آشنایی با تاریخ و منابع حدیثی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۵: خط ۴۵:
در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دين‌شناسى تبيين گرديده و سپس مهم‌ترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref>
در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دين‌شناسى تبيين گرديده و سپس مهم‌ترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref>


اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعه‌اى از باورها، آموزه‌ها و برنامه‌هاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى این پرسش است كه اسلام چگونه به رغم محدویت‌هاى زمانى، جغرافيايى و فرهنگى عصر پيدايش خود، مى‌تواند به بشر سرمست و سرگردان امروز، «چگونه زيستن» و «چگونه انديشيدن» را بياموزد؟ آيا این كار تنها به مدد قرآن انجام يافته است؟ بدون ترديد پاسخ منفى است؛ زيرا مسلمانان، حتى در عصر نزول قرآن، با پى‌جویى بسيارى از پرسش‌هاى خود درباره دين و قرآن به پيامبر(ص) مراجعه می‌كردند. گویا این امر برای آنان روشن بوده است كه بخشى از پاسخ‌ها در قلمرو دين، به پيامبر(ص) واگذار شده است؛ به نظر نویسنده، اگر این واقعيت برای مسلمانان در عصر نزول قرآن به رغم سادگى و سطحى بودن بسيارى از پرسش‌هايشان، روشن بوده است، چگونه مى‌توان در این امر درنگ كرد كه پس از گذشت چهارده سده و با طرح شدن هزاران پرسش تازه، مى‌بايست در كنار قرآن از سنت كمك گرفت. اينجاست كه اهمیت و جايگاه حديث در دين شناسى، آشكار مى‌گردد.<ref>همان، ص18- 19</ref>
اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعه‌اى از باورها، آموزه‌ها و برنامه‌هاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى این پرسش است كه اسلام چگونه به رغم محدویت‌هاى زمانى، جغرافيايى و فرهنگى عصر پيدايش خود، مى‌تواند به بشر سرمست و سرگردان امروز، «چگونه زيستن» و «چگونه انديشيدن» را بياموزد؟ آيا این كار تنها به مدد قرآن انجام يافته است؟ بدون ترديد پاسخ منفى است؛ زيرا مسلمانان، حتى در عصر نزول قرآن، با پى‌جویى بسيارى از پرسش‌هاى خود درباره دين و قرآن به پيامبر(ص) مراجعه می‌كردند. گویا این امر برای آنان روشن بوده است كه بخشى از پاسخ‌ها در قلمرو دين، به پيامبر(ص) واگذار شده است؛ به نظر نویسنده، اگر این واقعيت برای مسلمانان در عصر نزول قرآن به رغم سادگى و سطحى بودن بسيارى از پرسش‌هایشان، روشن بوده است، چگونه مى‌توان در این امر درنگ كرد كه پس از گذشت چهارده سده و با طرح شدن هزاران پرسش تازه، مى‌بايست در كنار قرآن از سنت كمك گرفت. اينجاست كه اهمیت و جايگاه حديث در دين شناسى، آشكار مى‌گردد.<ref>همان، ص18- 19</ref>


روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آن‌ها را برعهده دارد. در این میان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سه‌گانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در این بخش، به بررسى آن‌ها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref>
روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آن‌ها را برعهده دارد. در این میان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سه‌گانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در این بخش، به بررسى آن‌ها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش