شرح اصول فقه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'مرحوم مظفر' به 'مرحوم مظفر'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == [[' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}} [[')
جز (جایگزینی متن - 'مرحوم مظفر' به 'مرحوم مظفر')
خط ۴۳: خط ۴۳:




«شرح اصول فقه» از جمله شروح فارسى كتاب اصول‌فقه مرحوم مظفر به قلم على محمّدى خراسانى است. اين شرح پس از چندين دوره تدريس به رشته تحرير درآمده لذا از صلابت و اتقان خوبى برخوردار است.
«شرح اصول فقه» از جمله شروح فارسى كتاب اصول‌فقه [[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] به قلم على محمّدى خراسانى است. اين شرح پس از چندين دوره تدريس به رشته تحرير درآمده لذا از صلابت و اتقان خوبى برخوردار است.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۵۷: خط ۵۷:
جلد اوّل:
جلد اوّل:


مرحوم مظفر در ابتداى كتاب چهار مطلب را بيان مى‌كند كه به ترتيب عبارتند از: تعريف علم اصول، بيان موضوع، بيان فايده اصول، تقسيم بندى مباحث علم اصول.توضيح اينكه اصوليان متقدّم از منطقى‌ها پيروى كرده و معتقد بودند كه هر علمى بايد داراى موضوع خاصى باشد كه در آن از عوارض ذاتى همان موضوع بحث شود ولى اصوليان متأخر از قبيل آخوند در كفايه و بعضى ديگر معتقدند كه لازم نيست هر علمى موضوع خاصّى داشته باشد بلكه امتياز علوم از يكديگر به اغراض است. مرحوم مظفر همين نظر را پذيرفته و مى‌گويد هر مساله‌اى كه در طريق استنباط احكام شرعى باشد از مسائل علم اصول است. از جمله مسايلى كه همواره ميان دانشمندان هر علم مرسوم بوده و هست مساله تقسيم‌بندى مطالب آن علم است. در علم اصول هم تا زمان مرحوم محقق اصفهانى شيوه‌هاى گوناگونى عرضه شده بود. جديدترين تقسيم‌بندى مخصوص ايشان است كه مرحوم مظفر از آن روش متابعت نموده و مباحث اصول را به مباحث الفاظ، عقلى، حجت، و اصول عمليه تقسيم‌بندى كرده است. در مقدّمه كتاب پاره‌اى از مباحث لغوى را كه مربوط به علوم ادبيات است ولى در آن علوم يا اصلاً مطرح نشده و يا بسيار ناقص مطرح شده مورد بررسى قرار مى‌گيرد. اين مباحث شامل چهارده امر مى‌گردد كه عبارتند از: حقيقت وضع، واضع، وضع تعيينى و تعيّنى، اقسام وضع استعمال حقيقى و مجازى، ترادف و اشتراك، حقيقت شرعيّه و... مولف بعد از فراغت از مباحث چهارگانه فوق به شرح و بيان مقاصد چهارگانه كتاب مى‌پردازد:
[[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] در ابتداى كتاب چهار مطلب را بيان مى‌كند كه به ترتيب عبارتند از: تعريف علم اصول، بيان موضوع، بيان فايده اصول، تقسيم بندى مباحث علم اصول.توضيح اينكه اصوليان متقدّم از منطقى‌ها پيروى كرده و معتقد بودند كه هر علمى بايد داراى موضوع خاصى باشد كه در آن از عوارض ذاتى همان موضوع بحث شود ولى اصوليان متأخر از قبيل آخوند در كفايه و بعضى ديگر معتقدند كه لازم نيست هر علمى موضوع خاصّى داشته باشد بلكه امتياز علوم از يكديگر به اغراض است. [[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] همين نظر را پذيرفته و مى‌گويد هر مساله‌اى كه در طريق استنباط احكام شرعى باشد از مسائل علم اصول است. از جمله مسايلى كه همواره ميان دانشمندان هر علم مرسوم بوده و هست مساله تقسيم‌بندى مطالب آن علم است. در علم اصول هم تا زمان مرحوم محقق اصفهانى شيوه‌هاى گوناگونى عرضه شده بود. جديدترين تقسيم‌بندى مخصوص ايشان است كه [[مظفر، محمدرضا|مرحوم مظفر]] از آن روش متابعت نموده و مباحث اصول را به مباحث الفاظ، عقلى، حجت، و اصول عمليه تقسيم‌بندى كرده است. در مقدّمه كتاب پاره‌اى از مباحث لغوى را كه مربوط به علوم ادبيات است ولى در آن علوم يا اصلاً مطرح نشده و يا بسيار ناقص مطرح شده مورد بررسى قرار مى‌گيرد. اين مباحث شامل چهارده امر مى‌گردد كه عبارتند از: حقيقت وضع، واضع، وضع تعيينى و تعيّنى، اقسام وضع استعمال حقيقى و مجازى، ترادف و اشتراك، حقيقت شرعيّه و... مولف بعد از فراغت از مباحث چهارگانه فوق به شرح و بيان مقاصد چهارگانه كتاب مى‌پردازد:


در مقصد اول مباحث الفاظ بيان شده است.هدف در اين بخش شناسايى صغريات اصالة الظهور است؛ يعنى مى‌خواهيم بدانيم كه مثلاً امر، ظهور در چه معنايى دارد و مانند آن. در رابطه با ظواهر الفاظ در دو بُعد بحث مى‌شود: بعد مادّه آن و بعد هيئت و صيغه آن. بحث در مقصد اول در هفت باب است كه عبارتند از: مشتق، اوامر، نواهى، مفاهيم، عام و خاص، مطلق و مقيّد، مجمل و مبين. توضيح اينكه مباحثى كه در اين بخش ذكر مى‌شود از يك ناحيه عام و كلى است يعنى منحصراً درباره الفاظ قرآن و سنّت بحث نمى‌كنيم بلكه به طور كلّى از ظواهر كلمات هر متكلّمى بحث مى‌كنيم؛ منتهى هدف اصلى ما در علم اصول، تشخيص ظواهر الفاظ كتاب و سنّت به منظور استنباط احكام است.
در مقصد اول مباحث الفاظ بيان شده است.هدف در اين بخش شناسايى صغريات اصالة الظهور است؛ يعنى مى‌خواهيم بدانيم كه مثلاً امر، ظهور در چه معنايى دارد و مانند آن. در رابطه با ظواهر الفاظ در دو بُعد بحث مى‌شود: بعد مادّه آن و بعد هيئت و صيغه آن. بحث در مقصد اول در هفت باب است كه عبارتند از: مشتق، اوامر، نواهى، مفاهيم، عام و خاص، مطلق و مقيّد، مجمل و مبين. توضيح اينكه مباحثى كه در اين بخش ذكر مى‌شود از يك ناحيه عام و كلى است يعنى منحصراً درباره الفاظ قرآن و سنّت بحث نمى‌كنيم بلكه به طور كلّى از ظواهر كلمات هر متكلّمى بحث مى‌كنيم؛ منتهى هدف اصلى ما در علم اصول، تشخيص ظواهر الفاظ كتاب و سنّت به منظور استنباط احكام است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش