ابن مالک، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن جزرى' به 'ابن جزرى')
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ويژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندان‌كه به گفته‌اى، چون از اقامه جماعت فارغ مى‌شد، برخى از علماى آن روزگار از جمله [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى مى‌كردند. اما با وجود تواتر اين روايت و نيز دوستى عميقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در تاريخ خود نامى از وى به ميان نياورده است.
    شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ويژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندان‌كه به گفته‌اى، چون از اقامه جماعت فارغ مى‌شد، برخى از علماى آن روزگار از جمله [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى مى‌كردند. اما با وجود تواتر اين روايت و نيز دوستى عميقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در تاريخ خود نامى از وى به ميان نياورده است.


    آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلال‌هايش را سست و بى‌اساس خوانده و گفته است كه وى هيچ‌گاه به مباحثه و مناقشه تن در نمى‌داده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت اين ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همين جهت خود هيچ‌گاه در مجالس درس او شركت نجست. ابن جزرى نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مى‌گويد: «روزها در عادليه به اميد رسيدن شاگردى به انتظار مى‌نشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمى‌كرد».
    آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلال‌هايش را سست و بى‌اساس خوانده و گفته است كه وى هيچ‌گاه به مباحثه و مناقشه تن در نمى‌داده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت اين ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همين جهت خود هيچ‌گاه در مجالس درس او شركت نجست. [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مى‌گويد: «روزها در عادليه به اميد رسيدن شاگردى به انتظار مى‌نشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمى‌كرد».


    اگر ما ابن مالك را جداگانه و نه به عنوان حلقه‌اى از زنجيره به هم پيوسته تاريخ نحو، مورد ارزيابى قرار دهيم، او را بزرگ‌ترين نحوى روزگار خود خواهيم يافت، اما در ارزيابى كلى، اگر تاريخ نحو را از آغاز به 3 دوره پيدايى، شكوفايى و ركود تقسيم كنيم، بى‌شك جايگاه وى در رأس منحنى دوره سوم قرار مى‌گيرد. آغاز اين دوره را بايد از اواسط سده 5ق دانست، يعنى زمانى كه ديگر عصر پى‌ريزى اصول و مبانى نحو سپرى شده بود و نحويان كه چندان چيز تازه‌اى براى گفتن نمى‌يافتند، ناچار به شرح‌نويسى و يا تأليف «نوادر و غرائب» روى آوردند. سپس عده‌اى اين شرح‌ها را كه تفصيل بسيار يافته بود، مختصر كردند، اما به زودى خود اين مختصرها نيز از نو شرح شد.
    اگر ما ابن مالك را جداگانه و نه به عنوان حلقه‌اى از زنجيره به هم پيوسته تاريخ نحو، مورد ارزيابى قرار دهيم، او را بزرگ‌ترين نحوى روزگار خود خواهيم يافت، اما در ارزيابى كلى، اگر تاريخ نحو را از آغاز به 3 دوره پيدايى، شكوفايى و ركود تقسيم كنيم، بى‌شك جايگاه وى در رأس منحنى دوره سوم قرار مى‌گيرد. آغاز اين دوره را بايد از اواسط سده 5ق دانست، يعنى زمانى كه ديگر عصر پى‌ريزى اصول و مبانى نحو سپرى شده بود و نحويان كه چندان چيز تازه‌اى براى گفتن نمى‌يافتند، ناچار به شرح‌نويسى و يا تأليف «نوادر و غرائب» روى آوردند. سپس عده‌اى اين شرح‌ها را كه تفصيل بسيار يافته بود، مختصر كردند، اما به زودى خود اين مختصرها نيز از نو شرح شد.