الأخلاق الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۶۳: خط ۶۳:
مؤلف، اشاره مى‌كند كه اين نماز همچنين، تذكر به نعمت‌هاى خالق است؛ پروردگار عالميان كه به دست او ملكوت هر چيزى است. هركه به اين امر توجه داشته باشد و هر روز در نمازهايش تكرار كند، بدون شك از كدورات خلاصى خواهد يافت و به راه راست هدايت شده است و از فحشا و منكر به دور خواهد ماند، لذا خداند در قرآن مى‌فرمايد: «ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر».
مؤلف، اشاره مى‌كند كه اين نماز همچنين، تذكر به نعمت‌هاى خالق است؛ پروردگار عالميان كه به دست او ملكوت هر چيزى است. هركه به اين امر توجه داشته باشد و هر روز در نمازهايش تكرار كند، بدون شك از كدورات خلاصى خواهد يافت و به راه راست هدايت شده است و از فحشا و منكر به دور خواهد ماند، لذا خداند در قرآن مى‌فرمايد: «ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر».


در باره روزه نيز اشاره مى‌كند كه باعث تطهير باطن و تقرب به خداست كه انسان در خلال روزه، از رذائل اخلاقى دور شده و به غايت عظمى كه رضايت الهى است واصل مى‌شود؛ همان‌طور كه در حديث قدسى است: «الصوم لى...».
درباره روزه نيز اشاره مى‌كند كه باعث تطهير باطن و تقرب به خداست كه انسان در خلال روزه، از رذائل اخلاقى دور شده و به غايت عظمى كه رضايت الهى است واصل مى‌شود؛ همان‌طور كه در حديث قدسى است: «الصوم لى...».


در ادامه اين باب، از طهارتى كه توسط حج، اداى حقوق مالى، امر به معروف و نهى از منكر حاصل مى‌شود، بحث نموده و از تولى و تبرى سخن مى‌گويد و آن را از امور مهمى مى‌داند كه انسان را در تطهير از رذائل اخلاقى مساعدت مى‌كند و به خصال نيكو و محمود زينت مى‌دهد.
در ادامه اين باب، از طهارتى كه توسط حج، اداى حقوق مالى، امر به معروف و نهى از منكر حاصل مى‌شود، بحث نموده و از تولى و تبرى سخن مى‌گويد و آن را از امور مهمى مى‌داند كه انسان را در تطهير از رذائل اخلاقى مساعدت مى‌كند و به خصال نيكو و محمود زينت مى‌دهد.


در فصل سوم، در باره خلق فرد سخن مى‌گويد و بيان مى‌دارد كه اگر اخلاق هر فرد در اجتماع اصلاح شود، اخلاق جامعه اصلاح يافته است. در ادامه از كسالت و آفات آن سخن گفته كه انسان را ملحق به اموات مى‌كند و نشاط و شادابى را از آدمى مى‌ستاند. از طمع و حرص به‌عنوان دو برادر نام مى‌برد كه از پستى و انحطاط نفس شير خورده‌اند. انسان طماع، فقير است؛ هرچند كه مال زيادى داشته باشد، لذا پيامبر خدا فرمودند: فقيرترين مردم، انسان طماع است <ref>متن کتاب، ص 36</ref>.
در فصل سوم، درباره خلق فرد سخن مى‌گويد و بيان مى‌دارد كه اگر اخلاق هر فرد در اجتماع اصلاح شود، اخلاق جامعه اصلاح يافته است. در ادامه از كسالت و آفات آن سخن گفته كه انسان را ملحق به اموات مى‌كند و نشاط و شادابى را از آدمى مى‌ستاند. از طمع و حرص به‌عنوان دو برادر نام مى‌برد كه از پستى و انحطاط نفس شير خورده‌اند. انسان طماع، فقير است؛ هرچند كه مال زيادى داشته باشد، لذا پيامبر خدا فرمودند: فقيرترين مردم، انسان طماع است <ref>متن کتاب، ص 36</ref>.


در ادامه از حب خودنمايى و ظهور پيدا كردن، سخن گفته كه در نفوس مريض رشد مى‌كند. وى اين رذيله را مفتاح هر رذيله و مظلمتى دانسته و مى‌گويد اگر به هريك از رؤساى حكومت‌هاى ظالم نگاه كنيم، مى‌بينيم كه هر فسادى كه از آنها صادر مى‌شود، مثل قتل، زندان كردن مردم به ناحق، خيانت به قبائل، جمع اموال حرام و غيره، همه از آثار حب خودنمايى و شهوت كرسى حكومت است.
در ادامه از حب خودنمايى و ظهور پيدا كردن، سخن گفته كه در نفوس مريض رشد مى‌كند. وى اين رذيله را مفتاح هر رذيله و مظلمتى دانسته و مى‌گويد اگر به هريك از رؤساى حكومت‌هاى ظالم نگاه كنيم، مى‌بينيم كه هر فسادى كه از آنها صادر مى‌شود، مثل قتل، زندان كردن مردم به ناحق، خيانت به قبائل، جمع اموال حرام و غيره، همه از آثار حب خودنمايى و شهوت كرسى حكومت است.
خط ۷۳: خط ۷۳:
از اكبار نفس سخن گفته و بيان مى‌دارد كه اين رذيله‌اى است كه انسان از آن طريق، خويش را بزرگ مى‌پندارد و اين بهترين دليل بر كوچك بودن نفس او و ضعف روحى شخص مى‌باشد. در ادامه اين فصل به فضيلت علم و رذيلت جهل اشاره مى‌كند.
از اكبار نفس سخن گفته و بيان مى‌دارد كه اين رذيله‌اى است كه انسان از آن طريق، خويش را بزرگ مى‌پندارد و اين بهترين دليل بر كوچك بودن نفس او و ضعف روحى شخص مى‌باشد. در ادامه اين فصل به فضيلت علم و رذيلت جهل اشاره مى‌كند.


فصل چهارم، در باره ارتباط افراد جامعه و اخلاق عائله و خانواده سخن مى‌گويد. در اين راستا از رابطه پدر و فرزند و اهميت آن و آيات و رواياتى كه در اهتمام به اين امر وارد شده، مى‌پردازد. همچنين از رابطه زوجين و اينكه اين دو، لباس براى يكديگرند، سخن مى‌گويد. وى محبت به زنان و علاقه به آنها را طبق احاديث ائمه، از ايمان دانسته و از پيامبر (ص) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] احاديثى را در اين مضمون ذكر مى‌كند، مانند: «هركس به ما بيشتر علاقه داشته باشد، به زنان بيشتر علاقه خواهد داشت» يا «دوست داشتن زنان از اخلاق انبياست» يا «هر زمان، بنده، محبتش به زنان بيشتر گردد، ايمان او زياد مى‌شود».
فصل چهارم، درباره ارتباط افراد جامعه و اخلاق عائله و خانواده سخن مى‌گويد. در اين راستا از رابطه پدر و فرزند و اهميت آن و آيات و رواياتى كه در اهتمام به اين امر وارد شده، مى‌پردازد. همچنين از رابطه زوجين و اينكه اين دو، لباس براى يكديگرند، سخن مى‌گويد. وى محبت به زنان و علاقه به آنها را طبق احاديث ائمه، از ايمان دانسته و از پيامبر (ص) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] احاديثى را در اين مضمون ذكر مى‌كند، مانند: «هركس به ما بيشتر علاقه داشته باشد، به زنان بيشتر علاقه خواهد داشت» يا «دوست داشتن زنان از اخلاق انبياست» يا «هر زمان، بنده، محبتش به زنان بيشتر گردد، ايمان او زياد مى‌شود».


در آخر اين فصل هم در زمينه رابطه با ارحام و فضائل صله رحم، احاديثى را ياد مى‌كند.
در آخر اين فصل هم در زمينه رابطه با ارحام و فضائل صله رحم، احاديثى را ياد مى‌كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش