البداية و النهاية (دارالفکر): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR02351J1.jpg|بندانگشتی|البدایة و النهایة (دار الفکر)]]
[[پرونده:NUR02351J1.jpg|بندانگشتی|البدایة و النهایة (دار الفکر)]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|البدایة و النهایة (دار الفکر)
! نام کتاب!! data-type="bookName" |البدایة و النهایة (دار الفکر)
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر]] (نويسنده)


[[شحاده، خلیل]] (اعداد)
[[شحاده، خلیل]] (اعداد)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|عربی
| data-type="language" |عربی
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏27‎‏ب‎‏4‎‏ ‎‏1357
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏27‎‏ب‎‏4‎‏ ‎‏1357
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|اسلام - تاریخ - سال شمار
| data-type="subject" |اسلام - تاریخ - سال شمار


تاریخ جهان - متون قدیمی تا قرن 14
تاریخ جهان - متون قدیمی تا قرن 14
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دار الفکر
| data-type="publisher" |دار الفکر
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
| data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'|  
| data-type="publishYear" |  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE2351AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE2351AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''البداية و النهاية'''، مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر ابن کثیر دمشقی (701ـ774ق)، در تاریخ عمومى و اسلام از آغاز تا عصر مؤلف و از گسترده‌ترین منابع تاریخ اسلام است. به نظر می‌رسد که قصد مؤلف، نگاشتن اثری با هدف تاریخ‌نگاری نبوده است و آن‌گونه که ترکیب موضوع اثر و روش مؤلف در گزینش اخبار مندرج در آن نشان می‌دهد، بیان دیدگاه و نگرش اسلامى درباره آغاز و انجام آفرینش و خلقت انسان موردنظر بوده است.
'''البداية و النهاية'''، مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر دمشقی]] (701ـ774ق)، در تاریخ عمومى و اسلام از آغاز تا عصر مؤلف و از گسترده‌ترین منابع تاریخ اسلام است. به نظر می‌رسد که قصد مؤلف، نگاشتن اثری با هدف تاریخ‌نگاری نبوده است و آن‌گونه که ترکیب موضوع اثر و روش مؤلف در گزینش اخبار مندرج در آن نشان می‌دهد، بیان دیدگاه و نگرش اسلامى درباره آغاز و انجام آفرینش و خلقت انسان موردنظر بوده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۶: خط ۴۶:
مؤلف در دیباچه کتاب، محتوای آن را به سه بخش تقسیم می‌کند: «بدایه»: از آفرینش تا پایان زندگى پیامبر اسلام(ص)؛ «خلافت یا تاریخ اسلام»: از وفات پیامبر(ص) تا عصر مؤلف؛ «نهایه»: در حوادث بزرگ آخر زمان یعنى «فِتَن و مَلاحِم»<ref>رحیم‌لو، یوسف، ص515</ref>.
مؤلف در دیباچه کتاب، محتوای آن را به سه بخش تقسیم می‌کند: «بدایه»: از آفرینش تا پایان زندگى پیامبر اسلام(ص)؛ «خلافت یا تاریخ اسلام»: از وفات پیامبر(ص) تا عصر مؤلف؛ «نهایه»: در حوادث بزرگ آخر زمان یعنى «فِتَن و مَلاحِم»<ref>رحیم‌لو، یوسف، ص515</ref>.


روش ابن کثیر در بخش نخست، استناد به قرآن و احادیث قابل‌اعتماد است و چنانکه خود گفته، تنها به آنچه موافق شرع و سنت رسول خداست، استناد کرده است. مؤلف در قسمت اول این بخش، بیشتر به سرگذشت پیامبران و امت‌های پیشین یادشده در قرآن پرداخته است. قسمت دوم بخش نخست (بدایه) مربوط به سیرت پیامبر اسلام(ص) و از مفصل‌ترین بخش‌های کتاب است. در این بخش اتکای عمده ابن کثیر بر سیره ابن اسحاق بوده، بااین‌همه فقط به همین مأخذ قناعت نکرده است، زیرا گذشته از رجوع به دیگر کتاب‌های مغازی و سِیَر، به قرآن و حدیث نیز بسیار استناد کرده است. کتاب‌های جامع حدیث، نوشته‌های متأخر در سیره پیامبر(ص) مانند دلائل النبوة ابونعیم اصفهانى و ابوبکر بیهقى، مآخذ مربوط به زندگی‌نامه صحابه و تابعین مانند معجم طبرانى، معجم الصحابه ابونعیم اصفهانى، اسدالغابه ابن اثیر و آثار متأخرتری چون تهذیب مزی، آثار ذهبى، ابن عساکر، سهیلى و ابن سیدالناس<ref>همان، ص515</ref>.
روش [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] در بخش نخست، استناد به قرآن و احادیث قابل‌اعتماد است و چنانکه خود گفته، تنها به آنچه موافق شرع و سنت رسول خداست، استناد کرده است. مؤلف در قسمت اول این بخش، بیشتر به سرگذشت پیامبران و امت‌های پیشین یادشده در قرآن پرداخته است. قسمت دوم بخش نخست (بدایه) مربوط به سیرت پیامبر اسلام(ص) و از مفصل‌ترین بخش‌های کتاب است. در این بخش اتکای عمده ابن کثیر بر سیره ابن اسحاق بوده، بااین‌همه فقط به همین مأخذ قناعت نکرده است، زیرا گذشته از رجوع به دیگر کتاب‌های مغازی و سِیَر، به قرآن و حدیث نیز بسیار استناد کرده است. کتاب‌های جامع حدیث، نوشته‌های متأخر در سیره پیامبر(ص) مانند [[دلائل النبوة (ابونعيم)|دلائل النبوة]] [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم اصفهانى]] و [[بیهقی، احمد بن حسین|ابوبکر بیهقى]]، مآخذ مربوط به زندگی‌نامه صحابه و تابعین مانند معجم [[طبرانی، سلیمان بن احمد|طبرانى]]، [[معرفة الصحابة|معجم الصحابه]] [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم اصفهانى]]، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة|اسدالغابه]] [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]] و آثار متأخرتری چون تهذیب مزی، آثار [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبى]]، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]]، سهیلى و [[ابن سیدالناس، محمد بن محمد|ابن سیدالناس]]<ref>همان، ص515</ref>.


در بخش دوم، به شیوه معمول مورخان گذشته، حوادث تاریخى پس از اسلام را سال‌به‌سال به‌صورت متوالى یاد کرده و مطالب مربوط به هر سال را به ترتیب در دو قسمت حوادث و وفیات آورده است. وفیات این بخش قسمت قابل‌ملاحظه‌ای را تشکیل می‌دهد. این بخش نیز خود دو قسمت متمایز دارد: قسمت اول از آغاز خلافت تا پایان قرن 7ق /13م و قسمت دوم از آغاز قرن 8ق /14م به بعد.
در بخش دوم، به شیوه معمول مورخان گذشته، حوادث تاریخى پس از اسلام را سال‌به‌سال به‌صورت متوالى یاد کرده و مطالب مربوط به هر سال را به ترتیب در دو قسمت حوادث و وفیات آورده است. وفیات این بخش قسمت قابل‌ملاحظه‌ای را تشکیل می‌دهد. این بخش نیز خود دو قسمت متمایز دارد: قسمت اول از آغاز خلافت تا پایان قرن 7ق /13م و قسمت دوم از آغاز قرن 8ق /14م به بعد.
خط ۵۲: خط ۵۲:
در قسمت اول بخش دوم، ابن کثیر افزون بر مآخذ بخش نخست، از نوشته‌های مورخان معروف مانند تاریخ طبری، تاریخ بغداد خطیب، تاریخ دمشق ابن عساکر و ذیل ابوشامه بر آن، المنتظم ابن جوزی، الکامل ابن اثیر، مرآة الزمان سبط ابن جوزی و ذیل یونینى بر آن، دول الإسلام ذهبى و بسیاری دیگر بهره شایان برده است. دوره پس از مغول در این قسمت بیشتر به تاریخ شام و دمشق اختصاص یافته است. ابن کثیر در این قسمت برخى مآخذ مهم تاریخ منطقه را نادیده گرفته است. ابن کثیر با وجود استنادهای مکرر به وفیات ابن خلکان، این مؤلف را به سبب مجامله و تسامح در برابر شعرا و کسانى که از نظر عقیده مبغوض وی بوده‌اند، نکوهش کرده است. البته باید یادآور شد که البدایه، خود از استشهادات شعری خالى نیست<ref>همان </ref>.
در قسمت اول بخش دوم، ابن کثیر افزون بر مآخذ بخش نخست، از نوشته‌های مورخان معروف مانند تاریخ طبری، تاریخ بغداد خطیب، تاریخ دمشق ابن عساکر و ذیل ابوشامه بر آن، المنتظم ابن جوزی، الکامل ابن اثیر، مرآة الزمان سبط ابن جوزی و ذیل یونینى بر آن، دول الإسلام ذهبى و بسیاری دیگر بهره شایان برده است. دوره پس از مغول در این قسمت بیشتر به تاریخ شام و دمشق اختصاص یافته است. ابن کثیر در این قسمت برخى مآخذ مهم تاریخ منطقه را نادیده گرفته است. ابن کثیر با وجود استنادهای مکرر به وفیات ابن خلکان، این مؤلف را به سبب مجامله و تسامح در برابر شعرا و کسانى که از نظر عقیده مبغوض وی بوده‌اند، نکوهش کرده است. البته باید یادآور شد که البدایه، خود از استشهادات شعری خالى نیست<ref>همان </ref>.


قسمت دوم بخش دوم، یعنى دوره حیات ابن کثیر مانند دوره اخیر قسمت نخست این بخش ناظر بر تاریخ شام و دمشق و خود در دو بخش است: بخش اول متکى بر ذیل برزالى بر تاریخ ابوشامه است و بخش دوم بیان دیده‌ها و شنیده‌های خود ابن کثیر؛ این قسمت مأخذ باارزشى برای تاریخ شهر دمشق شمرده می‌شود. واپسین مطالب بخش دوم به وقایع سال 767ق /1366م مربوط است<ref>همان</ref>.
قسمت دوم بخش دوم، یعنى دوره حیات ابن کثیر مانند دوره اخیر قسمت نخست این بخش ناظر بر تاریخ شام و دمشق و خود در دو بخش است: بخش اول متکى بر ذیل برزالى بر تاریخ [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] است و بخش دوم بیان دیده‌ها و شنیده‌های خود ابن کثیر؛ این قسمت مأخذ باارزشى برای تاریخ شهر دمشق شمرده می‌شود. واپسین مطالب بخش دوم به وقایع سال 767ق /1366م مربوط است<ref>همان</ref>.


وجود تناقض‌های درونی در هر تألیفی از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین نقدهایی است که بر آن وارد می‌شود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمی‌تواند داشته باشد. این مسئله سـستی اسـتدلالات و نتیجه‌گیری‌های مؤلف را نشان می‌دهد و اعـتماد خواننده به دیگر مطالب و ادعاهای نویسنده را کم می‌کند. نمونه اول: او درجایی چنین اظهارنظر می‌کند: صحیح این است که سر امـام حـسین(ع) به شام فرستاده نشد، درحالی‌که در جای دیگری می‌نویسد: در این زمینه دو قول وجود دارد و اظهر این است که ابن زیاد سر امام حسین(ع) را به‌سوی یزید فرستاد و در ایـن زمـینه روایات فراوانی وجود دارد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص70</ref>.
وجود تناقض‌های درونی در هر تألیفی از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین نقدهایی است که بر آن وارد می‌شود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمی‌تواند داشته باشد. این مسئله سـستی اسـتدلالات و نتیجه‌گیری‌های مؤلف را نشان می‌دهد و اعـتماد خواننده به دیگر مطالب و ادعاهای نویسنده را کم می‌کند. نمونه اول: او درجایی چنین اظهارنظر می‌کند: صحیح این است که سر امـام حـسین(ع) به شام فرستاده نشد، درحالی‌که در جای دیگری می‌نویسد: در این زمینه دو قول وجود دارد و اظهر این است که ابن زیاد سر امام حسین(ع) را به‌سوی یزید فرستاد و در ایـن زمـینه روایات فراوانی وجود دارد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص70</ref>.
خط ۶۰: خط ۶۰:
همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بوده‌ام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیده‌ام. امام(ع) هیچ‌گاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همان‌جا که آمده‌اند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو می‌رود<ref>همان</ref>.
همچنین ابن کثیر این نقل را از عقبة بن سمعان آورده است: من از مکه تا هـنگام شـهادت حـسین(ع) با او بوده‌ام. به خدا قسم، هیچ کلامی در هیچ جایی نگفته است، مگر ایـنکه مـن شنیده‌ام. امام(ع) هیچ‌گاه نخواستند که نزد یزید بروند و دستشان را در دستش قرار دهـند، یـا اینکه به یکی از مرزها بروند، بلکه یکی از دو امر را خواستند: یا از همان‌جا که آمده‌اند بـرگردند، یـا اینکه رها شوند تا در پهنای زمین بروند تا ببینند امر مردم بـه کـدام سو می‌رود<ref>همان</ref>.


ابن کثیر از استاد خـود، ابن تیمیه (م 728 ق) - که وهابیت ریشه در اندیشه‌های او دارد- تأثیر فراوان پذیرفته و پیرو مکتب فکری اوست. به سبب این تأثیرپذیری و دلایل دیگر، ابن کثیر مواضع ضد شیعی آشکاری دارد که نمونه‌های آن را در انکار برخی از فـضائل امیرالمؤمنین علی(ع)، همچنین حمایت از بنی‌امیه و رفع اتهام از آنان می‌توان مشاهده کرد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص64</ref>.
ابن کثیر از استاد خـود، ابن تیمیه (م 728 ق) - که وهابیت ریشه در اندیشه‌های او دارد- تأثیر فراوان پذیرفته و پیرو مکتب فکری اوست. به سبب این تأثیرپذیری و دلایل دیگر، ابن کثیر مواضع ضد شیعی آشکاری دارد که نمونه‌های آن را در انکار برخی از فـضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، همچنین حمایت از بنی‌امیه و رفع اتهام از آنان می‌توان مشاهده کرد<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص64</ref>.


ابن کثیر در تاریخ‌نگاری خـود دربـاره شـیعه، به‌طورکلی سـعی دارد تشیع را کم‌اهمیت جلوه دهد و به پیشوایان و بزرگان شیعه نپردازد. او از مسائل مربوط به شیعه به‌ندرت یـاد می‌کند، مگر جایی که بخواهد بدگویی کـند. بـرای نـمونه، ابـن کـثیر در هـر سال، افراد مهمی را که در آن سال از دنیا رفته‌اند، ذکر کرده و به شرح‌حال آن‌ها -گاه در چند صفحه- می‌پردازد؛ اما در هیچ سالی از امام جواد(ع) و همچنین امـام حسن عسکری(ع) ذکری به میان نمی‌آورد. او در شرح‌حال امام صادق علیه‌السلام در سال 148ق، تنها یک سطر مطلب آورده و آن‌هم این است: جعفر بن محمد صادق که کتاب اختلاج الاعـضاء به او مـنسوب است؛ و نسبتی دروغین است. این مسئله وقتی بیشتر تعجب‌آور است که بدانیم ابن کثیر برای برخی همسران شاهان و زنادیق، چند صفحه اختصاص داده است<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص66</ref>.
ابن کثیر در تاریخ‌نگاری خـود دربـاره شـیعه، به‌طورکلی سـعی دارد تشیع را کم‌اهمیت جلوه دهد و به پیشوایان و بزرگان شیعه نپردازد. او از مسائل مربوط به شیعه به‌ندرت یـاد می‌کند، مگر جایی که بخواهد بدگویی کـند. بـرای نـمونه، ابـن کـثیر در هـر سال، افراد مهمی را که در آن سال از دنیا رفته‌اند، ذکر کرده و به شرح‌حال آن‌ها -گاه در چند صفحه- می‌پردازد؛ اما در هیچ سالی از امام جواد(ع) و همچنین [[امام حسن عسکری(ع)|امـام حسن عسکری(ع)]] ذکری به میان نمی‌آورد. او در شرح‌حال امام صادق علیه‌السلام در سال 148ق، تنها یک سطر مطلب آورده و آن‌هم این است: جعفر بن محمد صادق که کتاب اختلاج الاعـضاء به او مـنسوب است؛ و نسبتی دروغین است. این مسئله وقتی بیشتر تعجب‌آور است که بدانیم ابن کثیر برای برخی همسران شاهان و زنادیق، چند صفحه اختصاص داده است<ref>میرجانی، وحید؛ صفری، نعمت‌الله، ص66</ref>.


==وضعیت کتاب ==
==وضعیت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش