۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
| خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارتهای «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مىفرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم سطر 11 آمده است. | احاطه مؤلف صرفا بر نظريات استادش نبوده، بلكه بر نظريات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] نيز احاطه كامل داشته و گاهى عبارتهای «فرائد الأصول» شيخ را تصحيح كرده و نظر اصلى ايشان را بيان مىفرمايد، مانند آنچه در صفحه 49 از جلد دوم سطر 11 آمده است. | ||
در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات [[رشتی، حبیب الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]] ، صاحب «بدائع الأفكار»، را مطرح كرده و بررسى مىنمايد و با توجه به دشوارى متن «بدائع الأفكار» و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متن علمىتر و پيچيدهترى است. | در جلد اول، مؤلف، مكررا نظريات [[رشتی، حبیب الله بن محمد علی|ميرزا حبيب الله رشتى]]، صاحب «بدائع الأفكار»، را مطرح كرده و بررسى مىنمايد و با توجه به دشوارى متن «بدائع الأفكار» و نظريات مطرح شده در آن، اين جلد از كتاب نيز داراى متن علمىتر و پيچيدهترى است. | ||
در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب «فصول»، شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب «هداية المسترشدين»، (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)، شيخ على نهاوندى صاحب «تشريح الأصول»، [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] صاحب «حاشيه مكاسب»، شيخ هادى تهرانى صاحب «محجة العلماء» و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مىشود، اما در جلد دوم و سوم، جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم آخوند خراسانى بسنده شده است. | در اين جلد، علاوه بر نظريات ميرزاى رشتى، از نظريات صاحب «فصول»، شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب «هداية المسترشدين»، (به تعبير مؤلف، صاحب حاشيه بر معالم)، شيخ على نهاوندى صاحب «تشريح الأصول»، [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد يزدى]] صاحب «حاشيه مكاسب»، شيخ هادى تهرانى صاحب «محجة العلماء» و ديگر بزرگان مطرح و بررسى مىشود، اما در جلد دوم و سوم، جز در بحث اقل و اكثر ارتباطى، متأسفانه نظريات اين بزرگان به ندرت مطرح شده و فقط به نظريات شيخ اعظم و مرحوم آخوند خراسانى بسنده شده است. | ||
| خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه مرحوم كمپانى با نظريات استادش آخوند صاحب «كفايه» است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمىرسد كه اين، اشكال بر [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] باشد و تصور مىشود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا مؤلف از عبارت «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده شده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است. | از نكات مهم در متن كتاب، برخورد محترمانه مرحوم كمپانى با نظريات استادش آخوند صاحب «كفايه» است. چه بسا ايشان به نظريات استادش اشكال داشته و آن را رد كرده است، امّا در ابتدا به نظر نمىرسد كه اين، اشكال بر [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|مرحوم آخوند]] باشد و تصور مىشود كه توضيح و شرح نظريه اوست، زيرا مؤلف از عبارت «يرد عليه» و نظاير آن استفاده نكرده و از الفاظ محترمانه استفاده شده است و اين، از نكات مهم اخلاقى و تربيتى براى طلاب و محصلين علوم دينى و غير دينى است. | ||
مرحوم كمپانى، علاوه بر نظريات [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|استادش آخوند خراسانى]]، و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] ، به نظريات بزرگان ديگرى از علماى اصول و فلسفه، همچون [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] بو على سينا، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، علامه قطب الدين محمد رازى و... متعرض شده است. | مرحوم كمپانى، علاوه بر نظريات [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|استادش آخوند خراسانى]]، و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]، به نظريات بزرگان ديگرى از علماى اصول و فلسفه، همچون [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] بو على سينا، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، علامه قطب الدين محمد رازى و... متعرض شده است. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
ویرایش