خاطرات و اسناد حسین‌قلی‌خان نظام‌السلطنه مافی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل '
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت')
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ')
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
قسمت آخر، پاره‌يى يادداشت‌هاست؛ تفصيل ماجراى قوچان، شرح احوال ميرزا نصرالله نائينى (مشيرالدوله)، و چندين موضوع ديگر را در برمى‌گيرد. قصد نگارنده نيز جاى دادن آن‌ها يا پيوستن‌شان بوده است در، يا كه بر خاطرات.
قسمت آخر، پاره‌يى يادداشت‌هاست؛ تفصيل ماجراى قوچان، شرح احوال ميرزا نصرالله نائينى (مشيرالدوله)، و چندين موضوع ديگر را در برمى‌گيرد. قصد نگارنده نيز جاى دادن آن‌ها يا پيوستن‌شان بوده است در، يا كه بر خاطرات.


شيوه‌ى تقرير خاطرات، نه روزنامه‌نويسى بوده است- به مفهوم رايج آن زمان-، و نه به قصد آن. تنها، تقرير واقعات سنوات عمر بوده است به قصد بازنهادن، و از اين رهگذر آگاهانيدن آيندگان و لاجرم تنبه ايشان يا كه عبرت بازماندگان. در پيچ و تاب حيات، در انبوهه‌ى مسايل و مشغله‌هاى مترتب بر حكومت‌گزارى، هر آن گاه كه فراغتى دست آمده، به نگارش خاطرات خويش پرداخته است. گاه شرح موجزى از واقعه نگاشته، تفصيل را به حصول فراغتى موكول كرده است. تقرير تفصيل بعدى، گاه پارگى كلام را موجب آمده است و در مواردى، اندك تكرار را سبب گشته. مع هذا، اين تكرار و گسيختگى رشته‌ى حوادث، نه چنان است كه نگارنده را مطلب از دست شود و نه چندان كه خواننده را كسالتى رسد. در بيان حوادث و ثبت واقعات، نگارنده را قصد پرداختن تاريخ عصر خويش نبوده است؛ بلكه، خود را در مركز حوادث نهاده، به بيان آن چه بر وى رفته است، بسنده كرده است. همين موجب آمده است كه بسا حوادث مهم تاريخ آن زمان به عمد از قلم افتاده يا به ايجاز بسيار بازگو شود. لاجرم، اين خاطرات بيشتر به مسايل حكومتى نگارنده مربوط است تا كل مسايل مملكت و مسايل كلى آن روزگار.
شيوه‌ى تقرير خاطرات، نه روزنامه‌نويسى بوده است- به مفهوم رايج آن زمان-، و نه به قصد آن. تنها، تقرير واقعات سنوات عمر بوده است به قصد بازنهادن، و از اين رهگذر آگاهانيدن آيندگان و لاجرم تنبه ايشان يا كه عبرت بازماندگان. در پيچ و تاب حيات، در انبوهه‌ى مسائل و مشغله‌هاى مترتب بر حكومت‌گزارى، هر آن گاه كه فراغتى دست آمده، به نگارش خاطرات خويش پرداخته است. گاه شرح موجزى از واقعه نگاشته، تفصيل را به حصول فراغتى موكول كرده است. تقرير تفصيل بعدى، گاه پارگى كلام را موجب آمده است و در مواردى، اندك تكرار را سبب گشته. مع هذا، اين تكرار و گسيختگى رشته‌ى حوادث، نه چنان است كه نگارنده را مطلب از دست شود و نه چندان كه خواننده را كسالتى رسد. در بيان حوادث و ثبت واقعات، نگارنده را قصد پرداختن تاريخ عصر خويش نبوده است؛ بلكه، خود را در مركز حوادث نهاده، به بيان آن چه بر وى رفته است، بسنده كرده است. همين موجب آمده است كه بسا حوادث مهم تاريخ آن زمان به عمد از قلم افتاده يا به ايجاز بسيار بازگو شود. لاجرم، اين خاطرات بيشتر به مسائل حكومتى نگارنده مربوط است تا كل مسائل مملكت و مسائل كلى آن روزگار.


پايان خاطرات، بدان گونه كه اكنون در دست است، گواه است بر ناتمامى آن. متن حاضر با استعفاى امين‌السلطان به پايان مى‌آيد. حدس بر آن است كه حسين قلى‌خان، حوادث پس از اين واقعه را نيز نگاشته بوده است؛ اما مع‌التأسف، در طى زمان از دست شده است و بازيافتنش غير ممكن. در اين كه قسمت گمشده تا مرگ ايشان را مشتمل بوده است يا نه، هيچ حدسى نمى‌توان زد.
پايان خاطرات، بدان گونه كه اكنون در دست است، گواه است بر ناتمامى آن. متن حاضر با استعفاى امين‌السلطان به پايان مى‌آيد. حدس بر آن است كه حسين قلى‌خان، حوادث پس از اين واقعه را نيز نگاشته بوده است؛ اما مع‌التأسف، در طى زمان از دست شده است و بازيافتنش غير ممكن. در اين كه قسمت گمشده تا مرگ ايشان را مشتمل بوده است يا نه، هيچ حدسى نمى‌توان زد.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
باب دوم و سوم: مكاتبات
باب دوم و سوم: مكاتبات


اين دو باب را چندين بخش است و هر بخش را ضمايمى. ترتيب بخش‌ها براساس حكومت‌هايى است كه حسين قلى‌خان بر عهده داشته است. اين بخش‌ها حاوى مكاتبات حسين قلى‌خان است با رضا قلى‌خان برادرزاده‌اش و تمامى نامه‌ها كه آورده خواهد شد، از حسين قلى‌خان و خطاب به رضا قلى‌خان. ضمايم هر بخش، مكاتبات حسين قلى‌خان را شامل است با غير و سايرين را با ايشان يا ديگر رجال آن عصر. كميت نامه‌هاى مندرج در هر بخش، يكى نيست. ملاك در گزينش تعداد نامه‌ها، اهميت تاريخى حوادث و حكومت‌هاى حسين قلى‌خان است، نيز حجم نگاشته‌هاى ايشان در آن سنوات. گاه بنا به مناسبت و اهميت موضوع، هفته‌يى چهارنامه و گاه يك نامه نگاشته‌اند. اين نامه‌ها معمولا با مقدمه‌يى كوتاه در باب تاريخ و نحوه‌ى ارسال نامه‌هاى پيشين آغاز و با بيان مسايل مختلف حكومتى به انجام مى‌روند. اهميت و ويژگى تاريخى اين نامه‌ها، از آنجا است كه تمامى مسايل عصر خويش را بازگو مى‌كنند، از مسايل اقتصادى و سياسى گرفته تا اخلاقى و فرهنگى و غيره.
اين دو باب را چندين بخش است و هر بخش را ضمايمى. ترتيب بخش‌ها براساس حكومت‌هايى است كه حسين قلى‌خان بر عهده داشته است. اين بخش‌ها حاوى مكاتبات حسين قلى‌خان است با رضا قلى‌خان برادرزاده‌اش و تمامى نامه‌ها كه آورده خواهد شد، از حسين قلى‌خان و خطاب به رضا قلى‌خان. ضمايم هر بخش، مكاتبات حسين قلى‌خان را شامل است با غير و سايرين را با ايشان يا ديگر رجال آن عصر. كميت نامه‌هاى مندرج در هر بخش، يكى نيست. ملاك در گزينش تعداد نامه‌ها، اهميت تاريخى حوادث و حكومت‌هاى حسين قلى‌خان است، نيز حجم نگاشته‌هاى ايشان در آن سنوات. گاه بنا به مناسبت و اهميت موضوع، هفته‌يى چهارنامه و گاه يك نامه نگاشته‌اند. اين نامه‌ها معمولا با مقدمه‌يى كوتاه در باب تاريخ و نحوه‌ى ارسال نامه‌هاى پيشين آغاز و با بيان مسائل مختلف حكومتى به انجام مى‌روند. اهميت و ويژگى تاريخى اين نامه‌ها، از آنجا است كه تمامى مسائل عصر خويش را بازگو مى‌كنند، از مسائل اقتصادى و سياسى گرفته تا اخلاقى و فرهنگى و غيره.


شيوه‌ى نگارش حسين قلى‌خان، چه در خاطرات و چه در نامه‌ها، از تكلف به دور است و به سادگى قرين. حوادث در تمامى آن‌ها به صراحت بازگو شده‌اند. مع هذا، نبود امنيت و ترس از افتادن نامه به دست غير، موجب شده است كه در برخى نامه‌ها پاره‌يى اشارات روى بنمايد. اين اشارات بيش از آن كه به حوادث باشند، به اشخاص راجعند؛ بدان معنى، كه از نام بردن افراد سرباز زده، آنان را به عناوينى چون «ساربان»، «فظ غليظ القلب»، و غيره مى‌نامد. مطالعه‌ى توأم خاطرات و اسناد، ما را به يافتن افراد مورد خطاب حسين قلى‌خان و به بازگشودن اين ابهام‌ها راه برد. تمامى اين موارد در پانويس هر نامه توضيح داده شده است. مشخصات امكنه را نيز با رجوع به فرهنگ جغرافيايى ايران و در مواردى فرهنگ دهخدا، در پانويس نامه‌ها ذكر شده است.
شيوه‌ى نگارش حسين قلى‌خان، چه در خاطرات و چه در نامه‌ها، از تكلف به دور است و به سادگى قرين. حوادث در تمامى آن‌ها به صراحت بازگو شده‌اند. مع هذا، نبود امنيت و ترس از افتادن نامه به دست غير، موجب شده است كه در برخى نامه‌ها پاره‌يى اشارات روى بنمايد. اين اشارات بيش از آن كه به حوادث باشند، به اشخاص راجعند؛ بدان معنى، كه از نام بردن افراد سرباز زده، آنان را به عناوينى چون «ساربان»، «فظ غليظ القلب»، و غيره مى‌نامد. مطالعه‌ى توأم خاطرات و اسناد، ما را به يافتن افراد مورد خطاب حسين قلى‌خان و به بازگشودن اين ابهام‌ها راه برد. تمامى اين موارد در پانويس هر نامه توضيح داده شده است. مشخصات امكنه را نيز با رجوع به فرهنگ جغرافيايى ايران و در مواردى فرهنگ دهخدا، در پانويس نامه‌ها ذكر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش