۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#:وى در اين فصل منابع حديث سبعة احرف را در كتابهاى اهل سنت بررسى نموده نتيجه مىگيرند كه اين روايت در حد تواتر نمىباشد | #:وى در اين فصل منابع حديث سبعة احرف را در كتابهاى اهل سنت بررسى نموده نتيجه مىگيرند كه اين روايت در حد تواتر نمىباشد | ||
#در همين فصل-پس از ذكر سند روايت، از نظر محتوائى بررسى نموده و مىگويد اين روايت از اين جهت داراى تناقض مىباشند كه متن برخى از آنها درباره بطن قرآن و برخى ديگر دربارۀ لهجهها مىباشد و لذا مشخص نيست كه اين حديث آيا مربوط به لفظ است يا معنى؟ | #در همين فصل-پس از ذكر سند روايت، از نظر محتوائى بررسى نموده و مىگويد اين روايت از اين جهت داراى تناقض مىباشند كه متن برخى از آنها درباره بطن قرآن و برخى ديگر دربارۀ لهجهها مىباشد و لذا مشخص نيست كه اين حديث آيا مربوط به لفظ است يا معنى؟ | ||
#فصل پنجم:در اين فصل با ذكر كلامى از امام باقر(ع)و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] پيرامون نزول قرآن، مبنى بر اينكه قرآن بر حرف واحد نازل شده سند اين دو روايت را بررسى نموده و مىگويد اين دو روايت صحيحه هستند و لذا داراى ارزش و اعتبار مىباشند و در ادامه نتيجه مىگيرد كه حديث سبعة احرف دروغ و جعلى است. | #فصل پنجم:در اين فصل با ذكر كلامى از امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] پيرامون نزول قرآن، مبنى بر اينكه قرآن بر حرف واحد نازل شده سند اين دو روايت را بررسى نموده و مىگويد اين دو روايت صحيحه هستند و لذا داراى ارزش و اعتبار مىباشند و در ادامه نتيجه مىگيرد كه حديث سبعة احرف دروغ و جعلى است. | ||
#فصل سوم:ديدگاه علماء اهل سنت را در اين فصل در خصوص حديث سبعة احرف ذكر و در ادامۀ آن ديدگاه مستشرقانى همچون گلدزير و نولدكه و دژى بلاشر را ذكر و آنها را نقد و بررسى قرار مىدهد. | #فصل سوم:ديدگاه علماء اهل سنت را در اين فصل در خصوص حديث سبعة احرف ذكر و در ادامۀ آن ديدگاه مستشرقانى همچون گلدزير و نولدكه و دژى بلاشر را ذكر و آنها را نقد و بررسى قرار مىدهد. | ||
#فصل دوم:در اين فصل مسالۀ گسترش قرائتها را بررسى كرده ذكر مىكند كه با توجه به اينكه در زمان پيامبر(ص)قرآن به قرائت واحدى خوانده مىشد اختلاف قرائتها در زمان خليفۀ دوم بوجود آمد، در ادامه عوامل اختلاف را بررسى كرده،گسترش اسلام در زمان عمر را عامل اساسى در اينباره مىداند.و مىگويد:عمر براى حل مشكلات بوجودآمده راهحل مناسب را نسبت دادن حديث سبعة احرف به پيامبر مىداند و اين موضوع را از متفردات عمر مىداند | #فصل دوم:در اين فصل مسالۀ گسترش قرائتها را بررسى كرده ذكر مىكند كه با توجه به اينكه در زمان پيامبر(ص)قرآن به قرائت واحدى خوانده مىشد اختلاف قرائتها در زمان خليفۀ دوم بوجود آمد، در ادامه عوامل اختلاف را بررسى كرده،گسترش اسلام در زمان عمر را عامل اساسى در اينباره مىداند.و مىگويد:عمر براى حل مشكلات بوجودآمده راهحل مناسب را نسبت دادن حديث سبعة احرف به پيامبر مىداند و اين موضوع را از متفردات عمر مىداند | ||
#در همين فصل پيامدهاى پذيرش حديث سبعة احرف را ذكر نموده از جمله اينكه در نزد اهل سنت منكر آن كافر محسوب مىشود | #در همين فصل پيامدهاى پذيرش حديث سبعة احرف را ذكر نموده از جمله اينكه در نزد اهل سنت منكر آن كافر محسوب مىشود | ||
#فصل اول:در اين فصل پس از ذكر افرادى كه قرآن را جمعآورى كردند همچون حضرت على(ع)و ابوبكر و عمر و...نتيجه مىگيرد كه در تاريخ تدوين مصاحف فوق سخنى از حديث سبعة احرف نيست در حاليكه اگر قرآن بر سبعةاحرف نازل شده،چرا در اين مصاحف خبرى از آن نيست. | #فصل اول:در اين فصل پس از ذكر افرادى كه قرآن را جمعآورى كردند همچون حضرت على(ع) و ابوبكر و عمر و...نتيجه مىگيرد كه در تاريخ تدوين مصاحف فوق سخنى از حديث سبعة احرف نيست در حاليكه اگر قرآن بر سبعةاحرف نازل شده،چرا در اين مصاحف خبرى از آن نيست. | ||
==ساختار كتاب== | ==ساختار كتاب== |
ویرایش