مکاشفات رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'بى‏خبر' به 'بى‏‌خبر'
جز (جایگزینی متن - 'بى‏مروّت' به 'بى‏‌مروّت')
جز (جایگزینی متن - 'بى‏خبر' به 'بى‏‌خبر')
خط ۶۹: خط ۶۹:
#:به‌حسب ربط، با هم دست‌به‌گریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مى‏فرمایند که عشق بحرى است بى‏پایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لب‌تشنه زندگی کند و لب‌تشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مى‏شود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنان‌که حضرت مولوى در جاى دیگر مى‏فرماید:  
#:به‌حسب ربط، با هم دست‌به‌گریبان آمده و صفت همان پاک، بیان کنند و اشاره مى‏فرمایند که عشق بحرى است بى‏پایان؛ هر عاشقى که ماهى این دریاست، لب‌تشنه زندگی کند و لب‌تشنه بمیرد و روزش دیر شد؛ یعنى به غم و اندوه گذشت. بنا بر قاعده مشهور که گویند: هنگام شادى زود بگذرد و ایام غم دیر به سر آید و معنى بیت، قسم دیگر هم بیان مى‏شود و ماهى پیوسته در آب است و از دریافت حقیقت آب در حجاب. چنان‌که حضرت مولوى در جاى دیگر مى‏فرماید:  
#:«ماهى اندر آب جو و آب‌جو مى‏زند بر گوش چشمش آب جو»؛
#:«ماهى اندر آب جو و آب‌جو مى‏زند بر گوش چشمش آب جو»؛
#:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بى‏خبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه به‌قدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بى‏‌روزیست، بى‏رو بى‏‌مروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>.
#:پس ماهى کنایت باشد از شخص غافل که از قرب حقّ بى‏‌خبر است و حاصل معنى آنکه، غیر غافل هرکه به‌قدر آگاهى داشت، به کام دل رسید و آنکه بى‏‌روزیست، بى‏رو بى‏‌مروّت را گویند؛ یعنى، هر کاملى که مروّت با نفس نگردد، محکوم او نگردید و به پیروى زندگانى کرد، روزش دیر پایید؛ یعنى عمر باقى و حیات جاوید یافت<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده</ref>.
# ‌شارح براى جمع‏بندى سخن خود با کلماتى مانند: «یعنى»، «أي»، «حاصل کلام آنکه» و «مى‌گوید که»، شرح ابیات را آغاز کرده و به پایان رسانده است؛ البته این‌گونه سبک و روش از دیرباز، به‌ویژه در نزد شارحان، حواشى‏نویسان و مفسران شبه قاره هند، رسمى معهود بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# ‌شارح براى جمع‏بندى سخن خود با کلماتى مانند: «یعنى»، «أي»، «حاصل کلام آنکه» و «مى‌گوید که»، شرح ابیات را آغاز کرده و به پایان رسانده است؛ البته این‌گونه سبک و روش از دیرباز، به‌ویژه در نزد شارحان، حواشى‏نویسان و مفسران شبه قاره هند، رسمى معهود بوده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
# ‌شایان توجه است که شارح به تمامى نکات و دقایق ابیات، نظرى صائب و موشکافانه داشته و به آنها پرداخته است؛ چه آنجا که بیتى به آیه‏اى شریف اشارت دارد (اقتباس، حل، درج) یا به حدیثى (قدسى، نبوى)، چه آنجا که اصطلاحى عرفانى مطرح شده و وى آن را به‌ظرافت شکافته و شناسانده است، همه و همه دست به دست هم داده تا شرحى جاندار و پرمایه بر صفحه تاریخ نقش شود<ref>ر.ک: همان، صفحه سیزده</ref>.
# ‌شایان توجه است که شارح به تمامى نکات و دقایق ابیات، نظرى صائب و موشکافانه داشته و به آنها پرداخته است؛ چه آنجا که بیتى به آیه‏اى شریف اشارت دارد (اقتباس، حل، درج) یا به حدیثى (قدسى، نبوى)، چه آنجا که اصطلاحى عرفانى مطرح شده و وى آن را به‌ظرافت شکافته و شناسانده است، همه و همه دست به دست هم داده تا شرحى جاندار و پرمایه بر صفحه تاریخ نقش شود<ref>ر.ک: همان، صفحه سیزده</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش