زندگینامه مولانا جلالالدین مولوی؛ رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولانا جلالالدین مولوی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
فصل اول از كتاب«مناقب العارفين»، در باره مناقب مولانا بزرگ بهاء الحق و الدين محمد بن حسين بن احمد خطيبى بلخى بكرى و فصل دوم آن، در باره مناقب حضرت سيد سردان برهان الحق و الدين حسينى و فصل سوم آن، در مورد مناقب مولانا و فصل چهارم آن، در باب مناقب شمس تبريزى است. | فصل اول از كتاب«مناقب العارفين»، در باره مناقب مولانا بزرگ بهاء الحق و الدين محمد بن حسين بن احمد خطيبى بلخى بكرى و فصل دوم آن، در باره مناقب حضرت سيد سردان برهان الحق و الدين حسينى و فصل سوم آن، در مورد مناقب مولانا و فصل چهارم آن، در باب مناقب شمس تبريزى است. | ||
تلقين ذكر و خرقه بهاء الدين ولد، متصل است به پدرش، احمد الخطيبى و از او به امام احمد غزالى و از او به | تلقين ذكر و خرقه بهاء الدين ولد، متصل است به پدرش، احمد الخطيبى و از او به امام احمد غزالى و از او به ابوبكر نساج و بالاخره منتهى مىشود به حضرت على(ع) و از آن حضرت، به سيد المرسلين، محمد مصطفى(ص). | ||
بهاء ولد، عارفى كامل و در همه علوم ظاهرى و باطنى، بىنظير و مقبول و محبوب همه دلها بود و رياضات بسيار و مجاهدات بىشمار داشت. وى، در بلخ ساكن بود و هر روز، از اول صبح تا بين الصلاتين به خلايق درس مىداد و بعد از نماز ديگر، به اصحاب و ملازمان، معارف و حقايق مىگفت. سيد برهان الدين محقق ترمذى كه از جمله اقطاب بود و رياضات و مجاهدات بسيارى داشت، مريد وى بود. | بهاء ولد، عارفى كامل و در همه علوم ظاهرى و باطنى، بىنظير و مقبول و محبوب همه دلها بود و رياضات بسيار و مجاهدات بىشمار داشت. وى، در بلخ ساكن بود و هر روز، از اول صبح تا بين الصلاتين به خلايق درس مىداد و بعد از نماز ديگر، به اصحاب و ملازمان، معارف و حقايق مىگفت. سيد برهان الدين محقق ترمذى كه از جمله اقطاب بود و رياضات و مجاهدات بسيارى داشت، مريد وى بود. |