من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[[[' به '[[')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى كتاب گران‌سنگ «من‌لايحضره‌الفقيه»، توجه به نكات زير مفيد است:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى كتاب گران‌سنگ «من‌لايحضره‌الفقيه»، توجه به نكات زير مفيد است:


1. مؤلف، اين كتاب را به درخواست يكى از سادات شهر بلخ، به نام شريف‌الدين ابوعبدالله محمد بن حسين معروف به نعمت، نگاشته است. او از [[شيخ صدوق]] درخواست كرده بود مانند كتاب «[[من‌لايحضره‌الطبيب]]» [[محمد بن زكرياى رازى]] در علم طب، او هم كتابى در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده كسانى قرار گيرد كه به علما و فقهاى بزرگ، دسترسى ندارند و با مراجعه به آن، بتوانند به احكام شرعى و وظايف خود آگاه گردند <ref>ر.ك: طاهرزاده، غلامعباس، ص157</ref>.
#مؤلف، اين كتاب را به درخواست يكى از سادات شهر بلخ، به نام شريف‌الدين ابوعبدالله محمد بن حسين معروف به نعمت، نگاشته است. او از [[شيخ صدوق]] درخواست كرده بود مانند كتاب «[[من‌لايحضره‌الطبيب]]» [[محمد بن زكرياى رازى]] در علم طب، او هم كتابى در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده كسانى قرار گيرد كه به علما و فقهاى بزرگ، دسترسى ندارند و با مراجعه به آن، بتوانند به احكام شرعى و وظايف خود آگاه گردند <ref>ر.ك: طاهرزاده، غلامعباس، ص157</ref>.
 
#اين كتاب، يكى از ارزشمندترين منابع روايى شيعه بشمار مى‌آيد و هر مجتهدى در اجتهاد و استنباط احكام شرعى، بايد به روايات آن، توجه داشته باشد؛ لذا از زمان نگارش، مورد توجه و استقبال علماى شيعه قرار گرفته است و پيوسته در مجموعه‌هاى بزرگ و كوچك روايى، به آن استناده نموده و از آن، روايت نقل كرده‌اند و به شرح، ترجمه و حاشيه بر آن، همت گماشته‌اند <ref>ر.ك: همان، ص156-158</ref>.
2. اين كتاب، يكى از ارزشمندترين منابع روايى شيعه بشمار مى‌آيد و هر مجتهدى در اجتهاد و استنباط احكام شرعى، بايد به روايات آن، توجه داشته باشد؛ لذا از زمان نگارش، مورد توجه و استقبال علماى شيعه قرار گرفته است و پيوسته در مجموعه‌هاى بزرگ و كوچك روايى، به آن استناده نموده و از آن، روايت نقل كرده‌اند و به شرح، ترجمه و حاشيه بر آن، همت گماشته‌اند <ref>ر.ك: همان، ص156-158</ref>.
#نويسنده در اين كتاب، فقط نام راوى اولى كه روايت را از معصوم(ع) روايت كرده، آورده و در آخر كتاب؛ يعنى در بخش «مشيخه»، سند خود را به آن راوى نقل مى‌كند تا روايات، از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحا، مسند شوند و استفاده از آن، براى مراجعه‌كنندگان، آسان‌تر گردد <ref>ر.ك: همان، ص157</ref>. اين بخش، يكى از بخش‌هاى مهم كتاب است كه بسيار مورد توجه علماى شيعه قرار گرفته و شرح‌هاى فراوانى نيز بر آن نگاشته‌اند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال بشمار مى‌آيد <ref>ر.ك: همان، ص159</ref>.
 
#در قرون اوليه اسلامى، فقهاى شيعه فقط به روايت و نقل سخنان ائمه(ع) اكتفا مى‌كردند و به خود اجازه گفتن سخنى در برابر و يا در كنار سخنان معصوم(ع) نمى‌دادند؛ چراكه آنان را مرتبط با مركز وحى و معدن حكمت مى‌دانستند. آنان حتى اگر مى‌خواستند كتابى غير روايى به نگارش درآورند، سعى مى‌كردند تا از الفاظ روايات استفاده كنند و سخنى غير از سخن اهل‌بيت(ع)، ننويسند. [[شيخ صدوق]]، از آخرين علماى اين دوره بشمار مى‌آيد. در اثر ايشان، همه كتاب، روايت و يا گرفته‌شده از الفاظ روايات است، به‌حدى كه برخى از علماى شيعه مى‌گويند: اگر درباره مسئله‌اى روايتى نيافتيم، به الفاظ [[شيخ صدوق]] نيز مى‌توانيم استناد كنيم؛ چراكه الفاظ ايشان، همه استفاده‌شده از الفاظ روايات است <ref>ر.ك: همان، ص157</ref>.
3. نويسنده در اين كتاب، فقط نام راوى اولى كه روايت را از معصوم(ع) روايت كرده، آورده و در آخر كتاب؛ يعنى در بخش «مشيخه»، سند خود را به آن راوى نقل مى‌كند تا روايات، از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحا، مسند شوند و استفاده از آن، براى مراجعه‌كنندگان، آسان‌تر گردد <ref>ر.ك: همان، ص157</ref>. اين بخش، يكى از بخش‌هاى مهم كتاب است كه بسيار مورد توجه علماى شيعه قرار گرفته و شرح‌هاى فراوانى نيز بر آن نگاشته‌اند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال بشمار مى‌آيد <ref>ر.ك: همان، ص159</ref>.
#[[شيخ صدوق]] در اين كتاب، حدود 6 هزار روايت نقل كرده است كه عموما درباره مباحث فقهى و احكام شرعى است؛ به‌عبارت‌ديگر، او در اين كتاب، تمام مسائل و مباحث فقه را ضمن نقل احاديثى كه به نظرش صحيح بوده است، فراهم آورده و در دسترس شيعيان گذارده است؛ مباحثى مانند: «آب‌ها و طهارت و نجاست آن»، «واجبات نماز و مقدمات آن، مانند وضو، غسل و تيمم»، «احكام اموات»، «احكام نماز»، «احكام قضاوت»، «مكاسب»، «احكام ازدواج»، «احكام ارث» و عناوين گوناگون ديگر فقهى <ref>ر.ك: همان، ص158-159</ref>.
 
#بسيارى از علما احاديث موجود در اين كتاب را از چند نظر بر احاديث مذكور در سه كتاب ديگر از كتاب‌هاى چهارگانه ترجيح داده‌اند؛ چه، آنان اعتقاد داشتند كه [[شيخ صدوق]]، احاديث بسيارى را حفظ بوده و آنها را نيك ضبط كرده و در روايت تأمل روا داشته است و نيز كتاب خود را پس از كتاب «[[الكافي]]» تأليف نموده و صحت احاديثى را كه در كتاب آورده، تضمين كرده است و نه‌تنها مانند ديگر مؤلفان، قصد گردآورى همه احاديث روايت‌شده را نداشته، بلكه به ثبت احاديثى پرداخته است كه بدانها فتوا داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادى راسخ آنها را حجت ميان خود و خدا مى‌دانسته است <ref>ر.ك: همان، ص158</ref>.
4. در قرون اوليه اسلامى، فقهاى شيعه فقط به روايت و نقل سخنان ائمه(ع) اكتفا مى‌كردند و به خود اجازه گفتن سخنى در برابر و يا در كنار سخنان معصوم(ع) نمى‌دادند؛ چراكه آنان را مرتبط با مركز وحى و معدن حكمت مى‌دانستند. آنان حتى اگر مى‌خواستند كتابى غير روايى به نگارش درآورند، سعى مى‌كردند تا از الفاظ روايات استفاده كنند و سخنى غير از سخن اهل‌بيت(ع)، ننويسند. [[شيخ صدوق]]، از آخرين علماى اين دوره بشمار مى‌آيد. در اثر ايشان، همه كتاب، روايت و يا گرفته‌شده از الفاظ روايات است، به‌حدى كه برخى از علماى شيعه مى‌گويند: اگر درباره مسئله‌اى روايتى نيافتيم، به الفاظ [[شيخ صدوق]] نيز مى‌توانيم استناد كنيم؛ چراكه الفاظ ايشان، همه استفاده‌شده از الفاظ روايات است <ref>ر.ك: همان، ص157</ref>.
 
5. [[شيخ صدوق]] در اين كتاب، حدود 6 هزار روايت نقل كرده است كه عموما درباره مباحث فقهى و احكام شرعى است؛ به‌عبارت‌ديگر، او در اين كتاب، تمام مسائل و مباحث فقه را ضمن نقل احاديثى كه به نظرش صحيح بوده است، فراهم آورده و در دسترس شيعيان گذارده است؛ مباحثى مانند: «آب‌ها و طهارت و نجاست آن»، «واجبات نماز و مقدمات آن، مانند وضو، غسل و تيمم»، «احكام اموات»، «احكام نماز»، «احكام قضاوت»، «مكاسب»، «احكام ازدواج»، «احكام ارث» و عناوين گوناگون ديگر فقهى <ref>ر.ك: همان، ص158-159</ref>.
 
6. بسيارى از علما احاديث موجود در اين كتاب را از چند نظر بر احاديث مذكور در سه كتاب ديگر از كتاب‌هاى چهارگانه ترجيح داده‌اند؛ چه، آنان اعتقاد داشتند كه [[شيخ صدوق]]، احاديث بسيارى را حفظ بوده و آنها را نيك ضبط كرده و در روايت تأمل روا داشته است و نيز كتاب خود را پس از كتاب «[[الكافي]]» تأليف نموده و صحت احاديثى را كه در كتاب آورده، تضمين كرده است و نه‌تنها مانند ديگر مؤلفان، قصد گردآورى همه احاديث روايت‌شده را نداشته، بلكه به ثبت احاديثى پرداخته است كه بدانها فتوا داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادى راسخ آنها را حجت ميان خود و خدا مى‌دانسته است <ref>ر.ك: همان، ص158</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۸۰: خط ۷۵:
بر اين كتاب، شرح‌هاى فراوانى نگاشته شده است، از جمله:
بر اين كتاب، شرح‌هاى فراوانى نگاشته شده است، از جمله:


1. [[روضة المتقين]]، اثر [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] ]]؛
#[[روضة المتقين]]، اثر [[مجلسی، محمدتقی|علامه محمدتقى مجلسى]] ]]؛
 
#[[شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[سيد امير محمدصالح بن امير عبدالواسع]]، داماد [[علامه مجلسى]]؛
2. [[شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[سيد امير محمدصالح بن امير عبدالواسع]]، داماد [[علامه مجلسى]]؛
#[[الحاشیة علی کتاب من لا یحضره الفقیه|شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[شيخ بهايى، محمد بن حسين بن عبدالصمد حارثى همدانى]]؛
 
#[[معاهد التنبيه]]، اثر شيخ [[ابوجعفر محمد بن حسن بن زين‌الدين شهيد ثانى]].
3. [[الحاشیة علی کتاب من لا یحضره الفقیه|شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[شيخ بهايى، محمد بن حسين بن عبدالصمد حارثى همدانى]]؛
#[[شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[مولى حسام‌الدين محمدصالح بن مولى احمد سروى مازندرانى]] <ref>ر.ك: همان، ص159</ref>.
 
4. [[معاهد التنبيه]]، اثر شيخ [[ابوجعفر محمد بن حسن بن زين‌الدين شهيد ثانى]].
 
5. [[شرح من‌لايحضره‌الفقيه]]، نوشته [[مولى حسام‌الدين محمدصالح بن مولى احمد سروى مازندرانى]] <ref>ر.ك: همان، ص159</ref>.


فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد قرار گرفته است.
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد قرار گرفته است.
خط ۱۰۰: خط ۹۱:




1. مقدمه و متن كتاب.
#مقدمه و متن كتاب.
 
#طاهرزاده، غلامعباس «منبع‌شناسى شيعه (من‌لايحضره‌الفقيه: [[شيخ صدوق]] ابوجعفر محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى 381ق)، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه علوم اسلامى، مربيان، زمستان 1386، شماره 26 (7 صفحه، از 154 تا 160)».
2. طاهرزاده، غلامعباس «منبع‌شناسى شيعه (من‌لايحضره‌الفقيه: [[شيخ صدوق]] ابوجعفر محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى 381ق)، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه علوم اسلامى، مربيان، زمستان 1386، شماره 26 (7 صفحه، از 154 تا 160)».
#حائرى، عبدالحسين «من‌لايحضره‌الفقيه»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه فلسفه، كلام و عرفان، معارف اسلامى (سازمان اوقاف)، فروردين 1347، شماره 5 (6 صفحه، از 69 تا 74).
 
3. حائرى، عبدالحسين «من‌لايحضره‌الفقيه»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه فلسفه، كلام و عرفان، معارف اسلامى (سازمان اوقاف)، فروردين 1347، شماره 5 (6 صفحه، از 69 تا 74).




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش