاقه به شيعه و به ويژه شيعه اثنى عشرى، داراى روحيه تساهل و تسامح بودند و كمتر تعصب مذهبى را اعمال كردند و همه اقشار و گروهها و پيروان مذاهب، حتى غير مسلمانان به راحتى مىتوانستند به اظهار كيش و عقيده خويش بپردازند <ref>همان، ص27</ref> | در تجزيه و تحليل آمارى اين پژوهش، مشخص شده است كه سهم شيعيان در توليد و احياى معارف و علوم، بسيار قابل توجه است و برخلاف تصور عدهاى كه شيعيان را فاقد حيات علمى مىدانستند، اين دوره، كه دوره شكوفايى علم و دانش بطور عام و فرهنگ اسلامى بطور خاص است، سهم شيعيان بسيار زياد است و اين در حالى است كه دولت آل بويه علىرغم تمايل و علاقه به شيعه و به ويژه شيعه اثنى عشرى، داراى روحيه تساهل و تسامح بودند و كمتر تعصب مذهبى را اعمال كردند و همه اقشار و گروهها و پيروان مذاهب، حتى غير مسلمانان به راحتى مىتوانستند به اظهار كيش و عقيده خويش بپردازند <ref>همان، ص27</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۰
نام کتاب | حیات علمی در عهد آل بویه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | فدایی عراقی، غلامرضا (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1383 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18356AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
حيات علمى در عهد آل بويه اثر دكتر غلامرضا فدايى عراقى، بخش اول از مجموعه حيات علمى در عهد دولتهاى شيعى است كه به ذكر دانشمندان و محققان در عهد دولت آل بويه به عنوان يكى از مقتدرترين دولتهاى شيعى پرداخته است [۱]
نويسنده علت انتخاب اين موضوع را سابقه تدريس درس مرجعشناسى در دانشگاههاى تهران و تربيت مدرس و علاقهمندى نسبت به متون مرجع و بهخصوص مراجع اسلامى عنوان كرده است [۲]
ساختار
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.
روش كار نويسنده چنين است كه نخست منابعى به عنوان منابع اصلى انتخاب و مشخصات افرادى كه به نوعى با زمان دولت بويه مرتبط بودهاند، شناسايى شدهاند. منابع اصلى و پايه دراينباره عبارتند از: دائرة المعارفهاى بزرگ اسلامى، جهان اسلام، تشيع، لغتنامه دهخدا، تاريخ بغداد، ريحانة الأدب، طبقات الفقهاء، بهطور عام و سپس صبح الأعشى في صناعة الإنشاء از قلقشندى، احياى فرهنگى در عهد آل بويه نوشته جوئل كرمر، آل بويه و اوضاع فرهنگى زمان ايشان اثر فقيهى بهطور خاص و نيز كتابهاى اعيان الشيعة، الأعلام و بسيارى از منابع ديگر بهطور موردى بررسى شده است [۳]
انتخاب پارهاى از دائرة المعارفهاى فارسى به عنوان مبنا به دو علت بوده است: اول اينكه به اعتقاد نگارنده، دائرة المعارفهاى جديد فارسى كه حاصل تلاش پژوهشگرانه جمعى از محققان است، از منابع دست اولى كه صرفاً اخبار را از منابع قبل از خود نقل كردهاند و هيچگونه تحليلى بر آن نداشتهاند كمتر نيست و دوم اينكه هدف نگارنده احصاى دانشمندانى بوده است كه بهگونهاى با دولت شيعى آل بويه مرتبط بودهاند [۴]
گزارش محتوا
در مقدمه، توضيحات مفصل و مفيدى پيرامون موضوع و محتواى كتاب داده شده است [۵]
اين كتاب از دو بخش مجزا تشكيل شده است: بخش اول در مورد اوضاع سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، علمى و دينى عصر آل بويه است كه اگرچه در كتابهاى ديگر نيز مىتوان اطلاعاتى در اين زمينه به دست آورد و در واقع موضوع اصلى اين پژوهش هم نبوده است، ولى به لحاظ تكميل شدن مبحث، نويسنده ناگزير از اشاراتى به آن بوده است، ضمن آنكه خودبهخود مىتواند پاسخ به سؤالاتى باشد كه نمونههايى از آن عبارتند از: آيا دولت آل بويه در ايجاد فرهنگ تسامح و تساهل مذهبى مؤثر بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انهدام دستگاه خلافت بوده است؟ آيا دولت آل بويه درصدد انتقال خلافت به آل على(ع) بوده است؟ آيا دولت آل بويه در ايجاد شور و نشاط علمى مؤثر بوده است؟در بخش اول، كوشش شده است تا در حد ميسور و با توجه به اطلاعات موجود، به سؤالات فوق پاسخ داده شود [۶]
در بخش دوم، محور عمده مطالب كتاب است، شامل پاسخ به سؤالات زير است:
در دولت آل بويه، چه تعداد دانشمند حضور داشته است؟؛ در دولت آل بويه تركيب دانشمندان به لحاظ موضوعى چگونه بوده است؟؛ شمار اين افراد به لحاظ اعتقادات و مذهب چگونه است؟ [۷]
از آنجا كه دولت آل بويه تقريباً بين سالهاى 320 تا 450ق حكومت مىكردهاند و سرزمينهاى تحت سلطه آنان منطقه وسيعى از ايران شامل رى، اصفهان و فارس و بعضاً خوزستان، کرمان، عراق عجم و عراق عرب شامل بغداد، بصره، كوفه و مانند آن بوده است، از اينرو افرادى كه بين اين سالها زندگى مىكردهاند يا عمر مفيد علمى آنان در اين محدوده زمانى بوده است و نيز بهگونهاى مرتبط با شهرهايى هستند كه در تحت حكومت آل بويه بوده يا در آنجا زندگى كرده يا تردد داشته، تلمذ يا تدريس كردهاند، به نوعى با شاهان يا وزراى آل بويه يا با افراد علمى و سرشناس اين زمان در ارتباط بوده و مراوده داشتهاند، شناسايى شده و به حساب آمدهاند [۸]
همچنين از آنجا كه مذهب و نيز تخصص علمى افراد از روى منابع اصلى مورد بحث تهيه شده و با اعتماد به صحت گفتار آن منابع، اگر مهمترين تخصص فردى را فقه، حديث يا فلسفه و مانند آن ذكر كرده است، نويسنده نيز آن را به عنوان تخصص اول يا وجه غالب علمى فرد مورد نظر قرار داده و سپس تبحر و مهارتهاى ديگر وى را به عنوان تخصص جانبى ذكر كرده است [۹]
در هر زمينه موضوعى، به لحاظ تتميم فايده، ابتدا تاريخچهاى اجمالى از آن موضوع آورده شده و سپس اسامى الفبايى شده افراد با شماره ترتيب عددى، پشت سرهم قرار گرفتهاند. در آخر هر بخش موضوعى، با عبارت «نيز نگاه كنيد»، تخصصهاى جانبى ساير افراد در آن موضوع خاص آمده است كه حاصل جمع اعداد اصلى مندرج در هر موضوع با شمارههاى آخر بحث (نيز نگاه كنيد)، تعداد كل افراد صاحبنظر در هر موضوع را در اين دوران مشخص مىكند [۱۰]
تقسيمبندى موضوعات در بخش دوم، بر اساس طرح جديدى است كه با تقسيمبندىهاى متداول فرق دارد. اين طرح كه به «طرح جديد طبقهبندى علوم» معروف است، ابتكار جديدى است كه مقالاتى درباره آنان در مجله دانشكده ادبيات دانشگاه تهران چاپ شده است [۱۱]
افراد معرفى شده در اين پژوهش، حدود 350 نفرند كه به ترتيب تخصص اوليهشان عبارتند از: در نجوم 8 نفر، شيمى 1 نفر، جغرافى 2 نفر، پزشكى 21 نفر، فلسفه و منطق 4 نفر، رياضيات 7 نفر، كلام 18 نفر، حديث 64 نفر، علوم قرآنى و تفسير 8 نفر، فقه 70 نفر، قرائت 9 نفر، تصوف و عرفان 16 نفر، خوشنويسى 3 نفر، شعر 31 نفر، موسيقى 1 نفر، لغت 11 نفر، ادب 37 نفر كه با احتساب 5 نفر زنان دانشمند و اديب به 42 نفر بالغ مىگردد، تاريخ 7 نفر، رجال و نسبشناسى 8 نفر، سياست 14 نفر و فهرستنگارى 2 نفر [۱۲]
در تجزيه و تحليل آمارى اين پژوهش، مشخص شده است كه سهم شيعيان در توليد و احياى معارف و علوم، بسيار قابل توجه است و برخلاف تصور عدهاى كه شيعيان را فاقد حيات علمى مىدانستند، اين دوره، كه دوره شكوفايى علم و دانش بطور عام و فرهنگ اسلامى بطور خاص است، سهم شيعيان بسيار زياد است و اين در حالى است كه دولت آل بويه علىرغم تمايل و علاقه به شيعه و به ويژه شيعه اثنى عشرى، داراى روحيه تساهل و تسامح بودند و كمتر تعصب مذهبى را اعمال كردند و همه اقشار و گروهها و پيروان مذاهب، حتى غير مسلمانان به راحتى مىتوانستند به اظهار كيش و عقيده خويش بپردازند [۱۳]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و گزيده منابع و مآخذ، اعلام اشخاص، نام كتب و رسائل و اعلام جغرافيايى در انتهاى كتاب آمده است. پاورقىها در انتهاى فصول در ذيل عنوان يادداشت آمده است.
نويسنده آمار و اطلاعات بخش دوم كتاب را در ضمن دو نمودار و يك جدول نمايش داده است.
كتاب مشتمل بر دو پيوست است: 1. برگى از رسائل صابى از مجموعه اهدايى سيد محمد صادق طباطبائى؛ 2. مقالهاى با عنوان حيات علمى در عهد سامانيان كه نويسنده آن ذكر نشده و لذا بايد به قلم مؤلف كتاب باشد.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.