اعتقادات شیخ بهایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۵: خط ۴۵:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]''' متن تصحيح شده «رسالة الاعتقادات» شيخ بهاء الدين محمد عاملى (953- 1030ق) است كه به همراه سه ترجمه و شرح فارسى آن به كوشش و پژوهش جويا جهانبخش منتشر شده است. اين اثر، نمونه‌اى از فعاليت‌هاى متكلمانه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و يكى از باورنامه‌هاى برجسته شيعى است ...<ref>مقدمه مصحح، ص 184</ref>
'''اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]''' متن تصحيح شده «رسالة الاعتقادات» شيخ بهاء الدين محمد عاملى (953- 1030ق) است كه به همراه سه ترجمه و شرح فارسى آن به كوشش و پژوهش جويا جهانبخش منتشر شده است. اين اثر، نمونه‌اى از فعاليت‌هاى متكلمانه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و يكى از باورنامه‌هاى برجسته شيعى است ....<ref>مقدمه مصحح، ص 184</ref>


الرسالة الاعتقادية؛ الاعتقادية؛ اعتقادات الإمامية؛ العقائد؛ العقائد البهائية و اعتقاد الإمامية، نام‌هاى مختلفى است كه براى اين کتاب ذكر شده است ...<ref>همان</ref>
الرسالة الاعتقادية؛ الاعتقادية؛ اعتقادات الإمامية؛ العقائد؛ العقائد البهائية و اعتقاد الإمامية، نام‌هاى مختلفى است كه براى اين کتاب ذكر شده است ....<ref>همان</ref>


[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] در اين رساله كوشيده مهم‌ترين اعتقادات شيعه اثنى‌عشريه و امتيازات آن نسبت به ديگر فرقه‌هاى اسلامى را چه در حوزه اصول دين و چه فروع دين متذكر شود.
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] در اين رساله كوشيده مهم‌ترين اعتقادات شيعه اثنى‌عشريه و امتيازات آن نسبت به ديگر فرقه‌هاى اسلامى را چه در حوزه اصول دين و چه فروع دين متذكر شود.
خط ۵۶: خط ۵۶:
مجموعه حاضر، با پيشگفتار مفصلى از محقق -كه به بيش از نيمى از کتاب را به خود اختصاص داده-آغاز شده است. پس از آن متن عربى اثر و سه ترجمه از رساله آمده است.
مجموعه حاضر، با پيشگفتار مفصلى از محقق -كه به بيش از نيمى از کتاب را به خود اختصاص داده-آغاز شده است. پس از آن متن عربى اثر و سه ترجمه از رساله آمده است.


خانم دكتر دلال عباس، يكى از ويژگى‌هاى اثر حاضر را تهى بودنش از «لحن دشمنانه»اى مى‌داند كه در آن روزگاران، فريقين در حق يكديگر به كار مى‌بردند ...<ref>همان، ص189</ref>
خانم دكتر دلال عباس، يكى از ويژگى‌هاى اثر حاضر را تهى بودنش از «لحن دشمنانه»اى مى‌داند كه در آن روزگاران، فريقين در حق يكديگر به كار مى‌بردند ....<ref>همان، ص189</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




در پيشگفتار، ابتدا باورنامه‌نگارى و پايگاه آن در كلام شيعى بررسى شده و در ادامه، مباحث زير، مطرح گرديده است: [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و نقد حال او؛ تكاپوهاى متكلمانه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]؛ درباره رساله اعتقادات؛ شروح و شارحان اين رساله و درباره كوشش و پژوهش حاضر ...<ref>همان، ص11-267</ref>
در پيشگفتار، ابتدا باورنامه‌نگارى و پايگاه آن در كلام شيعى بررسى شده و در ادامه، مباحث زير، مطرح گرديده است: [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و نقد حال او؛ تكاپوهاى متكلمانه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]؛ درباره رساله اعتقادات؛ شروح و شارحان اين رساله و درباره كوشش و پژوهش حاضر ....<ref>همان، ص11-267</ref>


پس از مقدمه مصحح، بخش‌هاى ذيل به ترتيب ارائه شده است:
پس از مقدمه مصحح، بخش‌هاى ذيل به ترتيب ارائه شده است:
خط ۶۷: خط ۶۷:
اول: متن رساله اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]:
اول: متن رساله اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]:


وى در تأليف اين رساله، احتمالاً به رساله «العقائد الفخرية» كه باورنامه‌اى شيعى است به قلم [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] محمد (771ق)، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، نظر داشته است. شباهت‌هايى ميان اين رساله و رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] هست كه بيش و كم، اطمينان مى‌آورد كه شيخ بعض مطالب را از آن اقتباس كرده است؛ خصوصاً كه آشنايى و اعتناى شيخ به رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، هيچ گمانى را برنمى‌تابد و مى‌دانيم كه صدرالدين محمد تبريزى كه رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] را به عنوان «عقايد عباسيه» به فارسى درآورده است، از شاگردان شيخ بوده و به فرموده او اين ترجمه را فراهم ساخته است ...<ref>همان، ص189</ref>البته بايد نظر داشت كه اقتباس شيخ از رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، كاملاً در چارچوب اقتباس‌هاى متعارف پيشينيان بوده و از آن گذشته، افزونه‌ها و تغييرهاى شيخ در همان مطالب مقتبس از يك‌سو و فروع و موارد متعددى كه از بن در رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] نبوده و در رساله شيخ افزوده شده از سوى ديگر، چندان هست كه در هويت مستقل رساله شيخ، جاى شك و ريب نمى‌گذارد ...<ref>همان، ص193</ref>
وى در تأليف اين رساله، احتمالاً به رساله «العقائد الفخرية» كه باورنامه‌اى شيعى است به قلم [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] محمد (771ق)، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، نظر داشته است. شباهت‌هايى ميان اين رساله و رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] هست كه بيش و كم، اطمينان مى‌آورد كه شيخ بعض مطالب را از آن اقتباس كرده است؛ خصوصاً كه آشنايى و اعتناى شيخ به رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، هيچ گمانى را برنمى‌تابد و مى‌دانيم كه صدرالدين محمد تبريزى كه رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] را به عنوان «عقايد عباسيه» به فارسى درآورده است، از شاگردان شيخ بوده و به فرموده او اين ترجمه را فراهم ساخته است ....<ref>همان، ص189</ref>البته بايد نظر داشت كه اقتباس شيخ از رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، كاملاً در چارچوب اقتباس‌هاى متعارف پيشينيان بوده و از آن گذشته، افزونه‌ها و تغييرهاى شيخ در همان مطالب مقتبس از يك‌سو و فروع و موارد متعددى كه از بن در رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] نبوده و در رساله شيخ افزوده شده از سوى ديگر، چندان هست كه در هويت مستقل رساله شيخ، جاى شك و ريب نمى‌گذارد ....<ref>همان، ص193</ref>


درونمايه رساله اعتقادات شيخ جاى بررسى و كاوش و تحليل بسيار دارد. اين‌كه نويسنده در مقام يك عالم برجسته امامى و «شيخ الإسلام» زمان، چه مسائل و مباحثى را به عنوان خطوط برجسته معتقدات اماميه قابل طرح ديده و چگونه و با چه تعابيرى آن‌ها را مطرح كرده، خود مسأله‌اى حايز اهميت است؛ به‌ويژه ازآن‌روى كه آنچه او به عنوان خطوط برجسته و مميزات فروع و اصول شيعيان دوازده امامى آورده يا حتى نياورده، نمودار ميزان اهميت يا عدم اهميت مسأله از نظر او يا از چشم زمانه اوست ...<ref>همان، ص200</ref>
درونمايه رساله اعتقادات شيخ جاى بررسى و كاوش و تحليل بسيار دارد. اين‌كه نويسنده در مقام يك عالم برجسته امامى و «شيخ الإسلام» زمان، چه مسائل و مباحثى را به عنوان خطوط برجسته معتقدات اماميه قابل طرح ديده و چگونه و با چه تعابيرى آن‌ها را مطرح كرده، خود مسأله‌اى حايز اهميت است؛ به‌ويژه ازآن‌روى كه آنچه او به عنوان خطوط برجسته و مميزات فروع و اصول شيعيان دوازده امامى آورده يا حتى نياورده، نمودار ميزان اهميت يا عدم اهميت مسأله از نظر او يا از چشم زمانه اوست ....<ref>همان، ص200</ref>


