منهاج سراج، عثمان بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۵۴: خط ۵۴:
از آنجا كه منهاج‌الدين ابوعمرو شخصى با تجربه و سياستمدار بود و موقعيتى نزد پادشاهان زمان خود داشت حاكمان غور و خراسان مكرر او را به مأموريتهاى سياسى اعزام مى‌نمودند. پس از هفت سال كه از اولين سفر سياسى وى مى‌گذشت در سال 620 به سيستان و قهستان رفت. اين سفر مؤلف به منظور مذاكرات تجارى پس از ويرانى‌هاى ناشى از حملۀ مغول بود كه مناطق خراسان را دچار خساراتى كرده بود و تهيه ما يحتاج عمومى با مشكلاتى روبرو بود. وى براى ايجاد ارتباطات اقتصادى و گشودن راه قافله‌ها، سفرهايى به اسفزار، قائن، قلعۀ سرتخت، جواشير کرمان، قهستان و شهرتون مى‌نمايد كه تفصيل ملاقات خود با محتشم شهاب حاكم كوهستان را در طبقات آورده است.
از آنجا كه منهاج‌الدين ابوعمرو شخصى با تجربه و سياستمدار بود و موقعيتى نزد پادشاهان زمان خود داشت حاكمان غور و خراسان مكرر او را به مأموريتهاى سياسى اعزام مى‌نمودند. پس از هفت سال كه از اولين سفر سياسى وى مى‌گذشت در سال 620 به سيستان و قهستان رفت. اين سفر مؤلف به منظور مذاكرات تجارى پس از ويرانى‌هاى ناشى از حملۀ مغول بود كه مناطق خراسان را دچار خساراتى كرده بود و تهيه ما يحتاج عمومى با مشكلاتى روبرو بود. وى براى ايجاد ارتباطات اقتصادى و گشودن راه قافله‌ها، سفرهايى به اسفزار، قائن، قلعۀ سرتخت، جواشير کرمان، قهستان و شهرتون مى‌نمايد كه تفصيل ملاقات خود با محتشم شهاب حاكم كوهستان را در طبقات آورده است.


جوزجانى در سفر ديگرى كه به سال 622 انجام داد در كنار مأموريت‌هاى سياسى و اقتصادى و ملاقات و مذاكره با حاكمان مناطق مختلف به منظور برقرارى روابط تجارى و مبادلۀ كاروانها و همچنين امنيت راهها و شهرها با رواياتى از عالمان و حتى حاكمان شنيده و آنها را ثبت نموده است.
جوزجانى در سفر ديگرى كه به سال 622 انجام داد در كنار مأموريت‌هاى سياسى و اقتصادى و ملاقات و مذاكره با حاكمان مناطق مختلف به منظور برقرارى روابط تجارى و مبادلۀ كاروانها و همچنين امنيت راه‌ها و شهرها با رواياتى از عالمان و حتى حاكمان شنيده و آنها را ثبت نموده است.


پس از اين سفر، مؤلف عزم هند كرد و براى تهيۀ مايحتاج و خريد ابريشم به فراه رفت ليكن به جهت مشكلاتى كه در ميانه سفر پيش آمد از آن بازماند و براى برقرارى صلح از سوى پادشاه، مأموريتى يافت كه پس از آن بار ديگر قصد هند نمايد. اما باز هم حاكم از او خواست پيغام جنگ را به گروهى برساند و چون جوزجانى قبول نكرد به زندان افتاد. او يكماه و نيم در قلعۀ صفهبند سيستان در بند بود تا آنكه قصيده‌اى گفت و در آن عذر خواست و از حبس رهايى يافت.
پس از اين سفر، مؤلف عزم هند كرد و براى تهيۀ مايحتاج و خريد ابريشم به فراه رفت ليكن به جهت مشكلاتى كه در ميانه سفر پيش آمد از آن بازماند و براى برقرارى صلح از سوى پادشاه، مأموريتى يافت كه پس از آن بار ديگر قصد هند نمايد. اما باز هم حاكم از او خواست پيغام جنگ را به گروهى برساند و چون جوزجانى قبول نكرد به زندان افتاد. او يكماه و نيم در قلعۀ صفهبند سيستان در بند بود تا آنكه قصيده‌اى گفت و در آن عذر خواست و از حبس رهايى يافت.