ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
گروه بسيارى از وى فقه و حديث آموختند كه از مشهورترين آنان مى‌توان ابوشامه مقدسى و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را نام برد. نام ديگر شاگردان و راویان وى را [[ذهبى]] در «سير» آورده است.
گروه بسيارى از وى فقه و حديث آموختند كه از مشهورترين آنان مى‌توان ابوشامه مقدسى و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را نام برد. نام ديگر شاگردان و راویان وى را [[ذهبى]] در «سير» آورده است.


ابن صلاح گذشته از علوم حديث و فقه در برخى علوم ديگر چون تفسير نيز صاحب اطلاع بود. وى گرايش سَلَفى داشت و با تأویل مخالف بود. نسبت به فلسفه و منطق بدبين بود و اعتقاد داشت كه فلسفه مايه سفاهت، كوتاه فكرى، الحاد و انحراف از دين است و احكام شرعى و مباحث دينى هيچ نيازى به قواعد و اصطلاحات منطق ندارد. لذا وظيفه سلطان مى‌دانست كه با طايفه فيلسوفان و اهل منطق به شدت برخورد كند و آنان را از مدارس اخراج نمايد و از آن‌جا كه بر زمامداران آن عصر نفوذ داشت و فتاواى او مبناى عمل به شمار مى‌رفت، اجازه نمى‌داد در دمشق منطق و فلسفه تدريس شود. از اين رو، حتى غزالى را كه با وى هم مذهب بود، به سبب آن‌كه آموختن منطق را به عنوان مقدمه علوم ضرورى مى‌دانست، سرزنش كرده است.
ابن صلاح گذشته از علوم حديث و فقه در برخى علوم ديگر چون تفسير نيز صاحب اطلاع بود. وى گرايش سَلَفى داشت و با تأویل مخالف بود. نسبت به فلسفه و منطق بدبين بود و اعتقاد داشت كه فلسفه مايه سفاهت، كوتاه فكرى، الحاد و انحراف از دين است و احكام شرعى و مباحث دينى هيچ نيازى به قواعد و اصطلاحات منطق ندارد. لذا وظيفه سلطان مى‌دانست كه با طايفه فيلسوفان و اهل منطق به شدت برخورد كند و آنان را از مدارس اخراج نمايد و از آن‌جا كه بر زمامداران آن عصر نفوذ داشت و فتاواى او مبناى عمل به شمار مى‌رفت، اجازه نمى‌داد در دمشق منطق و فلسفه تدريس شود. از این رو، حتى غزالى را كه با وى هم مذهب بود، به سبب آن‌كه آموختن منطق را به عنوان مقدمه علوم ضرورى مى‌دانست، سرزنش كرده است.




۶۱٬۱۸۹

ویرایش