به عنوان مثال آنچه شيخ در اين رساله در باب حرمت حلق لحيه (حرام بودن تراشيدن ريش) گفته است، مورد استناد فقيهانى واقع گرديده كه دراين‌باره، سخن گفته‌اند و از ديد استنادگران اهميت و مسلّميت مطلب را از نظر شيخ فرامى‌نموده است ...<ref>همان</ref>
به عنوان مثال آنچه شيخ در اين رساله در باب حرمت حلق لحيه (حرام بودن تراشيدن ريش) گفته است، مورد استناد فقيهانى واقع گرديده كه دراين‌باره، سخن گفته‌اند و از ديد استنادگران اهميت و مسلّميت مطلب را از نظر شيخ فرامى‌نموده است ....<ref>همان</ref>


دوم: ترجمه و شرح رساله اعتقادات از مترجمى ناشناس:
دوم: ترجمه و شرح رساله اعتقادات از مترجمى ناشناس:


اين متن، احتمالاً از عصر صفوى است، ولى متأسفانه نام و نشانى از پديدآورنده آن، در دست نيست. پديدآورنده اين ترجمه و شرح، جز در مواردى چند، به توضيحات مبسوط نپرداخته و كمتر از مرز ايضاح و تفهيم متن برگذشته است ...<ref>همان، ص202</ref>
اين متن، احتمالاً از عصر صفوى است، ولى متأسفانه نام و نشانى از پديدآورنده آن، در دست نيست. پديدآورنده اين ترجمه و شرح، جز در مواردى چند، به توضيحات مبسوط نپرداخته و كمتر از مرز ايضاح و تفهيم متن برگذشته است ....<ref>همان، ص202</ref>


سوم: ترجمه و توضيح رساله اعتقادات از [[عزلتی خلخالی، ادهم|ادهم خلخالى]]:
سوم: ترجمه و توضيح رساله اعتقادات از [[عزلتی خلخالی، ادهم|ادهم خلخالى]]:


وى مردى بسيارخوان بوده و اين از بازبُردها و استشهادهاى فراوان وى به آثار منظوم و منثور پيشينيانش هويداست ...<ref>همان، ص233</ref>
وى مردى بسيارخوان بوده و اين از بازبُردها و استشهادهاى فراوان وى به آثار منظوم و منثور پيشينيانش هويداست ....<ref>همان، ص233</ref>


چهارم: ترجمه و شرح رساله اعتقادات از سلطان حسين استرآبادى:
چهارم: ترجمه و شرح رساله اعتقادات از سلطان حسين استرآبادى:


نگاهى به ترجمه و شرح او، نشان مى‌دهد كه وى در زمينه علم كلام و اقوال متكلمان و فرقه‌هاى كلامى، فى‌الجمله اطلاع و اهتمامى داشته است و لذا نشاط و تفصيلى كه در گزارش فروع اعتقادى رساله به كار مى‌بندد، با آنچه در بخش فقهى نشان مى‌دهد قابل مقايسه نيست؛ چرا كه در گزارش فقهيات، اغلب به ترجمه‌گونه‌اى بسنده كرده و درگذشته است. در نگارش نثر فارسى‌اش- اگرچه نثر ممتازى ندارد- نشانه‌هايى از آشنايى با متون ادبى و به‌ويژه گرايش به سجع‌بردارى ديده مى‌شود. ناگفته نماند كه بناگزير، چهار كلمه پى‌درپى در يك‌جا و دو كلمه پى‌درپى در جاى ديگر رساله وى، حذف گرديده و به جاى آن‌ها، نقطه‌چين نهاده شده است ...<ref>همان، ص248</ref>
نگاهى به ترجمه و شرح او، نشان مى‌دهد كه وى در زمينه علم كلام و اقوال متكلمان و فرقه‌هاى كلامى، فى‌الجمله اطلاع و اهتمامى داشته است و لذا نشاط و تفصيلى كه در گزارش فروع اعتقادى رساله به كار مى‌بندد، با آنچه در بخش فقهى نشان مى‌دهد قابل مقايسه نيست؛ چرا كه در گزارش فقهيات، اغلب به ترجمه‌گونه‌اى بسنده كرده و درگذشته است. در نگارش نثر فارسى‌اش- اگرچه نثر ممتازى ندارد- نشانه‌هايى از آشنايى با متون ادبى و به‌ويژه گرايش به سجع‌بردارى ديده مى‌شود. ناگفته نماند كه بناگزير، چهار كلمه پى‌درپى در يك‌جا و دو كلمه پى‌درپى در جاى ديگر رساله وى، حذف گرديده و به جاى آن‌ها، نقطه‌چين نهاده شده است ....<ref>همان، ص248</ref>


== وضعيت کتاب ==
== وضعيت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش