ابن اسحاق، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ '
جز (جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
بحث وثاقت يا عدم وثاقت ابن اسحاق، یکى از جنجالى‌ترين بحثهاى رجالى در نوع خود است. زمانى كه ابن اسحاق در مدينه بود، به دلايلى كه شايد رقابت از آن جمله بوده، با دو تن از فقيهان و محدثان مدينه یکى مالك بن انس، ابن اسحاق گفت: انا بيطار علم مالك. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 مالك نيز مى‌گفت: ابن اسحاق دجال من الدجاجلة. و ديگرى هشام بن عروه دليل اختلافش با هشام آن بود كه روايتى از زن او نقل كرده بود و به همین دليل هشام سخت خشمگين بود كه چگونه با زن وى ديدار كرده كه از وى حديث نقل مى‌كند؟ درگير شد. به همین دليل متهم به انواع تهمتها از جمله تشيع و قدرى بودن شد. تاريخ يحيى بن معين، ج 1، ص247. گفته شده كه به دليل اعتقادش به قدر، در نزد حاكم حد خورده است. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 به دنبال آن، كتب رجالى، پيرامون او نقلهاى گوناگون و قضاوتهاى مختلفى را آوردند.
بحث وثاقت يا عدم وثاقت ابن اسحاق، یکى از جنجالى‌ترين بحثهاى رجالى در نوع خود است. زمانى كه ابن اسحاق در مدينه بود، به دلايلى كه شايد رقابت از آن جمله بوده، با دو تن از فقيهان و محدثان مدينه یکى مالك بن انس، ابن اسحاق گفت: انا بيطار علم مالك. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 مالك نيز مى‌گفت: ابن اسحاق دجال من الدجاجلة. و ديگرى هشام بن عروه دليل اختلافش با هشام آن بود كه روايتى از زن او نقل كرده بود و به همین دليل هشام سخت خشمگين بود كه چگونه با زن وى ديدار كرده كه از وى حديث نقل مى‌كند؟ درگير شد. به همین دليل متهم به انواع تهمتها از جمله تشيع و قدرى بودن شد. تاريخ يحيى بن معين، ج 1، ص247. گفته شده كه به دليل اعتقادش به قدر، در نزد حاكم حد خورده است. الكامل في ضعفاء الرجال، ج 6، ص106 به دنبال آن، كتب رجالى، پيرامون او نقلهاى گوناگون و قضاوتهاى مختلفى را آوردند.


ابن حبان در الثقات و ابن سيد‌‎الناس، نك‍: عيون الاثر، ج 1، صص 67-54 سخت از او دفاع كرده‌اند.
ابن حبان در الثقات و ابن سيد‌ ‎الناس، نك‍: عيون الاثر، ج 1، صص 67-54 سخت از او دفاع كرده‌اند.


بايد گفت اتهام تشيع او به معناى مصطلح امروزى درست نيست و به احتمال به جهت نقل برخى از فضايل-كه تعدادى از آنها از جمله «روايت انذار عشيره» توسط ابن هشام در سيره موجود حذف شده است، اما [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] آن را از طريق ابن اسحاق آورده- متهم به تشيع شده است. این تنها مى‌تواند به معناى دوستى اهل‌بيت(ع) باشد، چيزى كه به هيچ روى مورد رضايت مذهب عثمانى حاكم بر مدينه و شام نبوده است.
بايد گفت اتهام تشيع او به معناى مصطلح امروزى درست نيست و به احتمال به جهت نقل برخى از فضايل-كه تعدادى از آنها از جمله «روايت انذار عشيره» توسط ابن هشام در سيره موجود حذف شده است، اما [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] آن را از طريق ابن اسحاق آورده- متهم به تشيع شده است. این تنها مى‌تواند به معناى دوستى اهل‌بيت(ع) باشد، چيزى كه به هيچ روى مورد رضايت مذهب عثمانى حاكم بر مدينه و شام نبوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش