ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دوره ای ' به 'دوره‌ای '
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'دوره ای ' به 'دوره‌ای ')
خط ۶۱: خط ۶۱:
در بخش آموزشها و دانشها، به انواع علوم اسلامی ‌و ادبی موجود اشاره شده که ابوسعید به مرور آنها را فراگرفته است. قرآن را با تمام علوم متعلّق به آن از [[ابومحمّد عنازی]] فرا گرفت، همانجا صرف و نحو عربی و لغت و ادبیات عرب را به طور کامل آموخت. برای آموختن فقه به مرو سفر کرد و نزد [[امام ابوعبدالله الحضرمی]] پنج سال تمام به طور کامل فقه شافعی را خواند کار تعلیم فقه را برای سالهای دیگر در نزد امام [[ابوبکر قفال مروزی]] ادامه داد تا آنکه خود در فقه استادی کامل و فقیهی متبحّر شد. بعد از آن در نزد [[امام ابوعلی زاهربن احمد]] علوم تفسیر و حدیث و کلام را فراگرفت. در [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|اسرار التوحید]] از نحوه‌ی درس گیری و اشتیاق او به تعلیم سخنهای دقیق وارد شده است<ref>متن، ص 25</ref>.
در بخش آموزشها و دانشها، به انواع علوم اسلامی ‌و ادبی موجود اشاره شده که ابوسعید به مرور آنها را فراگرفته است. قرآن را با تمام علوم متعلّق به آن از [[ابومحمّد عنازی]] فرا گرفت، همانجا صرف و نحو عربی و لغت و ادبیات عرب را به طور کامل آموخت. برای آموختن فقه به مرو سفر کرد و نزد [[امام ابوعبدالله الحضرمی]] پنج سال تمام به طور کامل فقه شافعی را خواند کار تعلیم فقه را برای سالهای دیگر در نزد امام [[ابوبکر قفال مروزی]] ادامه داد تا آنکه خود در فقه استادی کامل و فقیهی متبحّر شد. بعد از آن در نزد [[امام ابوعلی زاهربن احمد]] علوم تفسیر و حدیث و کلام را فراگرفت. در [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|اسرار التوحید]] از نحوه‌ی درس گیری و اشتیاق او به تعلیم سخنهای دقیق وارد شده است<ref>متن، ص 25</ref>.


دیگر فصول نیز به مسائل صوری و زندگی شخصی او ناظر است به مانند فصل همسر و فرزندان. در بخش شخصیّت ابوسعید نگاهی دقیق را به وی اختصاص داده و از دریچه منابع وی را چنانکه بوده ترسیم کرده است و حالات او را که نشانگر شخصیت اوست را گزارش نموده است. ابوسعید بسیار مردم دار بوده و با تساهل و مدارا با همگان رفتار می‌نموده است، همین نیز سبب گرایش وسیع مردم به وی بوده است. ابوسعید در دوره ای زنده می‌کرده که مشایخ و مشاهیر زیادی همزمان با او حضور داشتند و از این رو تعاملات زیادی بین ایشان دیده شده است، گر چه برخی جانب ناسازی با او و حتّی بغض و حسادت را در کار کرده بودند که در متن به طور واضح و آشکار از آن یاد شده است. در بین مشاهیر زمان او می‌توان طبق فهرست مطالب به 12 فرد مؤثّر اشاره کرد مثل: [[ابوالحسن خرقانی]]، [[خواجه عبدالله انصاری]]، [[ابوالعبّاس قصّاب آملی]]، [[ابوالقاسم قشیری]]، [[سلمی، محمد بن حسین|ابوعبدالرحمن سلمی]]، [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|امام الحرمین، ابوالمعالی جوینی]] و دیگران.
دیگر فصول نیز به مسائل صوری و زندگی شخصی او ناظر است به مانند فصل همسر و فرزندان. در بخش شخصیّت ابوسعید نگاهی دقیق را به وی اختصاص داده و از دریچه منابع وی را چنانکه بوده ترسیم کرده است و حالات او را که نشانگر شخصیت اوست را گزارش نموده است. ابوسعید بسیار مردم دار بوده و با تساهل و مدارا با همگان رفتار می‌نموده است، همین نیز سبب گرایش وسیع مردم به وی بوده است. ابوسعید در دوره‌ای زنده می‌کرده که مشایخ و مشاهیر زیادی همزمان با او حضور داشتند و از این رو تعاملات زیادی بین ایشان دیده شده است، گر چه برخی جانب ناسازی با او و حتّی بغض و حسادت را در کار کرده بودند که در متن به طور واضح و آشکار از آن یاد شده است. در بین مشاهیر زمان او می‌توان طبق فهرست مطالب به 12 فرد مؤثّر اشاره کرد مثل: [[ابوالحسن خرقانی]]، [[خواجه عبدالله انصاری]]، [[ابوالعبّاس قصّاب آملی]]، [[ابوالقاسم قشیری]]، [[سلمی، محمد بن حسین|ابوعبدالرحمن سلمی]]، [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|امام الحرمین، ابوالمعالی جوینی]] و دیگران.


در سفرهای ابوسعید شهرهای سرخس، نیشابور، مرو، بسطام، خرقان و آمل دیده می‌شود که در خش مسافرتها به یکایک آنها اشاره شده است و این که این سفرها به چه خاطر بوده و در آن میان با چه کسانی دیدار کرده است. در فصل ابوسعید و شعر دقیق‌ترین نظریات استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] را می‌توانیم ببینیم که بر خلاف حرف و حدیثهای برخی از ناموران بر این است که از ابوسعید شعر زیادی وجود ندارد، الا چند رباعی. با آنکه وی را از بابت حافظه‌ی شعری بسیار گسترده و فعّال توصیف نموده است<ref>متن، ص 112</ref>. با توجّه به مهمترین اسناد شناخت ابوسعید به طور قطع می‌توان گفت که اشعاری که به نام ابوسعید گفته و منتشر شده است هیچکدام از وی نبوده و صرفاً به وی منسوبند<ref>متن، ص 114</ref>.
در سفرهای ابوسعید شهرهای سرخس، نیشابور، مرو، بسطام، خرقان و آمل دیده می‌شود که در خش مسافرتها به یکایک آنها اشاره شده است و این که این سفرها به چه خاطر بوده و در آن میان با چه کسانی دیدار کرده است. در فصل ابوسعید و شعر دقیق‌ترین نظریات استاد عرفان شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] را می‌توانیم ببینیم که بر خلاف حرف و حدیثهای برخی از ناموران بر این است که از ابوسعید شعر زیادی وجود ندارد، الا چند رباعی. با آنکه وی را از بابت حافظه‌ی شعری بسیار گسترده و فعّال توصیف نموده است<ref>متن، ص 112</ref>. با توجّه به مهمترین اسناد شناخت ابوسعید به طور قطع می‌توان گفت که اشعاری که به نام ابوسعید گفته و منتشر شده است هیچکدام از وی نبوده و صرفاً به وی منسوبند<ref>متن، ص 114</ref>.