شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می خواند' به 'می‌خواند'
جز (جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'ی‌اش ')
جز (جایگزینی متن - 'می خواند' به 'می‌خواند')
 
خط ۵۶: خط ۵۶:
نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل می‌باشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی می‌آید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند می‌باشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال می‌آید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ص15]</ref>
نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل می‌باشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی می‌آید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند می‌باشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال می‌آید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ص15]</ref>


نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف می‌فرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان می‌باشد و بهترین شناخت‌ها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبی‌ها فرامی خواند و از همه بدی‌ها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان می‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان، ص16]</ref>
نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف می‌فرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان می‌باشد و بهترین شناخت‌ها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبی‌ها فرامی‌خواند و از همه بدی‌ها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان می‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان، ص16]</ref>


از طرف دیگر بدترین نادانی‌ها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=17&viewType=html ر.ک: همان، ص17]</ref>
از طرف دیگر بدترین نادانی‌ها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=17&viewType=html ر.ک: همان، ص17]</ref>
خط ۶۲: خط ۶۲:
در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوه‌ای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوه‌ای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخه‌ها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالباً  مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست.
در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوه‌ای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوه‌ای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخه‌ها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالباً  مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست.


گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانه‌ای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامی خواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز می‌خواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر»<ref>مکارم، ص203</ref>
گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانه‌ای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامی‌خواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز می‌خواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر»<ref>مکارم، ص203</ref>


حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه می‌خواند.
حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه می‌خواند.