۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مجموعهای از ' به 'مجموعهای از ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
پندنامه را گنجينهاى از آموزههاى اخلاقى بايد به شمار آورد، زيرا اندرزهايى در باره آداب معاشرت(سلوك) در بر دارد. عطار، افزون بر نعت حضرت محمد(ص) و ستايش ائمه مجتهدين و مناجات با خداوند و آوردن عذر گناه در آغاز اين منظومه، به بيان شر نفس و نكوهش آن مىپردازد و در باره «مذمت غيبت» و «فوايد خاموشى» سخن مىراند. بر «عمل خالص» تأكيد مىكند و از «سيرت ملوك» و «فساد پادشاهى» گزارش مىدهد و بر «حسن خلق» تأكيد مىكند. ديگر بخشهاى اين منظومه هر يك در باره چيزى از خصال نيكو يا رذايل نفس انسانى يا توضيح و مفهومشناسى آنها و راهنمايى در باره فراچنگ آوردن خصال نيكو و زدودن خصال بد است. مانند«در اوصاف نيكبختى»، «در مذمت دنيا و دنيا دوستى»، «در اوصاف تواضع درويشان»، «در صفت رياضت»، «در مجاهدت نفس»، «در تعريف فقر»، «در مذمت مشورت با جاهلان»، «در وصف دانش» و... | پندنامه را گنجينهاى از آموزههاى اخلاقى بايد به شمار آورد، زيرا اندرزهايى در باره آداب معاشرت(سلوك) در بر دارد. عطار، افزون بر نعت حضرت محمد(ص) و ستايش ائمه مجتهدين و مناجات با خداوند و آوردن عذر گناه در آغاز اين منظومه، به بيان شر نفس و نكوهش آن مىپردازد و در باره «مذمت غيبت» و «فوايد خاموشى» سخن مىراند. بر «عمل خالص» تأكيد مىكند و از «سيرت ملوك» و «فساد پادشاهى» گزارش مىدهد و بر «حسن خلق» تأكيد مىكند. ديگر بخشهاى اين منظومه هر يك در باره چيزى از خصال نيكو يا رذايل نفس انسانى يا توضيح و مفهومشناسى آنها و راهنمايى در باره فراچنگ آوردن خصال نيكو و زدودن خصال بد است. مانند«در اوصاف نيكبختى»، «در مذمت دنيا و دنيا دوستى»، «در اوصاف تواضع درويشان»، «در صفت رياضت»، «در مجاهدت نفس»، «در تعريف فقر»، «در مذمت مشورت با جاهلان»، «در وصف دانش» و... | ||
آنچه را عارفان پيش از عطار، مانند ابونصر سراج، در كتاب «اللمع»، ابوبكر كلابادى در «التعرّف» و [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رساله معروف خود و خواجه عبداللّه انصارى در «[[منازل السائرين]]» و حجتالاسلام محمّد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] | آنچه را عارفان پيش از عطار، مانند ابونصر سراج، در كتاب «اللمع»، ابوبكر كلابادى در «التعرّف» و [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رساله معروف خود و خواجه عبداللّه انصارى در «[[منازل السائرين]]» و حجتالاسلام محمّد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در «احياء علوم الدّين»، آوردهاند، شيخ فريدالدين عطار آنها را به شعر در «پندنامه» خود آورده و در آن، هم صناعت شعر را پاس داشته و هم خود را از برخى از قيدها و تكلفهاى شاعرى بر كنار داشته است. | ||
== جغرافياى كتاب == | == جغرافياى كتاب == | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
#ابن يوسف شيرازى در فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى يا كليّات عطّار(1126)، در رديف پنجمين، نسبت «پندنامه» را به وى مىپذيرد و صفحه 275 تا 291 آن مجموعه را به او منسوب مىداند؛ | #ابن يوسف شيرازى در فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى يا كليّات عطّار(1126)، در رديف پنجمين، نسبت «پندنامه» را به وى مىپذيرد و صفحه 275 تا 291 آن مجموعه را به او منسوب مىداند؛ | ||
#استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در جستوجو در احوال و آثار فريد الدّين عطار نيشابورى، با رد كردن انتساب برخى از منظومهها به عطار نيشابورى، مانند«بلبلنامه» و «بىسرنامه»، «ترجمة الاحاديث» يا «مواعظ» و «جوهر الذّات» و «حلاجنامه» يا «منصورنامه» و يا «هيلاجنامه» و «خياطنامه» و... نامى از «پندنامه» نمىبرد و مىتوان گفت درستى انتساب اين كتاب را به وى مىپذيرد؛ | #استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در جستوجو در احوال و آثار فريد الدّين عطار نيشابورى، با رد كردن انتساب برخى از منظومهها به عطار نيشابورى، مانند«بلبلنامه» و «بىسرنامه»، «ترجمة الاحاديث» يا «مواعظ» و «جوهر الذّات» و «حلاجنامه» يا «منصورنامه» و يا «هيلاجنامه» و «خياطنامه» و... نامى از «پندنامه» نمىبرد و مىتوان گفت درستى انتساب اين كتاب را به وى مىپذيرد؛ | ||
#[[نورانی وصال، عبدالوهاب|دكتر نورانى وصال]] | #[[نورانی وصال، عبدالوهاب|دكتر نورانى وصال]] در مقدمه «مصيبتنامه»، مهمترين كتابهاى عطار را چنين برمىشمرَد: «اسرارنامه»، «الهىنامه»، «پندنامه»، «خسرونامه»، «اشترنامه»، «مصيبتنامه»، «منطق الطير»، «ديوان قصائد و غزليات» و «تذكرة الاولياء»؛ | ||
#احمد گلچين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، مىگويد: «پندنامه، منظومه اخلاقى است بر وزن مثنوى مولانا، اثر مشهور شيخ فريد الدّين عطار نيشابورى كه در حدود 850 بيت است و بيش از هر كتاب عطار به طبع رسيده و به تازى و تركى و هندى نيز ترجمه شده... امين احمد رازى در تذكره هفت اقليم[آن را] ولدنامه ذكر كرده است، حاجى خليفه در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] [آن را] پسرنامه خوانده است و اختيار نام ولدنامه، يا پسرنامه از اينجاست كه در اين مثنوى ابيات زيادى خطاب به پسر وجود دارد و آنچه كه معروف است پندنامه مىباشد»؛ | #احمد گلچين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، مىگويد: «پندنامه، منظومه اخلاقى است بر وزن مثنوى مولانا، اثر مشهور شيخ فريد الدّين عطار نيشابورى كه در حدود 850 بيت است و بيش از هر كتاب عطار به طبع رسيده و به تازى و تركى و هندى نيز ترجمه شده... امين احمد رازى در تذكره هفت اقليم[آن را] ولدنامه ذكر كرده است، حاجى خليفه در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] [آن را] پسرنامه خوانده است و اختيار نام ولدنامه، يا پسرنامه از اينجاست كه در اين مثنوى ابيات زيادى خطاب به پسر وجود دارد و آنچه كه معروف است پندنامه مىباشد»؛ | ||
#دكتر تفضّلى در مجموعه فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى، پندنامه را از شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] مىداند. | #دكتر تفضّلى در مجموعه فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى، پندنامه را از شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] مىداند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
افزون بر اين، وى در منظومههاى مصيبتنامه، منطق الطير، الهىنامه و... به توصيف پيامبران و اصحاب پيامبر(ص) مىپردازد و در اين كتاب(پندنامه) نيز همين شيوه ديده مىشود. بزرگان و محققان و شارحان آثار رجال نامدار، مانند حاج شيخ [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ طهرانى]] در «الذّريعة» و [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نور اللّه شوشترى]] در «مجالس المؤمنين» و [[مدرس، محمدعلی|ميرزا محمد على مدرس]] | افزون بر اين، وى در منظومههاى مصيبتنامه، منطق الطير، الهىنامه و... به توصيف پيامبران و اصحاب پيامبر(ص) مىپردازد و در اين كتاب(پندنامه) نيز همين شيوه ديده مىشود. بزرگان و محققان و شارحان آثار رجال نامدار، مانند حاج شيخ [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ طهرانى]] در «الذّريعة» و [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نور اللّه شوشترى]] در «مجالس المؤمنين» و [[مدرس، محمدعلی|ميرزا محمد على مدرس]] تبريزى در «ريحانة الادب» و... پندنامه را از شيخ عطّار دانستهاند و بىهيچ شكى، آن را به وى منسوب دانستهاند. | ||
ج) نسخه شناسى | ج) نسخه شناسى |
ویرایش