جهشیاری، محمد بن عبدوس: تفاوت میان نسخه‌ها

غنی سازی متن
بدون خلاصۀ ویرایش
(غنی سازی متن)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR03344.jpg|بندانگشتی|جهشیاری، محمد بن عبدوس]]
[[پرونده:NUR03344.jpg|بندانگشتی|جهشیاری، محمد بن عبدوس]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|جهشیاری، محمد بن عبدوس
! نام!! data-type="authorName" |جهشیاری، محمد بن عبدوس
|-
|-
|نام‎های دیگر  
|نام‎های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌ ع‍ب‍دوس‌ ال‍ج‍ه‍ش‍ی‍اری‌
| data-type="authorOtherNames" | اب‍ن‌ ع‍ب‍دوس‌ ال‍ج‍ه‍ش‍ی‍اری‌


ج‍ه‍ش‍ی‍اری‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍ب‍دوس‌
ج‍ه‍ش‍ی‍اری‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍ب‍دوس‌
خط ۱۳: خط ۱۳:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |عبدوس
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |کوفه
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|331 ق
| data-type="authorDeathDate" |331 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |[[الوزراء و الكتّاب]]
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف  
|کد مؤلف  
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE3344AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE3344AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''ابوعبداللّه محمد بن عَبدوس جَهْشِيارى'''، مورخ اَخبارى، كاتب و دولت‌مرد در اواسط دوره عباسيان است. به جهشيارى نسبت كوفى داده‌اند. از اين نسبت برمى‌آيد كه خاندان وى در اصل اهل كوفه بوده‌اند. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، شهرت او به جهشيارى ازآن‌روست كه پدرش، در خدمت ابوالحسن على بن جهشيار، سردار و حاجب موفّق عباسى و از ياران خاص وى، بود. او به اعتبار پدرش، به ابن عبدوس نيز شهرت داشته است.
'''ابوعبداللّه محمد بن عَبدوس جَهْشِيارى'''، مورخ اَخبارى، كاتب و دولت‌مرد در اواسط دوره عباسيان است.  
 
به جهشيارى نسبت كوفى داده‌اند. از اين نسبت برمى‌آيد كه خاندان وى در اصل اهل كوفه بوده‌اند. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، شهرت او به جهشيارى ازآن‌روست كه پدرش، در خدمت ابوالحسن على بن جهشيار، سردار و حاجب موفّق عباسى و از ياران خاص وى، بود. او به اعتبار پدرش، به ابن عبدوس نيز شهرت داشته است.


جهشيارى در بغداد نشو و نما يافت. پدرش با حكم على بن عيسى (متوفى 334)، وزير عباسى، در دستگاه دولت رياستى داشت و حاجب وزير نيز بود. بعدها جهشيارى جانشين پدر و حاجب على بن عيسى شد. وقتى حامد بن عباس به وزارت مقتدر (از 306 تا 311ق) رسيد و على بن عيسى در مقام نايب و جانشين وى زمام امور را به دست گرفت، جهشيارى همچنان مقام حاجبى داشت و با حامد بن عباس، به دليل بدزبانى و هرزه‌گويى‌اش، بى‌پروا سخن گفت. در 316ق كه مقتدر، ابوعلى بن مُقله را، به توصيه نصر حاجب، به وزارت برگزيد، جهشيارى از ياران نزدیک  ابن مقله بود و گويا در تصدى وزارت، وى را يارى كرد. در اين زمان، قرمطيان به شورش و فساد سر برآورده بودند؛ ازاين‌رو، در 317ق كه جهشيارى امارت حجاج عراقى را بر عهده گرفت، به سبب ناامن بودن مسير معمول، از راه شام به مكه رفت. وى پوشش خانه كعبه را با خود داشت. با بركنارى و تبعيد و مصادره اموال ابن مقله در جمادى‌الاولى 318ق، ظاهراً جهشيارى نيز از مقام‌خود عزل شد.
جهشيارى در بغداد نشو و نما يافت. پدرش با حكم على بن عيسى (متوفى 334)، وزير عباسى، در دستگاه دولت رياستى داشت و حاجب وزير نيز بود. بعدها جهشيارى جانشين پدر و حاجب على بن عيسى شد. وقتى حامد بن عباس به وزارت مقتدر (از 306 تا 311ق) رسيد و على بن عيسى در مقام نايب و جانشين وى زمام امور را به دست گرفت، جهشيارى همچنان مقام حاجبى داشت و با حامد بن عباس، به دليل بدزبانى و هرزه‌گويى‌اش، بى‌پروا سخن گفت. در 316ق كه مقتدر، ابوعلى بن مُقله را، به توصيه نصر حاجب، به وزارت برگزيد، جهشيارى از ياران نزدیک  ابن مقله بود و گويا در تصدى وزارت، وى را يارى كرد. در اين زمان، قرمطيان به شورش و فساد سر برآورده بودند؛ ازاين‌رو، در 317ق كه جهشيارى امارت حجاج عراقى را بر عهده گرفت، به سبب ناامن بودن مسير معمول، از راه شام به مكه رفت. وى پوشش خانه كعبه را با خود داشت. با بركنارى و تبعيد و مصادره اموال ابن مقله در جمادى‌الاولى 318ق، ظاهراً جهشيارى نيز از مقام‌خود عزل شد.
خط ۴۱: خط ۴۳:
ابن مقله در 320ق، در آغاز خلافت قاهر، بار ديگر به وزارت رسيد. وى در 321ق، عزل و ابوجعفر محمد بن قاسم وزير شد. جهشيارى نيز به اتهام ارسال يادداشت‌هاى ابن مقله به برادر وى، ابوعبداللّه، دستگير شد. از جهشيارى و ابوعبداللّه كه او نيز دستگير شده بود، براى يافتن مخفيگاه ابن مقله بازجويى كردند، اما خبرى نيافتند و آنان را، چون از بزرگان دستگاه خلافت بودند، با تسامح آزاد كردند.
ابن مقله در 320ق، در آغاز خلافت قاهر، بار ديگر به وزارت رسيد. وى در 321ق، عزل و ابوجعفر محمد بن قاسم وزير شد. جهشيارى نيز به اتهام ارسال يادداشت‌هاى ابن مقله به برادر وى، ابوعبداللّه، دستگير شد. از جهشيارى و ابوعبداللّه كه او نيز دستگير شده بود، براى يافتن مخفيگاه ابن مقله بازجويى كردند، اما خبرى نيافتند و آنان را، چون از بزرگان دستگاه خلافت بودند، با تسامح آزاد كردند.


در شوال 322ق كه ابن مقله در نوبت سوم وزارتش، شَلمغانى، از مدعيان نيابت خاصه امام عصر(ع)، را دستگير كرد. جهشيارى نيز، ظاهراً متهم به پيروى و جانبدارى از شلمغانى گرديد. جهشيارى در رجب 324ق، به دستور ابوجعفر كَرْخى، وزير خليفه راضى، دستگير و سرانجام با پرداخت هشتاد هزار دينار آزاد گرديد. در اواخر 328ق، در زمان وزارت سليمان بن حسن بن مخلد، جهشيارى را دستگير كردند، زيرا يكى از غلامانش در شمار ياران خاندان بريدى بود. جهشيارى كه در بغداد مخفى شده بود، در 331ق، در آنجا درگذشت و پس از آن، اولاد و اطرافيانش پنهان شدند.
در شوال 322ق كه ابن مقله در نوبت سوم وزارتش، شَلمغانى، از مدعيان نيابت خاصه امام عصر(ع)، را دستگير كرد. جهشيارى نيز، ظاهراً متهم به پيروى و جانبدارى از شلمغانى گرديد. جهشيارى در رجب 324ق، به دستور ابوجعفر كَرْخى، وزير خليفه راضى، دستگير و سرانجام با پرداخت هشتاد هزار دينار آزاد گرديد. در اواخر 328ق، در زمان وزارت سليمان بن حسن بن مخلد، جهشيارى را دستگير كردند، زيرا يكى از غلامانش در شمار ياران خاندان بريدى بود.  
 
== وفات ==
جهشيارى كه در بغداد مخفى شده بود، در 331ق، در آنجا درگذشت و پس از آن، اولاد و اطرافيانش پنهان شدند.


به نظر مى‌رسد كه‌جهشيارى به امور عمرانى توجه مى‌كرده است. به نوشته رشاطى، وى در 290 در تأسيس شهر وَهْران مشاركت كرد. وى افزون بر آنكه در دستگاه دولتى صاحب مقام بود، مردى فاضل بود و در علوم و فنون گوناگون دست داشت.
به نظر مى‌رسد كه‌جهشيارى به امور عمرانى توجه مى‌كرده است. به نوشته رشاطى، وى در 290 در تأسيس شهر وَهْران مشاركت كرد. وى افزون بر آنكه در دستگاه دولتى صاحب مقام بود، مردى فاضل بود و در علوم و فنون گوناگون دست داشت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش