الإسلام و العقل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:'
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نام‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
خط ۵۴: خط ۵۴:
كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل چهار مبحث اصلى و ده‌ها بحث فرعى) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، جدلى و كلامى است.
كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل چهار مبحث اصلى و ده‌ها بحث فرعى) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين اثر، جدلى و كلامى است.


اين كتاب چون به زبان عربى جديد نوشته شده است، برخى از تعابير و اصطلاحات امروزى رايج در جوامع عرب‌زبان، در آن مشاهده مى‌شود كه در عربى قديم وجود نداشته است؛ از جمله اين واژگان و اصطلاحات: «هوليوود»، «البترول» و «الجوكر».<ref>ر.ك: متن كتاب، ص57-59</ref>؛ به معناى «شركت سينمايى هاليوود»، «نفت» و «غول».
اين كتاب چون به زبان عربى جديد نوشته شده است، برخى از تعابير و اصطلاحات امروزى رايج در جوامع عرب‌زبان، در آن مشاهده مى‌شود كه در عربى قديم وجود نداشته است؛ از جمله اين واژگان و اصطلاحات: «هوليوود»، «البترول» و «الجوكر».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص57-59</ref>؛ به معناى «شركت سينمايى هاليوود»، «نفت» و «غول».


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مى‌شود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مى‌آيد. من مجموعه‌اى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ به‌طورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>مقدمه كتاب، ص5-6</ref>
1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، يادآور شده است: «در روايتى از حضرت رسول(ص) آمده است كه اصل دين من، عقل است. دين حضرت محمد(ص)، بر سه پايه استوار است: ايمان به خدا، نبوت و روز قيامت و امامت هم از نبوت منشعب مى‌شود؛ چون رياست عامه در امور دين و دنيا از جانب پيامبر(ص) است و مهدى منتظر(عج) مصداقى از امامت است؛ چون امامى است كه در آخرالزمان مى‌آيد. من مجموعه‌اى مشخص كردم و در آن دليل عقلى را بر اصول اسلام عرضه كردم و مطالب را با عبارات روشنى آوردم و سرانجام مباحث در چهار حلقه فراهم آمد و خدا را شكر كه موفق شدم و روحيه دينى را تقويت كردم و آن را با روش عقلى در جان مشتاقان استوار ساختم و اين مجموعه، موفقيت بزرگى نصيبش شد؛ به‌طورى كه برخى از حلقاتش چهار بار و برخى سه بار و... منتشر گرديد».<ref>مقدمه كتاب، ص5-6</ref>


2. نويسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برايش گشوده است».<ref>ر.ك: متن كتاب، ص154، پاورقى 1</ref>
2. نويسنده، تأكيد كرده است: «ما اقوال دانشمندان تربيتى را در اين باب، از كتاب «اللّه و العلم الحديث» و «القرآن و العلم الحديث»، نوشته استاد عبدالرزاق نوفل، نقل كرديم و هر كسى كه اين دو كتاب را بخواند، خدا را شكر خواهد كرد كه اين مؤلف درهاى علم و مسيرش را برايش گشوده است».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص154، پاورقى 1</ref>


3. نويسنده، با انتقاد از اباحه‌گرايى نوشته است: «در عصر ما انديشه‌اى رواج دارد كه ظاهرش رحمت، ولى باطنش عذاب است و آن اين مطلب است كه دين عبارت از اصلاح دل است و ديگر هيچ. كتاب «الدين و الضمير» را محمود شرقاوى براى توضيح و توجيه همين مقصود نوشته است». سپس نويسنده برخى از انتقادات و اشكالات نسبت به كتاب «الدين و الضمير» را مطرح كرده است.<ref>ر.ك: همان، ص175-178</ref>
3. نويسنده، با انتقاد از اباحه‌گرايى نوشته است: «در عصر ما انديشه‌اى رواج دارد كه ظاهرش رحمت، ولى باطنش عذاب است و آن اين مطلب است كه دين عبارت از اصلاح دل است و ديگر هيچ. كتاب «الدين و الضمير» را محمود شرقاوى براى توضيح و توجيه همين مقصود نوشته است». سپس نويسنده برخى از انتقادات و اشكالات نسبت به كتاب «الدين و الضمير» را مطرح كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص175-178</ref>


4. نويسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>مقدمه كتاب، ص5</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>متن كتاب، ص185، پاورقى 1</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>مقدمه كتاب، ص6</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخه‌هاى چاپ‌شده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقه‌هاى پنج‌گانه را در يك كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا به‌راحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مى‌رسد كه تعبير حلقات پنج‌گانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نويسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنج‌گانه را بررسى كرده؛ درحالى‌كه بحث عدل را بررسى نكرده است.
4. نويسنده، بااينكه در مقدمه، اين عبارت را نوشته: «و جاءت السلسلة في أربع حلقات: اللّه و العقل، النبوة و العقل، الآخرة و العقل، المهدي المنتظر و العقل».<ref>مقدمه كتاب، ص5</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه در چهار حلقه فراهم آمد...» و نيز در جايى ديگر نوشته: «... حوت هذه المجموعة على الكتب الأربعة».<ref>متن كتاب، ص185، پاورقى 1</ref>؛ يعنى: «اين مجموعه، شامل چهار كتاب است»، ولى با اين وصف، عجيب است كه چنين نوشته است: «و بعد أن نفدت النسخ من جميع الطبعات رأينا أن نجمع الحلقات الخمس و نخرجها في كتاب واحد باسم «الإسلام و العقل»؛ تسهيلا على الراغبين».<ref>مقدمه كتاب، ص6</ref>؛ يعنى: «و بعد از آنكه همه نسخه‌هاى چاپ‌شده تمام شد، مناسب ديديم كه اين حلقه‌هاى پنج‌گانه را در يك كتاب به نام اسلام و عقل منتشر سازیم تا به‌راحتى در دسترس قرار گيرد». به نظر مى‌رسد كه تعبير حلقات پنج‌گانه اشتباه است و از اين جهت روى داده كه نويسنده در ذهنش اين بوده كه در اين اثر، مباحث اصول پنج‌گانه را بررسى كرده؛ درحالى‌كه بحث عدل را بررسى نكرده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش