۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(لینک درون متنی) |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
این کتاب مهمترین کتابی است که موجب شهرت ابومخنف گردیده و شامل دقیقترین آگاهیها از واقعه کربلاست. | این کتاب مهمترین کتابی است که موجب شهرت ابومخنف گردیده و شامل دقیقترین آگاهیها از واقعه کربلاست. | ||
ظاهراً کاملترین متنی که اکنون از آن در دست داریم، در کتاب [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] درج شده است. باآنکه بهدقت نمیتوان گفت [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] تا چه اندازه در نقل کامل این اثر امانت به خرج داده، اما بههرحال، مهمترین مآخذ مستند نویسندگان بعدی درباره واقعه کربلا همین اثری است که به مقتل ابیمخنف شهرت یافته است. [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذری]] | ظاهراً کاملترین متنی که اکنون از آن در دست داریم، در کتاب [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] درج شده است. باآنکه بهدقت نمیتوان گفت [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] تا چه اندازه در نقل کامل این اثر امانت به خرج داده، اما بههرحال، مهمترین مآخذ مستند نویسندگان بعدی درباره واقعه کربلا همین اثری است که به مقتل ابیمخنف شهرت یافته است. [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذری]] نیز گرچه تنها یکی دو جا در شرح زندگی و شهادت سیدالشهداء(ع) بهصراحت از [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]] نام برده، اما در مقایسه با [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] میتوان گفت، گزارش او چکیدهای است از این اثر [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]]<ref>بهرامیان، علی، ص219</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مؤلف، کتاب را تقریبا هفتاد سال پس از واقعه عاشورا؛ یعنی در دهه یکصدوسی هجری نوشته است و ازآنرو که خود از اهالی کوفه مرکز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالباً حوادث را با یک و یا حداکثر با دو واسطه نقل نموده است. در برخی موارد حوادث را از کسانی چون عقبة بن سمعان و غلام عبدالرحمن بن عبدربه و ضحاک مشرقی نقل نموده که در روز عاشورا در کنار امام حسین(ع) بودهاند، ولی به شهادت نرسیده و زنده ماندهاند و یا در پارهای موارد از کسانی چون حمید بن مسلم و عفیف بن زهیر و کثیر بن عبدالله شعبی، اخبار روز عاشورا را نقل کرده که خود از شهود قتل امام حسین(ع) بودهاند. ازاینرو مقتل او که توسط شاگردش هشام بن محمد کلبی روایت شده است همواره منبعی مستند و موثق و اطمینانبخش محققین و مورخین اسلامی بوده و در کتب خویش از آن نقل میکردهاند<ref>سلیمانی، جواد، ص13-14</ref> | مؤلف، کتاب را تقریبا هفتاد سال پس از واقعه عاشورا؛ یعنی در دهه یکصدوسی هجری نوشته است و ازآنرو که خود از اهالی کوفه مرکز اخبار فاجعه عاشورا بوده است، غالباً حوادث را با یک و یا حداکثر با دو واسطه نقل نموده است. در برخی موارد حوادث را از کسانی چون عقبة بن سمعان و غلام عبدالرحمن بن عبدربه و ضحاک مشرقی نقل نموده که در روز عاشورا در کنار امام حسین(ع) بودهاند، ولی به شهادت نرسیده و زنده ماندهاند و یا در پارهای موارد از کسانی چون حمید بن مسلم و عفیف بن زهیر و کثیر بن عبدالله شعبی، اخبار روز عاشورا را نقل کرده که خود از شهود قتل امام حسین(ع) بودهاند. ازاینرو مقتل او که توسط شاگردش هشام بن محمد کلبی روایت شده است همواره منبعی مستند و موثق و اطمینانبخش محققین و مورخین اسلامی بوده و در کتب خویش از آن نقل میکردهاند<ref>سلیمانی، جواد، ص13-14</ref> | ||
در این کتاب نام روات بسیاری آمده که برخی در معرکه کربلا حضور داشتهاند. مؤلف در نقل روایت کربلا، نام چهارده نفر که عبارتند از برخی از ائمه و اصحاب ایشان را نیز آورده است که از ائمه میتوان به [[امام سجاد(ع)]]، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] | در این کتاب نام روات بسیاری آمده که برخی در معرکه کربلا حضور داشتهاند. مؤلف در نقل روایت کربلا، نام چهارده نفر که عبارتند از برخی از ائمه و اصحاب ایشان را نیز آورده است که از ائمه میتوان به [[امام سجاد(ع)]]، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره کرد و از اصحاب ائمه به زید بن علی بن الحسین(ع)، فاطمه بنت علی، ابوسعید عقیصا، محمد بن قیص، عبدالله بن شریک العامری، ابوخالد عامری، عقبة بن بشیر، قدامة بن سعید، حارث بن کعب، حارث بن حصیره و ابوحمزه ثمالی اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص60 تا 65</ref> محقق برای هرکدام از روات در کتاب ترجمهای مختصر و متناسب آورده است. | ||
مؤلف در این کتاب نام 39 نفر از روایان کربلا را ذکر میکند که از آنها 65 حدیث مسند نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | مؤلف در این کتاب نام 39 نفر از روایان کربلا را ذکر میکند که از آنها 65 حدیث مسند نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
آخرین مبحث کتاب به اولین زائر امام از اهالی کوفه، عبیدالله بن حر جعفی اختصاص دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص276</ref> | آخرین مبحث کتاب به اولین زائر امام از اهالی کوفه، عبیدالله بن حر جعفی اختصاص دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص276</ref> | ||
محقق کتاب، [[یوسفی غروی، محمدهادی|جناب آقای یوسفی غروی]]، توضیحات زیادى را در پاورقىها بیان کرده و سلسله اسناد روایات را که در مقدمه بهتفصیل از آنها یاد کرده، در متن نیاورده و فقط در پاورقىها به آنها اشاره میکند. درعینحال ارجاع به کتاب [[طبری، محمد بن جریر|طبرى]] | محقق کتاب، [[یوسفی غروی، محمدهادی|جناب آقای یوسفی غروی]]، توضیحات زیادى را در پاورقىها بیان کرده و سلسله اسناد روایات را که در مقدمه بهتفصیل از آنها یاد کرده، در متن نیاورده و فقط در پاورقىها به آنها اشاره میکند. درعینحال ارجاع به کتاب [[طبری، محمد بن جریر|طبرى]] نیز در پاورقىها آمده است<ref>ر.ک: سلیمانی، جواد، ص15 و 16</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
محقق، اسناد را از متن حذف و در پاورقی درج نموده و با توجه به زمان و مکان وقوع حوادث، اخبار طبری را دستهبندی و منظم نموده و کتاب را بهصورت یک گزارش هماهنگ و مرتب و منظم از نهضت امام حسین(ع) درآورده است؛ بنابراین اگر در اخبار منقول طبری جابهجاییهایی صورت پذیرفته و گاه بخشى از یک خبر به دنبال قسمتى از خبر دیگر ذکر گردیده، با عنایت و بصیرت بوده است، نه سهو و نسیان<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | محقق، اسناد را از متن حذف و در پاورقی درج نموده و با توجه به زمان و مکان وقوع حوادث، اخبار طبری را دستهبندی و منظم نموده و کتاب را بهصورت یک گزارش هماهنگ و مرتب و منظم از نهضت امام حسین(ع) درآورده است؛ بنابراین اگر در اخبار منقول طبری جابهجاییهایی صورت پذیرفته و گاه بخشى از یک خبر به دنبال قسمتى از خبر دیگر ذکر گردیده، با عنایت و بصیرت بوده است، نه سهو و نسیان<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | ||
گرچه متن کتاب از روایات [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابیمخنف]] در [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]، ترتیب یافته، ولی در پاورقی، با منقولات سه کتاب ارشاد و [[مقاتل الطالبيين]] | گرچه متن کتاب از روایات [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابیمخنف]] در [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]]، ترتیب یافته، ولی در پاورقی، با منقولات سه کتاب ارشاد و [[مقاتل الطالبيين]] و تذکرة الخواص تطبیق گردیده است و محقق موارد اختلاف را تذکر داده است. | ||
برای سهولت رجوع به آدرسهای مندرج در پاورقی، میتوان به مشخصات دقیق زمان و مکان و مرکز نشر منابع و مآخذ در فهرست منابع که در پایان کتاب آمده است، مراجعه کرد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | برای سهولت رجوع به آدرسهای مندرج در پاورقی، میتوان به مشخصات دقیق زمان و مکان و مرکز نشر منابع و مآخذ در فهرست منابع که در پایان کتاب آمده است، مراجعه کرد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> |
ویرایش