التاريخ الفاطمي الاجتماعي: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'سياسي' به 'سیاسی'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'سياسي' به 'سیاسی')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه کتاب چنین نوشته که پس از این‌که کتاب «التاريخ الفاطمي السياسي» را به چاپخانه سپردم، بهتر دیدم که کارم را با نگارش کتاب دیگری با عنوان «التاريخ الفاطمي الإجتماعي» در مطالعه حکومت فاطمیان به لحاظ مذاهب متعدد، احوال معیشت و عادات در جشن‌های دینی و مناسبات و... کامل کنم<ref>ر.ک: مقدمه، ص11</ref>.
نویسنده در مقدمه کتاب چنین نوشته که پس از این‌که کتاب «التاريخ الفاطمي السیاسی» را به چاپخانه سپردم، بهتر دیدم که کارم را با نگارش کتاب دیگری با عنوان «التاريخ الفاطمي الإجتماعي» در مطالعه حکومت فاطمیان به لحاظ مذاهب متعدد، احوال معیشت و عادات در جشن‌های دینی و مناسبات و... کامل کنم<ref>ر.ک: مقدمه، ص11</ref>.


در فصل اول کتاب ساختار اجتماعی مصر بررسی شده است. نویسنده ساختار مصر را در دو زمینه طایفه‌ای و طبقاتی بررسی کرده است. در زمینه طایفه‌ای جامعه مصر به پنج یا شش گروه (دلیل این تشکیک این است که نویسنده خود می‌گوید زمینه طایفه‌ای شامل شش گروه است لکن به معرفی پنج گروه می‌پردازد سپس می‌گوید گروه‌های دیگری همچون ارمنی‌ها بودند که در مجموعه پنج‌گانه نمی‌گنجد) تقسیم می‌شده است: اساس این جامعه را دو گروه سنی و شیعه تشکیل می‌داده که البته اهل سنت از کثرت عددی و قدرت سیاسی برخوردار بودند. اهل ذمه از نصارا و یهود، مراکشی‌ها و سودانی‌ها نیز طوایف دیگر را تشکل می‌دادند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19-16</ref>. به لحاظ طبقاتی نیز این جامعه به دو گروه حکومتی که عبارت بود از خلیفه و وزرا و خانواده آن‌ها و سایر امراء و فرماندهان و کارمندان از قضات و فقها و... و گروه غیر حکومتی مانند تجار، صنعتگران، زرگرها، کشاورزان، بیکاران، دزدان و... تشکیل می‌شده است. نویسنده جایگاه و ویژگی هر کدام از این دو طبقه را مورد بررسی قرار داده و اعضای آن را برشمرده است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
در فصل اول کتاب ساختار اجتماعی مصر بررسی شده است. نویسنده ساختار مصر را در دو زمینه طایفه‌ای و طبقاتی بررسی کرده است. در زمینه طایفه‌ای جامعه مصر به پنج یا شش گروه (دلیل این تشکیک این است که نویسنده خود می‌گوید زمینه طایفه‌ای شامل شش گروه است لکن به معرفی پنج گروه می‌پردازد سپس می‌گوید گروه‌های دیگری همچون ارمنی‌ها بودند که در مجموعه پنج‌گانه نمی‌گنجد) تقسیم می‌شده است: اساس این جامعه را دو گروه سنی و شیعه تشکیل می‌داده که البته اهل سنت از کثرت عددی و قدرت سیاسی برخوردار بودند. اهل ذمه از نصارا و یهود، مراکشی‌ها و سودانی‌ها نیز طوایف دیگر را تشکل می‌دادند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19-16</ref>. به لحاظ طبقاتی نیز این جامعه به دو گروه حکومتی که عبارت بود از خلیفه و وزرا و خانواده آن‌ها و سایر امراء و فرماندهان و کارمندان از قضات و فقها و... و گروه غیر حکومتی مانند تجار، صنعتگران، زرگرها، کشاورزان، بیکاران، دزدان و... تشکیل می‌شده است. نویسنده جایگاه و ویژگی هر کدام از این دو طبقه را مورد بررسی قرار داده و اعضای آن را برشمرده است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش