جرعه‌های رسالت؛ ارمغانی از دُرواژه‌های نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۵۹: خط ۵۹:




در مقدمه، برخى از ويژگى‌هاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مى‌گفت كه شنونده مى‌توانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشرده‌گوترين انسان‌ها بود، نه زياده‌گويى داشت و نه كم‌گويى؛ جمله‌هايش پى‌درپى بود و ميان آن‌ها لحظه‌اى خاموش مى‌ماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد <ref>پيشگفتار، ص 3</ref>.
در مقدمه، برخى از ويژگى‌هاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مى‌گفت كه شنونده مى‌توانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشرده‌گوترين انسان‌ها بود، نه زياده‌گويى داشت و نه كم‌گويى؛ جمله‌هايش پى‌درپى بود و ميان آن‌ها لحظه‌اى خاموش مى‌ماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد <ref>پيشگفتار، ص 3</ref>


در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مى‌باشد. نويسنده، معتقد است كه انسان‌هاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروت‌هاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بى‌آبرو مانند تن بى‌جان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهره‌اى ندارد. آنان با اين اعتقاد مى‌كوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختى‌ها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تن‌دردهند. اينان تنها به اين دل‌خوشند كه توانسته‌اند متاع بى‌ارزش دنيا را به دست آورند.
در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مى‌باشد. نويسنده، معتقد است كه انسان‌هاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروت‌هاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بى‌آبرو مانند تن بى‌جان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهره‌اى ندارد. آنان با اين اعتقاد مى‌كوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختى‌ها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تن‌دردهند. اينان تنها به اين دل‌خوشند كه توانسته‌اند متاع بى‌ارزش دنيا را به دست آورند.


نويسنده با طرح اين سؤال كه آيا مى‌توان با ثروت و اندوخته‌هاى دنيوى، آبروى ازدست‌رفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرموده‌اند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد» <ref>متن كتاب، ص 9</ref>.
نويسنده با طرح اين سؤال كه آيا مى‌توان با ثروت و اندوخته‌هاى دنيوى، آبروى ازدست‌رفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرموده‌اند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد» <ref>متن كتاب، ص 9</ref>


عنوان بعدى، «آخرت‌فروشى» مى‌باشد. نويسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مى‌كنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مى‌فروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيان‌كار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مى‌شوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مى‌فرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد» <ref>همان</ref>.
عنوان بعدى، «آخرت‌فروشى» مى‌باشد. نويسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مى‌كنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مى‌فروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيان‌كار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مى‌شوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مى‌فرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد» <ref>همان</ref>


در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مى‌باشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمان‌ناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بى‌بهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى به‌سويى مى‌چرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمى‌داند كه مسير هدايت را مى‌پيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مى‌كند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مى‌گردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مى‌فرمايد: «اى على! همانا فقرى سخت‌تر از نادانى نيست» <ref>همان، ص 26</ref>.
در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مى‌باشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمان‌ناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بى‌بهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى به‌سويى مى‌چرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمى‌داند كه مسير هدايت را مى‌پيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مى‌كند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مى‌گردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مى‌فرمايد: «اى على! همانا فقرى سخت‌تر از نادانى نيست» <ref>همان، ص 26</ref>


برخى ديگر از عناوينى كه در اين بخش، بدان‌ها پرداخته شده است، عبارتند از: آداب مهمانى، آينده‌نگرى در كار، احترام به آموزگار، احترام به حقوق ديگران، ارزش علم و عبادت، استبداد رأى، استفاده از تجربه ديگران، استقامت، بازخواست مؤدبانه، بازى و تفريح، برادران الهى، بصيرت به خود، بى‌احترامى به والدين، پاكيزگى، پرخورى و سخت‌دلى، پرداخت بدهى برادران دينى، پرده‌پوشى، پرهيز از سخت‌گيرى، پشتكار، تأمين پوشاك مستمندان، ترحم، تربيت فرزند، تظاهر و ريا، توكل به قدرت الهى، تنفر از گناه، ثروت‌اندوزى، ثروتمندان بى‌تفاوت، جبران نيكى، جلب اعتماد مردم، جدايى نزديكان، چشم داشتن به مال ديگران، حفظ آبرو، حل اختلاف، حيا و ايمان، خداترسى، خدامحورى و رضايت الهى، خدمت به مردم، خواب صبحگاهى، خوش‌رفتارى با خانواده، دانش‌اندوزى و... <ref>همان، ص 9 - 163</ref>.
برخى ديگر از عناوينى كه در اين بخش، بدان‌ها پرداخته شده است، عبارتند از: آداب مهمانى، آينده‌نگرى در كار، احترام به آموزگار، احترام به حقوق ديگران، ارزش علم و عبادت، استبداد رأى، استفاده از تجربه ديگران، استقامت، بازخواست مؤدبانه، بازى و تفريح، برادران الهى، بصيرت به خود، بى‌احترامى به والدين، پاكيزگى، پرخورى و سخت‌دلى، پرداخت بدهى برادران دينى، پرده‌پوشى، پرهيز از سخت‌گيرى، پشتكار، تأمين پوشاك مستمندان، ترحم، تربيت فرزند، تظاهر و ريا، توكل به قدرت الهى، تنفر از گناه، ثروت‌اندوزى، ثروتمندان بى‌تفاوت، جبران نيكى، جلب اعتماد مردم، جدايى نزديكان، چشم داشتن به مال ديگران، حفظ آبرو، حل اختلاف، حيا و ايمان، خداترسى، خدامحورى و رضايت الهى، خدمت به مردم، خواب صبحگاهى، خوش‌رفتارى با خانواده، دانش‌اندوزى و... <ref>همان، ص 9 - 163</ref>


بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است.
بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است.
خط ۹۶: خط ۹۶:
#:سعدى مى‌گويد:{{شعر}}
#:سعدى مى‌گويد:{{شعر}}
#:{{ب|''دلم مى‌دهد وقت‌وقت اين اميد''|2=''كه حق شرم دارد ز موى سپيد''}}
#:{{ب|''دلم مى‌دهد وقت‌وقت اين اميد''|2=''كه حق شرم دارد ز موى سپيد''}}
#:{{ب|''عجب دارم ار شرم دارد ز من''|2=''كه شرمم نمى‌آيد از خويشتن''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص 169</ref>.
#:{{ب|''عجب دارم ار شرم دارد ز من''|2=''كه شرمم نمى‌آيد از خويشتن''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص 169</ref>


ديگر عناوين اين قسمت، عبارتند از: توبه در جوانى، خلوت انس، خودشناسى و خداشناسى، دانشورى، دشمن‌ترين دشمن‌ها، دواى نادانى، راست‌گويى، زن شايسته، سربار جامعه، سودمندترين مردم، طمع‌ورزى، عزت مؤمن، مسافرت و هديه نيكو <ref>همان، ص 169 - 176</ref>.
ديگر عناوين اين قسمت، عبارتند از: توبه در جوانى، خلوت انس، خودشناسى و خداشناسى، دانشورى، دشمن‌ترين دشمن‌ها، دواى نادانى، راست‌گويى، زن شايسته، سربار جامعه، سودمندترين مردم، طمع‌ورزى، عزت مؤمن، مسافرت و هديه نيكو <ref>همان، ص 169 - 176</ref>


در فصل دوم، 85 روايت از پيامبر(ص) در موضوعات مختلف، بيان شده است، از جمله: اداى حق، امانت‌دارى، انتظار فرج، بخشندگى، بخل و بدزبانى، بدگمانى، بهترين اخلاق، پرسشگرى، پرهيزكارى، پستى دنيا، پشيمانى از گناه، تراشيدن شارب، ترك ازدواج، ترك جهاد و... <ref>همان، ص177 - 197</ref>.
در فصل دوم، 85 روايت از پيامبر(ص) در موضوعات مختلف، بيان شده است، از جمله: اداى حق، امانت‌دارى، انتظار فرج، بخشندگى، بخل و بدزبانى، بدگمانى، بهترين اخلاق، پرسشگرى، پرهيزكارى، پستى دنيا، پشيمانى از گناه، تراشيدن شارب، ترك ازدواج، ترك جهاد و... <ref>همان، ص177 - 197</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش