ابن حاجب، عثمان بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |
| data-type="authorWritings" |[[شرح الرضي علی الکافیة]]
 
[[الإیضاح في شرح المفصل]]
 
[[النجم الثاقب]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۵۶: خط ۶۰:
مى‌دانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگين خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق میان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجم‌الدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. این امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطيب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه این احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزدیکى داشت، او را همراهى مى‌كرد. این كشمكش‌ها عاقبت به آن‌جا رسيد ‎كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند.
مى‌دانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگين خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق میان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجم‌الدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. این امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطيب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه این احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزدیکى داشت، او را همراهى مى‌كرد. این كشمكش‌ها عاقبت به آن‌جا رسيد ‎كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند.


به این نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و این بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو برای آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آن‌جا اقامت گزيند. اقامت او در اسكندريه ديرى نپاييد و همان‌جا در 26 شوال 646ق درگذشت و در بيرون باب البحر نزدیک مقبره ابن ابى شامه به خاک سپرده شد. احمد بن منيّر فقيه وى را به ابياتى رثا گفت.
به این نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و این بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو برای آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آن‌جا اقامت گزيند.  
 
== وفات ==
اقامت او در اسكندريه ديرى نپاييد و همان‌جا در 26 شوال 646ق درگذشت و در بيرون باب البحر نزدیک مقبره ابن ابى شامه به خاک سپرده شد. احمد بن منيّر فقيه وى را به ابياتى رثا گفت.


هرچند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نیکى باز نموده است.
هرچند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نیکى باز نموده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش