مقدسی، مطهر بن طاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:




«مطهر بن طاهر مقدسى»، نام او را مطهر بن مطهر نيز ثبت كرده‌اند و كنيه او بنا بر ضبط بعضى از نسخه‌هاى طبقات ناصرى، «ابونصر» است.
'''مطهر بن طاهر مقدسى'''، نام او را مطهر بن مطهر نيز ثبت كرده‌اند و كنيه او بنا بر ضبط بعضى از نسخه‌هاى طبقات ناصرى، «ابونصر» است.


جز آنچه از خلال كتابش، «البدء و التاريخ» به دست مى‌آيد، در هيچ‌يك از كتب رجال و تاريخ و ادب، كوچك‌ترين اطلاعى در باب زندگى‌نامه وى نمى‌توان يافت. آنچه مسلّم است اين است كه وى در سال 355 در نواحى شرقى ايران و احتمالا بست سيستان، كتاب «البدء و التاريخ» را تأليف كرده است.
جز آنچه از خلال كتابش، «البدء و التاريخ» به دست مى‌آيد، در هيچ‌يك از كتب رجال و تاريخ و ادب، كوچك‌ترين اطلاعى در باب زندگى‌نامه وى نمى‌توان يافت. آنچه مسلّم است اين است كه وى در سال 355 در نواحى شرقى ايران و احتمالا بست سيستان، كتاب «البدء و التاريخ» را تأليف كرده است.
خط ۴۹: خط ۴۹:




1. ابوالعباس سامرى؛
#ابوالعباس سامرى؛
 
#احمد بن محمد بن حجّاج سجزى؛
2. احمد بن محمد بن حجّاج سجزى؛
#خيثمة بن سليمان طرابلسى؛
 
#عبدالرحمن بن احمد مروزى؛
3. خيثمة بن سليمان طرابلسى؛
#حسن بن هشام؛
 
#حاتم بن سندى؛
4. عبدالرحمن بن احمد مروزى؛
#محمد بن سهل؛
 
#ابوجعفر رازى؛
5. حسن بن هشام؛
#محمد بن خالويه؛
 
#هارون بن كامل؛
6. حاتم بن سندى؛
#ابونصر حرشى؛
 
#احمد بن مالك؛
7. محمد بن سهل؛
#ابوعبدالله اندلسى؛
 
#ابوطالب اخميمى.
8. ابوجعفر رازى؛
 
9. محمد بن خالويه؛
 
10. هارون بن كامل؛
 
11. ابونصر حرشى؛
 
12. احمد بن مالك؛
 
13. ابوعبدالله اندلسى؛
 
14. ابوطالب اخميمى.


== آثار ==
== آثار ==
خط ۸۲: خط ۶۹:
به‌جز «البدء و التاريخ» كه امروز در دست ماست، اثر ديگرى از مؤلف، ظاهرا برجاى نمانده است يا مانده و ما از آن بى‌خبريم؛ اما در خلال مباحث همين كتاب گاه به كتاب‌هاى ديگر خويش اشاراتى دارد، از جمله:
به‌جز «البدء و التاريخ» كه امروز در دست ماست، اثر ديگرى از مؤلف، ظاهرا برجاى نمانده است يا مانده و ما از آن بى‌خبريم؛ اما در خلال مباحث همين كتاب گاه به كتاب‌هاى ديگر خويش اشاراتى دارد، از جمله:


1. كتاب المعاني: در موارد متعددى از كتاب «البدء و التاريخ»، مطهر بن طاهر، به «كتاب المعاني» يا «كتاب معاني القرآن» خويش ارجاع مى‌دهد. از نوع مسائلى كه نقل مى‌كند و يا آن مسائل را بدان كتاب ارجاع مى‌دهد، مى‌توان دانست كه موضوع آن كتاب بيشتر قصص و حكاياتى بوده است پيرامون اشارات قرآنى و قصص قرآن و گاه در اعراب و وجوه آن آيات نيز وارد بحث شده است و ظاهرا كتابى بوده است بسيار مفصل، چون پس از نقل مطالب به‌گونه نسبتا مفصل باز ارجاع مى‌دهد به آن كتاب براى تفصيل بيشتر. بيش از بيست مورد به اين كتاب ارجاع داده شده است.
#كتاب المعاني: در موارد متعددى از كتاب «البدء و التاريخ»، مطهر بن طاهر، به «كتاب المعاني» يا «كتاب معاني القرآن» خويش ارجاع مى‌دهد. از نوع مسائلى كه نقل مى‌كند و يا آن مسائل را بدان كتاب ارجاع مى‌دهد، مى‌توان دانست كه موضوع آن كتاب بيشتر قصص و حكاياتى بوده است پيرامون اشارات قرآنى و قصص قرآن و گاه در اعراب و وجوه آن آيات نيز وارد بحث شده است و ظاهرا كتابى بوده است بسيار مفصل، چون پس از نقل مطالب به‌گونه نسبتا مفصل باز ارجاع مى‌دهد به آن كتاب براى تفصيل بيشتر. بيش از بيست مورد به اين كتاب ارجاع داده شده است.
 
#كتاب العلم و التعليم: اين كتاب در حوزه علم كلام و فلسفه بوده است و مباحث آن در دايره معارف عقلى و نقد ادله اهل تعطيل و الحاد.
2. كتاب العلم و التعليم: اين كتاب در حوزه علم كلام و فلسفه بوده است و مباحث آن در دايره معارف عقلى و نقد ادله اهل تعطيل و الحاد.
#كتاب الديانة و الأمانة: موضوع اين كتاب نيز نقد انديشه‌ها و آراى اهل تعطيل بوده است. به‌درستى دانسته نيست كه اين كتاب را نوشته بوده است يا قصد تأليف آن را داشته است؛ زيرا در دنباله نقد آراى منكران توحيد مى‌گويد: «زيرا قصد ما اين است كه در اين‌باره با استقصا و ايضاح تمام و كمال به اين مسئله بپردازيم، در كتابى كه آن را «الديانة و الأمانه» ناميده‌ايم، تا سپاسى باشد در برابر آن‌كه بر ما نعمت توحيد را ارزانى داشته است».
 
#كتاب المعدّلة: گويا اين كتاب را به هنگام تأليف «البدء و التاريخ» تأليف نكرده بوده است؛ زيرا در دنباله نقد آراى ثنويه مى‌گويد: «و به همين اندازه كه تناقض‌هاى ايشان را روشن كند، در اينجا بسنده مى‌كنيم، چندان كه در تناسب اين كتاب ما باشد، پس از آنكه آن را در كتاب المعدلة استقصا خواهيم كرد و به مشيت خداوندى، سخن را در آن به‌اشباع خواهيم آورد».
3. كتاب الديانة و الأمانة: موضوع اين كتاب نيز نقد انديشه‌ها و آراى اهل تعطيل بوده است. به‌درستى دانسته نيست كه اين كتاب را نوشته بوده است يا قصد تأليف آن را داشته است؛ زيرا در دنباله نقد آراى منكران توحيد مى‌گويد: «زيرا قصد ما اين است كه در اين‌باره با استقصا و ايضاح تمام و كمال به اين مسئله بپردازيم، در كتابى كه آن را «الديانة و الأمانه» ناميده‌ايم، تا سپاسى باشد در برابر آن‌كه بر ما نعمت توحيد را ارزانى داشته است».
#كتاب النفس و الروح: اين كتاب كه موضوع آن مباحث پيرامون ماهيت روح و روابط جسم و روح و مسئله فنا و بقاى ارواح بوده است گويا تأليف نشده يا تأليف آن به كمال نرسيده بوده است؛ زيرا در دنباله بحث از ماهيّت روح مى‌گويد: «هرچه مى‌نگرم چاره‌اى نمى‌بينم مگر آنكه كتابى مفرد در اين‌باره بپردازم و نام آن را كتاب النفس و الروح نهم؛ زيرا اگر در اينجا به‌درازى سخن گويم، با آنچه در آغاز شرط كرده‌ام سازگار نيست».
 
#كتابى در نجوم: در بحثى كه پيرامون ستارگان و احكام و منسوبات آنها دارد و از كمال اطلاع مؤلف در اين‌باره خبر مى‌دهد، مى‌گويد: «و سنفرد بمشيّة اللّه و عونه كتابا لطيفا في ذكر النجوم و ما يصحّ فيها و يوافق قول الحقّ»؛ يعنى «به‌زودى، به يارى و خواست ايزد تعالى، كتابى لطيف در يادكرد نجوم و آنچه در آن باب درست است و با سخن اهل حق هماهنگ، خواهيم پرداخت». متأسفانه از مجموعه اين آثار، هيچ‌گونه نشانى امروز باقى نيست و در تأليفات قدما نيز اشارتى بدانها ديده نمى‌شود <ref>ر.ك: شفيعى كدكنى، محمدرضا، ج1، ص39-49</ref>.
4. كتاب المعدّلة: گويا اين كتاب را به هنگام تأليف «البدء و التاريخ» تأليف نكرده بوده است؛ زيرا در دنباله نقد آراى ثنويه مى‌گويد: «و به همين اندازه كه تناقض‌هاى ايشان را روشن كند، در اينجا بسنده مى‌كنيم، چندان كه در تناسب اين كتاب ما باشد، پس از آنكه آن را در كتاب المعدلة استقصا خواهيم كرد و به مشيت خداوندى، سخن را در آن به‌اشباع خواهيم آورد».
 
5. كتاب النفس و الروح: اين كتاب كه موضوع آن مباحث پيرامون ماهيت روح و روابط جسم و روح و مسئله فنا و بقاى ارواح بوده است گويا تأليف نشده يا تأليف آن به كمال نرسيده بوده است؛ زيرا در دنباله بحث از ماهيّت روح مى‌گويد: «هرچه مى‌نگرم چاره‌اى نمى‌بينم مگر آنكه كتابى مفرد در اين‌باره بپردازم و نام آن را كتاب النفس و الروح نهم؛ زيرا اگر در اينجا به‌درازى سخن گويم، با آنچه در آغاز شرط كرده‌ام سازگار نيست».
 
6. كتابى در نجوم: در بحثى كه پيرامون ستارگان و احكام و منسوبات آنها دارد و از كمال اطلاع مؤلف در اين‌باره خبر مى‌دهد، مى‌گويد: «و سنفرد بمشيّة اللّه و عونه كتابا لطيفا في ذكر النجوم و ما يصحّ فيها و يوافق قول الحقّ»؛ يعنى «به‌زودى، به يارى و خواست ايزد تعالى، كتابى لطيف در يادكرد نجوم و آنچه در آن باب درست است و با سخن اهل حق هماهنگ، خواهيم پرداخت». متأسفانه از مجموعه اين آثار، هيچ‌گونه نشانى امروز باقى نيست و در تأليفات قدما نيز اشارتى بدانها ديده نمى‌شود <ref>ر.ك: شفيعى كدكنى، محمدرضا، ج1، ص39-49</ref>.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش