الآداب الطبیة فی الإسلام مع لمحة موجزة عن تاریخ الطب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۷۵: خط ۷۵:
در این فصل همچنین به وصیت معروفی که منسوب به بقراط درباره پزشکی می‌باشد، اشاره گردیده که در آن آمده است: «دانشجوی پزشکی باید آزاده باشد، طبیعت ممتاز و سالمی داشته و سن زیادی نداشته باشد. قامتی معتدل و متناسب در‌اندام داشته باشد. تیزهوش، خوش گفتار و خوش سلیقه در مشورت باشد. باعفت و شجاع باشد. طرف دار مسائل مادی نباشد. در هنگام خشم، خوددار و علاقه مند به حرفه پزشکی خود باشد. کودن نباشد. غمخوار بیماران و دلسوز آنان باشد. رازنگهدار بیمار باشد؛ چراکه بسیاری از بیماران ما را از بیماری‌های خود، آگاه می‌کنند، ولی دوست ندارند دیگران از آن مطلع باشند. باید خود را برای هرگونه ناسزاگویی از سوی بیمارانی که دچار حالت‌های روانی هستند آماده سازد؛ زیرا احتمال این ناسزاگویی‌ها می‌رود و باید صبور و بردبار بود و باید بدانیم که علت آن ناسزاها همان بیماری است و حالت طبیعی ندارند. آرایش موهای سر باید متعادل باشد؛ یعنی سر، نه بدون مو ونه بلند باشد. همچنین باید ناخن‌هایش را کوتاه نگه دارد. لباس‌هایش باید سفید و پاکیزه باشد. در راه رفتن با عجله و شتاب گام برندارد؛ زیرا این موضوع دلالت بر جهالت می‌کند و نه آهسته قدم بردارد؛ چون این حالت، دلالت بر تنبلی دارد. وقتی نزد بیمار حاضر شود، باید چهار زانو بنشیند و با آرامی و تأنی بدون هیچ گونه نگرانی و اضطراب، حال او را جویا شود»<ref>همان؛ همان، ص114</ref>.
در این فصل همچنین به وصیت معروفی که منسوب به بقراط درباره پزشکی می‌باشد، اشاره گردیده که در آن آمده است: «دانشجوی پزشکی باید آزاده باشد، طبیعت ممتاز و سالمی داشته و سن زیادی نداشته باشد. قامتی معتدل و متناسب در‌اندام داشته باشد. تیزهوش، خوش گفتار و خوش سلیقه در مشورت باشد. باعفت و شجاع باشد. طرف دار مسائل مادی نباشد. در هنگام خشم، خوددار و علاقه مند به حرفه پزشکی خود باشد. کودن نباشد. غمخوار بیماران و دلسوز آنان باشد. رازنگهدار بیمار باشد؛ چراکه بسیاری از بیماران ما را از بیماری‌های خود، آگاه می‌کنند، ولی دوست ندارند دیگران از آن مطلع باشند. باید خود را برای هرگونه ناسزاگویی از سوی بیمارانی که دچار حالت‌های روانی هستند آماده سازد؛ زیرا احتمال این ناسزاگویی‌ها می‌رود و باید صبور و بردبار بود و باید بدانیم که علت آن ناسزاها همان بیماری است و حالت طبیعی ندارند. آرایش موهای سر باید متعادل باشد؛ یعنی سر، نه بدون مو ونه بلند باشد. همچنین باید ناخن‌هایش را کوتاه نگه دارد. لباس‌هایش باید سفید و پاکیزه باشد. در راه رفتن با عجله و شتاب گام برندارد؛ زیرا این موضوع دلالت بر جهالت می‌کند و نه آهسته قدم بردارد؛ چون این حالت، دلالت بر تنبلی دارد. وقتی نزد بیمار حاضر شود، باید چهار زانو بنشیند و با آرامی و تأنی بدون هیچ گونه نگرانی و اضطراب، حال او را جویا شود»<ref>همان؛ همان، ص114</ref>.


در قسم سوم، در قالب دو فصل، مباحثی مربوط به بهداشت و سلامتی مطرح گردیده است. اسلام توجه و اهمیت زیادی به مسئله صحت و سلامتی بدن انسان داده است؛ تا جایی که روایت شده از پیامبر (ص) که فرمودند: «همانا صحت و سلامتی بدن، باعث شاد بودن ملائکه و موجب خشنودی پروردگار می‌گردد و موجب ثبات سنت و روش پیامبر (ص) می‌شود»<ref>همان، ص78؛ همان، ص223</ref>.
در قسم سوم، در قالب دو فصل، مباحثی مربوط به بهداشت و سلامتی مطرح گردیده است. اسلام توجه و اهمیت زیادی به مسئله صحت و سلامتی بدن انسان داده است؛ تا جایی که روایت شده از پیامبر(ص) که فرمودند: «همانا صحت و سلامتی بدن، باعث شاد بودن ملائکه و موجب خشنودی پروردگار می‌گردد و موجب ثبات سنت و روش پیامبر(ص) می‌شود»<ref>همان، ص78؛ همان، ص223</ref>.


به اعتقاد نویسنده، نگاهی گذرا به مسئله فراگیری پیشگیری و سلامتی در اسلام، به ما می‌فهماند که همانا سخن گفتن از این موضوع به شکل دقیق علمی و همه جانبه، سهل و آسان نیست و همانا این موضوع، امری در نهایت سختی و دشواری است و شخص بحث کننده، گاهی ناچار می‌شود در این موضوع در آنجایی که می‌خواهد حق سخن را ادا کند، استشهاد کند به احادیثی که چه بسا این احادیث از صدها حدیث تا هزارها حدیث متجاوز است؛ چه رسد به ده‌ها مأخذی که از نظر اسلام یقین آور و مورد وثوق می‌باشد؛ اگر نگوییم که صدها مأخذ نیز وجود داشته باشد؛ همان طور که این مسئله احتیاج به نوشتن چند جلد کتاب و محتاج دقت طولانی است که خواننده و بحث کننده به طور مساوی آن را صرف کنند<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص224</ref>.
به اعتقاد نویسنده، نگاهی گذرا به مسئله فراگیری پیشگیری و سلامتی در اسلام، به ما می‌فهماند که همانا سخن گفتن از این موضوع به شکل دقیق علمی و همه جانبه، سهل و آسان نیست و همانا این موضوع، امری در نهایت سختی و دشواری است و شخص بحث کننده، گاهی ناچار می‌شود در این موضوع در آنجایی که می‌خواهد حق سخن را ادا کند، استشهاد کند به احادیثی که چه بسا این احادیث از صدها حدیث تا هزارها حدیث متجاوز است؛ چه رسد به ده‌ها مأخذی که از نظر اسلام یقین آور و مورد وثوق می‌باشد؛ اگر نگوییم که صدها مأخذ نیز وجود داشته باشد؛ همان طور که این مسئله احتیاج به نوشتن چند جلد کتاب و محتاج دقت طولانی است که خواننده و بحث کننده به طور مساوی آن را صرف کنند<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص224</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش