أنساب الأشراف (تحقیق سهیل زکار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']]]] ' به ']]'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - ']]]] ' به ']]')
خط ۹۵: خط ۹۵:
يكى از مهم‌ترين امتيازات کتاب، منابع آن است و گفتنى است كه به واسطه اين کتاب، مى‌توان به پاره‌هايى از آثار اخباريان و طبقه نخست از تاريخ‌نگاران مسلمان دست يافت. نويسنده گاه با الفاظ خاص محدثان، همچون «حدّثنى» و «اخبرنى» و گاه با اشاره صريح به منبع، مانند «قال المدائنى» (145/4) يا «قال الواقدى»، (255/2) به نقل خبر مى‌پردازد. به نظر مى‌رسد كه او در اين گونه موارد، به مآخذ كتبى دسترسى داشته است، زيرا گاه صراحتاً از منابع مكتوب خود نام مى‌برد، مانند طبقات ابن سعد (300/2) يا کتابى از عبدالله بن صالح عِجلى. (165/5).
يكى از مهم‌ترين امتيازات کتاب، منابع آن است و گفتنى است كه به واسطه اين کتاب، مى‌توان به پاره‌هايى از آثار اخباريان و طبقه نخست از تاريخ‌نگاران مسلمان دست يافت. نويسنده گاه با الفاظ خاص محدثان، همچون «حدّثنى» و «اخبرنى» و گاه با اشاره صريح به منبع، مانند «قال المدائنى» (145/4) يا «قال الواقدى»، (255/2) به نقل خبر مى‌پردازد. به نظر مى‌رسد كه او در اين گونه موارد، به مآخذ كتبى دسترسى داشته است، زيرا گاه صراحتاً از منابع مكتوب خود نام مى‌برد، مانند طبقات ابن سعد (300/2) يا کتابى از عبدالله بن صالح عِجلى. (165/5).


با توجه به اين اشاره‌ها، مى‌توان موضوع کتابت اخبار تاريخى را - كه ميان پژوهش‌گران مايه بحث‌هاى بسيار است - در نخستين ادوار تاريخ‌نگارى مسلمانان پى گرفت. از طبقه اخباريان، بزرگ‌ترين مأخذ مورد اشاره نويسنده، ابومخنف است. تنها مأخذ ديگرى كه در نقل آثار ابومخنف با بلاذرى قابل مقايسه به نظر مى‌رسد، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]]] است. استناد نويسنده به ابومخنف و گاه برخى مآخذ ديگر، به‌طور مبهم و فقط با لفظ «قالوا» صورت گرفته است كه احتمالاً در اين گونه موارد، طعن اصحاب حديث بر كسانى از اخباريان، به‌ويژه ابومخنف را در نظر داشته است.
با توجه به اين اشاره‌ها، مى‌توان موضوع کتابت اخبار تاريخى را - كه ميان پژوهش‌گران مايه بحث‌هاى بسيار است - در نخستين ادوار تاريخ‌نگارى مسلمانان پى گرفت. از طبقه اخباريان، بزرگ‌ترين مأخذ مورد اشاره نويسنده، ابومخنف است. تنها مأخذ ديگرى كه در نقل آثار ابومخنف با بلاذرى قابل مقايسه به نظر مى‌رسد، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]است. استناد نويسنده به ابومخنف و گاه برخى مآخذ ديگر، به‌طور مبهم و فقط با لفظ «قالوا» صورت گرفته است كه احتمالاً در اين گونه موارد، طعن اصحاب حديث بر كسانى از اخباريان، به‌ويژه ابومخنف را در نظر داشته است.


به‌جز ابومخنف، آثار و روايت‌هاى ابن اسحاق، به‌ويژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پاره‌اى روايت‌هاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را به‌طور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً 15/5: حُدّثت عن مالك بن انس...). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمى‌ورزد و گاه ميان چند روايت، يكى را ارجح مى‌داند (مثلاً نك: 101/1) يا چند روايت را با هم مى‌آميزد و خلاصه آن را عرضه مى‌دارد و اين از شايع‌ترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است (167/5، 251، 313)؛ بنابراين، مى‌توان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمينه تاريخ‌نگارى تركيبى در ميان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد.
به‌جز ابومخنف، آثار و روايت‌هاى ابن اسحاق، به‌ويژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پاره‌اى روايت‌هاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را به‌طور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً 15/5: حُدّثت عن مالك بن انس...). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمى‌ورزد و گاه ميان چند روايت، يكى را ارجح مى‌داند (مثلاً نك: 101/1) يا چند روايت را با هم مى‌آميزد و خلاصه آن را عرضه مى‌دارد و اين از شايع‌ترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است (167/5، 251، 313)؛ بنابراين، مى‌توان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمينه تاريخ‌نگارى تركيبى در ميان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش