إعلام الوری بمن ولي نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}


'''إعلام الوری بمن ولی نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری''' اثر عربى [[ابن طولون، محمد بن علی|محمد بن طولون الصالحى الدمشقى]] (م 853)، از جمله کتاب‌هاى تاريخى ارزشمندى است كه نویسنده در آن، به ذكر اتفاقات و حوادث گوناگون و همچنين به سيره‌نویسى حكمرانان (عصر مملوكى) اهتمام ویژه‌اى مبذول داشته است.
'''إعلام الوری بمن ولی نائباً من الأتراك بدمشق الشام الكبری''' اثر عربى [[ابن طولون، محمد بن علی|محمد بن طولون الصالحى الدمشقى]] (م 853)، از جمله کتاب‌هاى تاريخى ارزشمندى است كه نویسنده در آن، به ذكر اتفاقات و حوادث گوناگون و همچنين به سيره‌نویسى حكمرانان (عصر مملوكى) اهتمام ویژه‌اى مبذول داشته است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه محقق در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سال‌هاى (658ق) تا (863ق) مى‌باشد، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده این بخش را از کتاب مؤلفى ديگر به نام (شمس‌الدين الزملكانى) خلاصه‌بردارى نموده كه در آن به بيان سيره و زندگانى فرمانداران دمشق پرداخته شده است. این قسمت از کتاب، این امكان را به [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مى‌دهد تا بتواند در مورد نحوه حكومتدارى در بلاد دمشق در عهد و دوره بنى‌ايوب بحث مختصرى داشته باشد و اين‌كه چگونه، سرزمین دمشق در اختيار ممالیک قرار گرفت. از این رو، در ابتدا به بيان سيره امیر (سنجر حلبى 658) كه اولین حكمران آن منطقه از جانب پادشاهان ترك است مى‌پردازد.
کتاب با مقدمه محقق<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: مقدمه، ص29]</ref> در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سال‌هاى (658ق) تا (863ق) مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص32]</ref>، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده این بخش را از کتاب مؤلفى ديگر به نام (شمس‌الدين الزملكانى) خلاصه‌بردارى نموده كه در آن به بيان سيره و زندگانى فرمانداران دمشق پرداخته شده است. این قسمت از کتاب، این امكان را به [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مى‌دهد تا بتواند در مورد نحوه حكومتدارى در بلاد دمشق در عهد و دوره بنى‌ايوب بحث مختصرى داشته باشد و اين‌كه چگونه، سرزمین دمشق در اختيار ممالیک قرار گرفت. از این رو، در ابتدا به بيان سيره امیر (سنجر حلبى 658) كه اولین حكمران آن منطقه از جانب پادشاهان ترك است مى‌پردازد.


بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آن‌ها را به بخش اول اضافه نموده است. این بخش، از حوادث سال (865ق) آغاز گرديده و تا سال (943ق)، در عهد و دوره سوم حكمرانى (عيسى بیک) خاتمه پيدا مى‌كند.
بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آن‌ها را به بخش اول اضافه نموده است. این بخش، از حوادث سال (865ق) آغاز گرديده و تا سال (943ق)، در عهد و دوره سوم حكمرانى (عيسى بیک) خاتمه پيدا مى‌كند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص78]</ref>.


روش نویسنده در این قسمت، برخلاف بخش اول آن، نوشتن كامل اتفاقات است. به گونه‌اى كه پنج صفحه تاريخ‌نگارى كامل را برای شخصى به نام (جانم الجركسى) اختصاص مى‌دهد، كه این مقدار در بخش اول کتاب، بيش از چند سطر نمى‌باشد.
روش نویسنده در این قسمت، برخلاف بخش اول آن، نوشتن كامل اتفاقات است. به گونه‌اى كه پنج صفحه تاريخ‌نگارى كامل را برای شخصى به نام (جانم الجركسى) اختصاص مى‌دهد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص76]</ref>، كه این مقدار در بخش اول کتاب، بيش از چند سطر نمى‌باشد.


شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از:
شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از:


ملحق اول: كه متضمن توصيف كاروان سلطان غورى در هنگام عزيمت وى از قاهره به دمشق برای جنگ با سلطان سليم عثمانى مى‌باشد كه از کتاب (بدائع الزهور) محمد بن أياس استخراج گرديده است.
ملحق اول: كه متضمن توصيف كاروان سلطان غورى در هنگام عزيمت وى از قاهره به دمشق برای جنگ با سلطان سليم عثمانى مى‌باشد كه از کتاب (بدائع الزهور) محمد بن أياس استخراج گرديده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص267]</ref>.


ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر نویسنده مى‌باشد استخراج شده است.
ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر نویسنده مى‌باشد استخراج شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص281]</ref>.


ملحق سوم: متضمن توصيف كاروان‌هاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. این مطالب، از کتاب (المواكب الإسلامیه فى الممالك الشافعيه) تألیف محمد بن كنان استخراج گرديده است.
ملحق سوم: متضمن توصيف كاروان‌هاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. این مطالب، از کتاب (المواكب الإسلامیه فى الممالك الشافعيه) تألیف محمد بن كنان استخراج گرديده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص325]</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
(امیر سنجر حلبى) اولین حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذى‌القعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در این هنگام (امیر سنجر) با داعيه استقلال از حكومت مركزى، بر دمشق مستولى گرديد و (الملك بيبرس) را به قتل رساند. سپس نویسنده مى‌افزايد كه بواسطه اوضاع آشفته حكومتى، گرانى فزاينده‌اى در همه اجناس دمشق ايجاد شد كه عرصه زندگى را بر مردم تنگ نمود.
(امیر سنجر حلبى) اولین حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذى‌القعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در این هنگام (امیر سنجر) با داعيه استقلال از حكومت مركزى، بر دمشق مستولى گرديد و (الملك بيبرس) را به قتل رساند. سپس نویسنده مى‌افزايد كه بواسطه اوضاع آشفته حكومتى، گرانى فزاينده‌اى در همه اجناس دمشق ايجاد شد كه عرصه زندگى را بر مردم تنگ نمود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/11520/%D8%A5%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D8%A8%D8%A7%D9%8B-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9 ر.ک: همان، ص32]</ref>.


در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در این سال، قحطى جانكاهى گريبان‌گير مردم شد، به گونه‌اى كه مجبور به خوردن گوشت مردار و سگ شدند. اما با این وجود، از طرف حكومت مركزى كه در اختيار شعبان بن الملك ناصر حسن عثمانى بود، دستور رسيد ‎تا ساختمان نيمه كاره عمارت سلطنتى به پایان برسد. در این سال و با وجود قحطى و گرسنگى، مقدار هزار و دویست مثقال طلا و نقره از مردم بخت برگشته جمع‌آورى شد تا در كار تزيين در و ديوار عمارت به كار رود.
در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در این سال، قحطى جانكاهى گريبان‌گير مردم شد، به گونه‌اى كه مجبور به خوردن گوشت مردار و سگ شدند. اما با این وجود، از طرف حكومت مركزى كه در اختيار شعبان بن الملك ناصر حسن عثمانى بود، دستور رسيد ‎تا ساختمان نيمه كاره عمارت سلطنتى به پایان برسد. در این سال و با وجود قحطى و گرسنگى، مقدار هزار و دویست مثقال طلا و نقره از مردم بخت برگشته جمع‌آورى شد تا در كار تزيين در و ديوار عمارت به كار رود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش