فسئلوا أهل الذكر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۱: خط ۵۱:
در بخش اول، سؤال‌هایی در رابطه با ذات اقدس احدیت مطرح شده است، از قبیل: رؤیت و جسم بودن خداوند؛ عدل الهی با جبر چگونه سازش دارد؛ سخن اهل ذکر درباره خداوند و اهل ذکر درباره خداوند متعال چه می‌گویند<ref>همان، ص53-79</ref>.
در بخش اول، سؤال‌هایی در رابطه با ذات اقدس احدیت مطرح شده است، از قبیل: رؤیت و جسم بودن خداوند؛ عدل الهی با جبر چگونه سازش دارد؛ سخن اهل ذکر درباره خداوند و اهل ذکر درباره خداوند متعال چه می‌گویند<ref>همان، ص53-79</ref>.


پیرامون رؤیت و جسم بودن خداوند، به این نکته اشاره شده است که خداى سبحان در قرآن کریم مى‌فرماید: {{متن قرآن| لاٰ تُدْرِكهُ الْأَبْصٰارُ | سوره=انعام | آیه=103}} و {{متن قرآن| لَيسَ كمِثْلِهِ شَيءٌ|سوره=شورا | آیه=11}} و هنگامى که حضرت موسى(ع) درخواست دیدن و رؤیت خداوند مى‌کند، به او مى‌فرماید: {{متن قرآن| لَنْ تَرٰانِي|سوره=اعراف| آیه=143}}؛ پس چگونه می‌توان پذیرفت احادیثى را که صحیح بخارى و صحیح مسلم نقل کرده‌اند به اینکه: «خداى سبحان در برابر بندگانش نمایان مى‌شود و او را مى‌بینند، چنان‌که ماه را در شب چهاردهم مى‌بینند»، «خداوند هر شب به آسمان دنیا فرود مى‌آید»، «پایش را در جهنم مى‌گذارد، پس جهنم پر مى‌شود»، «پایش را نمایش مى‌دهد تا مؤمنین او را بشناسند» و «خداوند مى‌خندد و تعجب مى‌کند» و مانند آن از روایت‌هایى که خدا را به شکل جسمى متحرک و قابل تحول درمى‌آورد که مثلا دو دست و دو پا دارد و پنج انگشت دارد که آسمان‌ها را بر انگشت اول مى‌گذارد و زمین‌ها را بر انگشت دوم و درختان را بر سوم و آب و خاک را بر چهارم و سایر آفریدگان را بر انگشت پنجم مى‌گذارد. به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، نزد امامان هدایت و چراغان پرفروغ الهى در تاریکى‌ها، این است که خداوند تبارک و تعالى از هر نوع مجانسه، مشاکله، تصویر، تجسیم، تشبیه و محدودیت، کاملا منزه است<ref>همان، ص55-57</ref>.
پیرامون رؤیت و جسم بودن خداوند، به این نکته اشاره شده است که خداى سبحان در قرآن کریم مى‌فرماید:  


در بخش دوم، سؤال‌های پیرامون پیامبر(ص) مطرح و پاسخ داده شده است. در ابتدای این بخش نویسنده ابتدا به آیات {{متن قرآن|وَ اللّٰهُ يعْصِمُك مِنَ النّٰاسِ|سوره=مائده|آیه=67}}، {{متن قرآن|وَ مٰا ينْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ* إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْي یوحىٰ|سوره=نجم|آیه= 3}} و {{متن قرآن|وَ مٰا آتٰاكمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا|سوره=حشر|آیه= 7}} اشاره نموده و سپس با تأکید به این نکته که این آیات، دلالت واضح و روشن دارد بر عصمت کامل پیامبر(ص) در همه چیز و همه حال، اهل سنت را مخاطب قرار داده که: «شما معتقد به عصمت او فقط در تبلیغ قرآن مى‌باشید و در غیر آن، او را مانند دیگر مردم مى‌دانید که هم اشتباه مى‌کند و هم درست مى‌گوید و براى اثبات خطا و اشتباهش در مناسبت‌هاى گوناگون، به رخدادها و حوادثى، استدلال مى‌کنید که در صحاحتان آمده است؛ پس اگر امر چنین است، دلیلتان در ادعاى تمسک جستن به کتاب خدا و سنت رسولش چه مى‌باشد؛ حال آنکه سنت را معصوم نمى‌دانید و خطا را در آن امکان‌پذیر مى‌دانید. بر این اساس و طبق عقیده شما،کسى که به کتاب و سنت، چنگ مى‌زند، از گمراهى به‌دور نیست، به‌ویژه اینکه اگر بدانیم تمام آیات قرآن، با سنّت پیامبر، تفسیر و تبیین شده است. پس استدلال شما چیست در اینکه تفسیر و تبیینش، مخالف کتاب خداوند متعال نمى‌باشد»؟<ref>همان، ص85-86</ref>.
{{متن قرآن| لاٰ تُدْرِكهُ الْأَبْصٰارُ | سوره=انعام | آیه=103}}
و {{متن قرآن| لَيسَ كمِثْلِهِ شَيءٌ|سوره=شورا | آیه=11}}
و هنگامى که حضرت موسى(ع) درخواست دیدن و رؤیت خداوند مى‌کند، به او مى‌فرماید: {{متن قرآن| لَنْ تَرٰانِي|سوره=اعراف| آیه=143}}؛ پس چگونه می‌توان پذیرفت احادیثى را که صحیح بخارى و صحیح مسلم نقل کرده‌اند به اینکه: «خداى سبحان در برابر بندگانش نمایان مى‌شود و او را مى‌بینند، چنان‌که ماه را در شب چهاردهم مى‌بینند»، «خداوند هر شب به آسمان دنیا فرود مى‌آید»، «پایش را در جهنم مى‌گذارد، پس جهنم پر مى‌شود»، «پایش را نمایش مى‌دهد تا مؤمنین او را بشناسند» و «خداوند مى‌خندد و تعجب مى‌کند» و مانند آن از روایت‌هایى که خدا را به شکل جسمى متحرک و قابل تحول درمى‌آورد که مثلا دو دست و دو پا دارد و پنج انگشت دارد که آسمان‌ها را بر انگشت اول مى‌گذارد و زمین‌ها را بر انگشت دوم و درختان را بر سوم و آب و خاک را بر چهارم و سایر آفریدگان را بر انگشت پنجم مى‌گذارد. به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، نزد امامان هدایت و چراغان پرفروغ الهى در تاریکى‌ها، این است که خداوند تبارک و تعالى از هر نوع مجانسه، مشاکله، تصویر، تجسیم، تشبیه و محدودیت، کاملا منزه است<ref>همان، ص55-57</ref>.
 
در بخش دوم، سؤال‌های پیرامون پیامبر(ص) مطرح و پاسخ داده شده است. در ابتدای این بخش نویسنده ابتدا به آیات {{متن قرآن|وَ اللّٰهُ يعْصِمُك مِنَ النّٰاسِ|سوره=مائده|آیه=67}}، {{متن قرآن|وَ مٰا ينْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ* إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْي یوحىٰ|سوره=نجم|آیه= 3}}  
و {{متن قرآن|وَ مٰا آتٰاكمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا|سوره=حشر|آیه= 7}}  
اشاره نموده و سپس با تأکید به این نکته که این آیات، دلالت واضح و روشن دارد بر عصمت کامل پیامبر(ص) در همه چیز و همه حال، اهل سنت را مخاطب قرار داده که: «شما معتقد به عصمت او فقط در تبلیغ قرآن مى‌باشید و در غیر آن، او را مانند دیگر مردم مى‌دانید که هم اشتباه مى‌کند و هم درست مى‌گوید و براى اثبات خطا و اشتباهش در مناسبت‌هاى گوناگون، به رخدادها و حوادثى، استدلال مى‌کنید که در صحاحتان آمده است؛ پس اگر امر چنین است، دلیلتان در ادعاى تمسک جستن به کتاب خدا و سنت رسولش چه مى‌باشد؛ حال آنکه سنت را معصوم نمى‌دانید و خطا را در آن امکان‌پذیر مى‌دانید. بر این اساس و طبق عقیده شما،کسى که به کتاب و سنت، چنگ مى‌زند، از گمراهى به‌دور نیست، به‌ویژه اینکه اگر بدانیم تمام آیات قرآن، با سنّت پیامبر، تفسیر و تبیین شده است. پس استدلال شما چیست در اینکه تفسیر و تبیینش، مخالف کتاب خداوند متعال نمى‌باشد»؟<ref>همان، ص85-86</ref>.


بخش سوم، درباره اهل‌بیت(ع) است.  
بخش سوم، درباره اهل‌بیت(ع) است.  
خداى سبحان مى‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمٰا يرِيدُ اللّٰهُ لِيذْهِبَ عَنْكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‌الْبَيتِ وَ يطَهِّرَكمْ تَطْهِيراً|سوره=احزاب|آیه= 33}} و اهل سنت مى‌گویند که این آیه درباره بانوان پیامبر(ص) نازل شده است و استدلالشان به آیات ماقبل و مابعد این آیه است و طبق این ادعا، خداوند پلیدى را از بانوان پیامبر زدوده و آنان را پاک قرار داده است. برخى از آنها، به بانوان پیامبر(ص)، على و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نیز اضافه مى‌کنند، ولى حقیقت نقلى و عقلى، این تفسیر را پذیرا نیست؛ زیرا اهل سنت در صحاح خود روایت مى‌کنند که این آیه درباره پنج تن نازل شده و آنان عبارتند از: محمّد(ص)، على(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)<ref>همان، ص141-142</ref>.
خداى سبحان مى‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمٰا يرِيدُ اللّٰهُ لِيذْهِبَ عَنْكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‌الْبَيتِ وَ يطَهِّرَكمْ تَطْهِيراً|سوره=احزاب|آیه= 33}}  
و اهل سنت مى‌گویند که این آیه درباره بانوان پیامبر(ص) نازل شده است و استدلالشان به آیات ماقبل و مابعد این آیه است و طبق این ادعا، خداوند پلیدى را از بانوان پیامبر زدوده و آنان را پاک قرار داده است. برخى از آنها، به بانوان پیامبر(ص)، على و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نیز اضافه مى‌کنند، ولى حقیقت نقلى و عقلى، این تفسیر را پذیرا نیست؛ زیرا اهل سنت در صحاح خود روایت مى‌کنند که این آیه درباره پنج تن نازل شده و آنان عبارتند از: محمّد(ص)، على(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)<ref>همان، ص141-142</ref>.


نویسنده در ادامه با اشاره به نام علمایی از اهل سنت که این گروه را از اهل‌بیت(ع) شمرده‌اند، به بررسی زندگانی عایشه، در زمان حیات پیامبر(ص) و پس از آن پرداخته است<ref>همان، ص150-215</ref>.
نویسنده در ادامه با اشاره به نام علمایی از اهل سنت که این گروه را از اهل‌بیت(ع) شمرده‌اند، به بررسی زندگانی عایشه، در زمان حیات پیامبر(ص) و پس از آن پرداخته است<ref>همان، ص150-215</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش