تفسير الراغب الإصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
 
خط ۳۹: خط ۳۹:


#مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] به كدام‌يك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مى‌شود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مى‌يابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربه‌رأى‌كنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مى‌توان گفت كه روش [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيه‌اى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص164-168</ref>
#مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] به كدام‌يك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مى‌شود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مى‌يابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربه‌رأى‌كنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مى‌توان گفت كه روش [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيه‌اى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص164-168</ref>
#نویسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه ''' «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» '''..<ref>آل عمران: 106</ref>، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم.....<ref>متن كتاب، ج1، ص781</ref>
#نویسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه''' «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون»'''..<ref>آل عمران: 106</ref>، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم.....<ref>متن كتاب، ج1، ص781</ref>
#نویسنده در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» '''..<ref>نساء: 110</ref>، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمى‌گردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره..<ref>همان، ج2، ص1430-1431</ref>
#نویسنده در تفسير آيه''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً»'''..<ref>نساء: 110</ref>، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمى‌گردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره..<ref>همان، ج2، ص1430-1431</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==