سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسية - اجوبة المسائل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۱: خط ۱:


{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل
| عنوان = سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل
| عنوان‌های دیگر = رسائل فلسفی
| عنوان‌های دیگر = رسائل فلسفی
| تصویر = NUR01869J1.jpg
| تصویر = NUR01869J1.jpg
| پدیدآوران = [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)
| پدیدآوران = [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)


[[آشتیانی، جلال‎‌الدین]] (مصحح)
[[آشتیانی، جلال‎‌الدین]] (مصحح)


| ناشر   = دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
| ناشر = دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
| مکان نشر = قم - ایران
| مکان نشر = قم - ایران
| سال نشر = 1387 هـ.ش  
| سال نشر = 1387 هـ.ش  
| چاپ   = 3
| چاپ = 3
| شابک   =  
| شابک =  
| موضوع = فلسفه اسلامی
| موضوع = فلسفه اسلامی


قرآن - متشابهات و محکمات
قرآن - متشابهات و محکمات


هستی شناسی (فلسفه اسلامی)
هستی شناسی (فلسفه اسلامی)
| زبان   = فارسی عربی
| زبان = فارسی عربی
| تعداد جلد = 1
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 11729
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 11729
| کد کنگره = BBR‎‏ ‎‏1050‎‏ ‎‏1378
| کد کنگره = BBR‎‏ ‎‏1050‎‏ ‎‏1378
| کد اتوماسیون = BOK01869
| کد اتوماسیون = BOK01869
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از   =  
| پیش از =  
}}
}}


خط ۴۵: خط ۴۵:
درباره مطالب اين كتاب چند نكته گفتنى است:
درباره مطالب اين كتاب چند نكته گفتنى است:


#استاد آشتيانى در مورد روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در نگارش مباحث علمى نوشته است: سبك نوشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و طرز تحقيقات او به كلى از تحقيقات و تحريرات ساير فلاسفه ممتاز است و كسى كه به مذاق و مشرب او وارد و با افكار و عقائد او انس گرفته باشد، مى‌تواند كلمات و مطالب و تحقيقات خاص او را از تحقيق و مطلب و كلام ديگران جدا نمايد و اين يكى از امتيازات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آنجايى كه به حل مشكلات و دفع نقوض و شبهات مخالفان مى‌پردازد و يا خود درصدد تقرير و بيان مطلبى عالى برمى‌آيد، داراى قلمى روان و جذاب و منشيانه است و اهل ادبيات او را در اين جهت بين ارباب معقول بى‌نظير و در بين مؤلفان منقول كم‌نظير مى‌دانند و الحق تسلط عجيبى در تحرير مباحث دارد و به عربى و فارسى تحرير عالى او جذابيت خاصى دارد <ref>مقدمه مصحح، ص 20-33</ref>.
#استاد آشتيانى در مورد روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در نگارش مباحث علمى نوشته است: سبك نوشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و طرز تحقيقات او به كلى از تحقيقات و تحريرات ساير فلاسفه ممتاز است و كسى كه به مذاق و مشرب او وارد و با افكار و عقائد او انس گرفته باشد، مى‌تواند كلمات و مطالب و تحقيقات خاص او را از تحقيق و مطلب و كلام ديگران جدا نمايد و اين يكى از امتيازات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آنجايى كه به حل مشكلات و دفع نقوض و شبهات مخالفان مى‌پردازد و يا خود درصدد تقرير و بيان مطلبى عالى برمى‌آيد، داراى قلمى روان و جذاب و منشيانه است و اهل ادبيات او را در اين جهت بين ارباب معقول بى‌نظير و در بين مؤلفان منقول كم‌نظير مى‌دانند و الحق تسلط عجيبى در تحرير مباحث دارد و به عربى و فارسى تحرير عالى او جذابيت خاصى دارد <ref>مقدمه مصحح، ص 20-33</ref>.
#هر چند اغلب ترجمه‌نويسان المسائل القدسية را جزء آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ذكر ننموده‌اند و بعضى نيز آن را از آثار مشكوك فيلسوف شيرازى دانسته‌اند، ولى به نظر استاد آشتيانى اين رساله يكى از آثار مهم صدرالمتألهين <ref>همان، ص 17- 18</ref> و اثرى بسيار عالى است كه در آن از اوّل امور عامه تا آخر مبحث وجود ذهنى به صورت متوسط -نه مفصل و نه مختصر- به سبك و طريقه خاص صدرالمتألهين شيرازى نوشته شده است <ref>همان، ص 180</ref>.
#هر چند اغلب ترجمه‌نويسان المسائل القدسية را جزء آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ذكر ننموده‌اند و بعضى نيز آن را از آثار مشكوك فيلسوف شيرازى دانسته‌اند، ولى به نظر استاد آشتيانى اين رساله يكى از آثار مهم صدرالمتألهين <ref>همان، ص 17- 18</ref> و اثرى بسيار عالى است كه در آن از اوّل امور عامه تا آخر مبحث وجود ذهنى به صورت متوسط -نه مفصل و نه مختصر- به سبك و طريقه خاص صدرالمتألهين شيرازى نوشته شده است <ref>همان، ص 180</ref>.
#صدرالمتألهين شيرازى در رساله متشابهات نوشته است كه درباره متشابهات مانند ''' يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ''' و ''' الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ''' و. .. كه در قرآن كريم و روايات آمده است، مردم چهار روش دارند: اول: شيوه اهل لغت و اصحاب حديث و حنابله است كه الفاظ را بر مدلول اولى و مفهوم ظاهرى آن باقى مى‌گذارند هر چند ديگران آن را مخالف قواعد عقلى مى‌دانند. دوم: روش افراد دقيق و عميق يعنى تأويل است كه الفاظ را از مفهوم اولى منصرف كرده و به معنايى موافق عقولشان براى پايبندى به قوانين عقلى و تنزيه بارى تعالى از نقائص امكانى حمل مى‌كنند. سوم: روش جمع بين هر دو و خلط بين تشبيه و تنزيه است؛ آنان در برخى موارد شيوه تشبيه و در برخى ديگر تنزيه را در پيش مى‌گيرند: هر متشابهى كه در باب مبدأ آمده را تأويل مى‌كنند ولى هر متشابهى كه در باب معاد آمده به حال خود گذاشته و هيچ تأويلى نمى‌كنند. اين روش بيشتر معتزليان مانند [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و قَفّٰال و جمهور علماى اماميه است. چهارم: روش راسخان در علم است كه با بصيرت قلبى و به نور الهى و چشم عقلشان مى‌نگرند و. .. و برخى نيز حيران شده‌اند <ref>متن كتاب، ص 259-261</ref>.
#صدرالمتألهين شيرازى در رساله متشابهات نوشته است كه درباره متشابهات مانند ''' يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ''' و ''' الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ''' و. .. كه در قرآن كريم و روايات آمده است، مردم چهار روش دارند: اول: شيوه اهل لغت و اصحاب حديث و حنابله است كه الفاظ را بر مدلول اولى و مفهوم ظاهرى آن باقى مى‌گذارند هر چند ديگران آن را مخالف قواعد عقلى مى‌دانند. دوم: روش افراد دقيق و عميق يعنى تأويل است كه الفاظ را از مفهوم اولى منصرف كرده و به معنايى موافق عقولشان براى پايبندى به قوانين عقلى و تنزيه بارى تعالى از نقائص امكانى حمل مى‌كنند. سوم: روش جمع بين هر دو و خلط بين تشبيه و تنزيه است؛ آنان در برخى موارد شيوه تشبيه و در برخى ديگر تنزيه را در پيش مى‌گيرند: هر متشابهى كه در باب مبدأ آمده را تأويل مى‌كنند ولى هر متشابهى كه در باب معاد آمده به حال خود گذاشته و هيچ تأويلى نمى‌كنند. اين روش بيشتر معتزليان مانند [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و قَفّٰال و جمهور علماى اماميه است. چهارم: روش راسخان در علم است كه با بصيرت قلبى و به نور الهى و چشم عقلشان مى‌نگرند و. .. و برخى نيز حيران شده‌اند <ref>متن كتاب، ص 259-261</ref>.
#از باب آنكه رساله اجوبة المسائل مشتمل بر جواب چند سؤال فلسفى و حكمى و معضلات مبحث علم الهى از جمله مبحث غايات و نفى عبث از افعال الهى و به‌طور مطلق از وجود و هستى و نفى بخت و اتفاق است، استاد آشتيانى حواشى مفصل- مفصل‌تر از اصل اجوبه- بر آن نوشته است <ref>همان، ص 180</ref>. اين حواشى براى توضيح «پاسخ‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به پنج مسأله» نوشته شده است <ref>همان، ص 313- 386</ref>.
#از باب آنكه رساله اجوبة المسائل مشتمل بر جواب چند سؤال فلسفى و حكمى و معضلات مبحث علم الهى از جمله مبحث غايات و نفى عبث از افعال الهى و به‌طور مطلق از وجود و هستى و نفى بخت و اتفاق است، استاد آشتيانى حواشى مفصل- مفصل‌تر از اصل اجوبه- بر آن نوشته است <ref>همان، ص 180</ref>. اين حواشى براى توضيح «پاسخ‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به پنج مسأله» نوشته شده است <ref>همان، ص 313- 386</ref>.
#استاد آشتيانى يادآور شده است كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] برخى از مباحث مهمّ تفسيرى در باب متشابهات از قبيل: معناى متشابه، جهات فرق بين محكم و متشابه، فرق تفصيلى بين تفسير و تأويل، بيان احاديث مربوط به ظواهر و بطون قرآن و فرق بين ظاهر و بطن و حد و مطلع و. .. را بيان نكرده است <ref>همان، ص 284، پاورقى 1</ref>. و از طرفى از آن جهت كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بحث متشابهات قرآن را در كتاب‌هاى ديگر خودش: مفاتيح و تفسير قرآن نيز عنوان و تحقيق كرده است، ايشان مطالب موجود در «مفاتيح الغيب» را با عنوان «تعليقات متشابهات القرآن» در اينجا ضميمه كرده و آورده است <ref>همان، ص 285- 310</ref>.
#استاد آشتيانى يادآور شده است كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] برخى از مباحث مهمّ تفسيرى در باب متشابهات از قبيل: معناى متشابه، جهات فرق بين محكم و متشابه، فرق تفصيلى بين تفسير و تأويل، بيان احاديث مربوط به ظواهر و بطون قرآن و فرق بين ظاهر و بطن و حد و مطلع و. .. را بيان نكرده است <ref>همان، ص 284، پاورقى 1</ref>. و از طرفى از آن جهت كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بحث متشابهات قرآن را در كتاب‌هاى ديگر خودش: مفاتيح و تفسير قرآن نيز عنوان و تحقيق كرده است، ايشان مطالب موجود در «مفاتيح الغيب» را با عنوان «تعليقات متشابهات القرآن» در اينجا ضميمه كرده و آورده است <ref>همان، ص 285- 310</ref>.
#استاد آشتيانى با نقل مطلبى از نويسنده كتاب مناهل العرفان، افزوده است اين معاصر معظم در صفحه قبل، كلام را منقسم نموده به كلام لفظى و كلام نفسى و در اين مسأله قهراً از اشاعره پيروى مى‌نمايد. .. ولى در مسأله كلام نفسى، اصولاً تعقل صفتى با اوصافى كه اشاعره براى آن ذكر كرده‌اند امكان ندارد، لذا محققان از حكما و متكلمان و عرفاى اسلامى اين مسلك را تخطئه نموده‌اند و در حق به‌طور مطلق، تعدد ذات و صفات منافات با وحدت حقه حقيقيه دارد و جميع كمالات و اوصاف وجودى در ذات مستهلكند <ref>همان، ص 172- 175</ref>.
#استاد آشتيانى با نقل مطلبى از نويسنده كتاب مناهل العرفان، افزوده است اين معاصر معظم در صفحه قبل، كلام را منقسم نموده به كلام لفظى و كلام نفسى و در اين مسأله قهراً از اشاعره پيروى مى‌نمايد. .. ولى در مسأله كلام نفسى، اصولاً تعقل صفتى با اوصافى كه اشاعره براى آن ذكر كرده‌اند امكان ندارد، لذا محققان از حكما و متكلمان و عرفاى اسلامى اين مسلك را تخطئه نموده‌اند و در حق به‌طور مطلق، تعدد ذات و صفات منافات با وحدت حقه حقيقيه دارد و جميع كمالات و اوصاف وجودى در ذات مستهلكند <ref>همان، ص 172- 175</ref>.
#استاد آشتيانى درباره بحث اراده بارى تعالى توضيح داده است كه:برخى گويند اراده، صفت فعل حق است و جهت فرار از اعتقاد به قِدَم بعضى از ممكنات، اراده را از حق تعالى سلب نموده‌اند و جمعى از اصحاب خنّاس قائل به تجدد اراده شده‌اند و جماعتى به اخبار وارده از اهل بيت(ع) استدلال به نفى اراده نموده‌اند (إرادته فعله)؛ تمسك به اخبار و ظواهر در اعتقادات جائز نيست، گرچه ظواهر و نصوص زيادى دلالت دارد بر تقدم اراده به افعال حق مثل: ''' إذا أراد اللّه لشيء أن يقول له كن فيكون '''(مراد از شىء قطعا معلول امكانى است). اما وجه بطلان قول كسى كه اراده را از صفت فعل مى‌داند، واضح است <ref>همان، ص 316، پاورقى 2</ref>.
#استاد آشتيانى درباره بحث اراده بارى تعالى توضيح داده است كه:برخى گويند اراده، صفت فعل حق است و جهت فرار از اعتقاد به قِدَم بعضى از ممكنات، اراده را از حق تعالى سلب نموده‌اند و جمعى از اصحاب خنّاس قائل به تجدد اراده شده‌اند و جماعتى به اخبار وارده از اهل بيت(ع) استدلال به نفى اراده نموده‌اند (إرادته فعله)؛ تمسك به اخبار و ظواهر در اعتقادات جائز نيست، گرچه ظواهر و نصوص زيادى دلالت دارد بر تقدم اراده به افعال حق مثل: ''' إذا أراد اللّه لشيء أن يقول له كن فيكون '''(مراد از شىء قطعا معلول امكانى است). اما وجه بطلان قول كسى كه اراده را از صفت فعل مى‌داند، واضح است <ref>همان، ص 316، پاورقى 2</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش